۳ پاسخ

سلام عزیزم .هنوزم تحت نظر خدیجه رضایی هستین .

زابل کجا زندگی میکنید

خوب...

سوال های مرتبط

مامان سمرا مامان سمرا ۸ ماهگی
تجربه زایمان با اینکه خیلی دیره😅

اونایی ک همراهم بودن می‌دونستن دخترم سفالیک بود و دکترم میگفت باید طبیعی دنیا بیاریش بعد معاینه تو هفته ۳۶ گفت لگنت خوبه ولی باید ورزش کنی و هفته بعد بیای من هر روز ورزش و پیاده روی میکردم هفته بعدش رفتم گفت فعلا لگنت اصلا باز نشده ورزشمو سنگین تر کردم و بازم هفته بعد توی ۳۸ هفته رفتم باز دکتر ک گفت امکان طبیعی زاییدن نداری چون اصلا لگنت تکون نمیخوره قرار شد فرداش بستری یشم برای سزارین شب اومدم خونه و فرداش صبح رفتیم بیمارستان بستری شدم من چون از عوارض آمپول بی حسی میترسیدم میخواستم برام بیهوشی بزنن ک دکتر بی حسی قانعم کرد ک هیچ مشکلی نیست و میتونم بدون درد بی حسی بزنم برات اگه بیهوشی بزنم دخترت بی حال میشه منم قبول کردم استرس آمپول رو داشتم ولی زیاد درد نداشت وقتی صدای دخترمو شنیدم انگار دنیا رو بهم دادن آوردن تماس پوست ب پوست انجام بدن ک چون سرما خوردگی داشتم اجازه ندادم ک الان ب شدت پشیمونم دختر من ساعت ۱۲:۱۵دقیقه ب دنیا اومده الانم براش یک ماهگی گرفتم ک عکسشو پست بعد براتون میزارم😍😍😍
مامان سورنا 🐣🦋 مامان سورنا 🐣🦋 ۱۰ ماهگی
سلام اومدم با تجربه زایمان
من از ۳۵ هفته ماما همراه گرفته بودم و شروع کردم ب ورزش
۳۷ هفته رفتم معاینه گفت هنوز باز نشدی دوباره اومدم ورزشارو بیشتر کردم و ۳۹ هفته باز رفتم پیشش بازم گفت هنوز باز نشدی😢 و معاینه تحریکی انجام داد برام و گفت چهل هفته بیا زایشگاه شاید بستری کنن شایدم نه برا ۴۱ یک هفته بستری شی
همه کارایی ک برای باز شدن دهانه رحم خوب بود انجام دادم رفتم دوباره معاینه شدم گفت یسانتی و دوباره معاینه تحریکی 🥴🥴🥴
خلاصه ک هیچ دردی نداشتم تا روز ۳۹ هفته و ۶ روز ک رفتم زایشگاه ماما همراهمم اونجا بود ...الکی گفتم حرکات بچم کمتر شده و درد پریودی و اینا دارم ماما اومد معاینم کرد و ضربان قلب بچمو گرفت و گفت بزار تا دکتر بیاد. دکتر ک اومد دوباره ی معاینه انجام داد گفت فقط یسانت بازی و سر بچه نیومده تو لگن بعد سونوگرافی هامو نگاه کرد دید وزن بچم یکم بالاست و دست ب شکمم میزد با تعجب نگاه میکرد و ی سونو وزن برام نوشت گفت برو انجام بده بیا بعد دیگه ماما همراهم گفت تا دکتر سونو بیاد توپ بهم داد گفت بشین ورزش کن ببینم سر بچه نمیاد تو لگن منم ورزش کردم و خیلی گذشت دوباره معاینه کرد گفت دوباره همون یسانتی
رفتم سونو انجام دادم وزن بچه ۴۲۰۰ بود🥲🥲 ماما نگاه کرد گفت خیلی بالاست برو ب دکتر نشون بدع اول رفتم پیش ماما همراهم ب اون گفتم و نشون دادم گفت وزنش بالاست و سرش نیومده تو لگن من میتونم الان امپول فشار برات بزنم و کلی تا شب ورزش کنیم تا حالا ببینیم باز میشی یا نه چون وزنش بالاعه ممکنه شونش در بره گیر کنه وسط دردات مدفوع کنه و ...... دوباره سزارین میشی خودت اذیت میشی و کرنه برا من ک کاری ندارع برو سزارین دیگه درد طبیعی رو نکش گفتم باشه بعد دیگه خودش با دکترا هماهنگ کرد

ادامه دارد....
مامان نی نی مامان نی نی ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی 1
خب خانوما تجربه زایمانمو میزارم بیشتر بخاطر مامانایی ک استرس زایمان دارن و از طبیعی میترسن اول اینکه من از 36 هفته یه سری انقباض گرفتم ک البته انقباض کاذب بود ولی ب خاطر همونا دکتر پیاده روی و ورزش و رابطه و... چیزای دیگ ک ب زایمان کمک میکنه رو برا من عقب انداخت و گفت تا 38 هفته هیچکاری نکنم ک من وقتی 37 هفتم کامل شد ب صلاح دید خودم شروع کردم ب پیاده روی روزانه😬 (از نیم ساعت شروع کردم تا اخرا ک شد روزی 2 ساعت شایدم بیشتر) رابطه هم هر چند شب یکبار داشتم ولی بعد رابطه درد و انقباضای شدید میگرفتم ک به زایمانم ختم نمیشد و رسما الکی درد میکشیدم بخاطر همین خیلی کم داشتم شیاف گل مغربی هم هر دو شب یکبار میزاشتم، هفته اخر دیگه رسما خسته شده بودم و همه کار میکردم ک دردم بگیره ولی هیچی ب هیچی تا 40 هفتم کامل شد و تو اون چند روز اخر حرکات بچمم خیلی خیلی کم شده بود رفتم دکتر و بهم گفت ک دو روز بعدش برم بیمارستان برای ختم بارداری اما فرداش قرار شد یه سونو بدم برا احتیاط ، صبح هیجدهم رفتم سونو و متوجه شدم اب دور بچم خیییلی کم شده و علت کاهش حرکات هم همون بود همونجا ب دکترم زنگ زدم ک بهم گفت فردا صبحش برم بیمارستان و بستری بشم