۱۲ پاسخ

سلام عزیزم خوبی.منم روزای اول میگفتم دلم چند تا دیگه میخواد خیلی شیرین هست ولی الان میگم خداروشکر همین ساحل کافیه برام چون تنهام و هیچ کمکی ندارم روز به روز لاغر تر دارم میشم و زیر چشمم گود میشه 😑

من بازمیگم یکی بسمه
شوهرم میگ ی دختربیاریم میگم نهههههههه

بستگی به بچه داره اگه بچه آروم باشه تو بزرگ کردنش سختی زیاد نکشی آدم ده تا هم بیاره کمه😂😂

بعدیارو سزارین نکن تو ک طبیعی اوردی اولیتو
چون طبیعی بودی بهت خوش گذشته
بخدا سزارین بعدش خیلی سخته بچه بغل کردنو شیر دادن خوابیدن و راه رفتن هم سخته تا دو هفته میزون

منم چندروز اول همینو گفتم😂😂😂ولی آلن دیگه نه

هنوز زوده🙃😅

هنوز اولته بچه فقط می‌خوابه فعلا دوسه ماه بگذره میای میگی همین بسه😅

بزار یکم بزرگ بشه خخخ هنو تازه اولشه

با‌ وجود‌ دوقولو‌ بودنشون‌ منم‌ حس‌ میکنم‌ باز‌ نگهداریشون‌ از‌ حاملگی‌ بهتره‌

هنو اولشه ده تا می خوای بزار بک سال بگذره حداقل بعد بگو ۱۰ تا می خوام

بزار یه چن روز دیگه گریه هاش
بی خوابی هات شروع بشه😂🫣

در چه نظر دوست داری ده تا دیگه بیاری؟

سوال های مرتبط

مامان هیرادوداداشی مامان هیرادوداداشی ۳ ماهگی
سلام خانوما با ارزوی سلامتی زایمان راحت برای همگی سلامتی نی نی هامون
بالاخره ۳بهمن رفتم نامه بستری گرفتم دکترم وضعمو دید به رحم اومد بیخیال ۳۹ هفته شد تاکیید داشت ۳۹ هفته زایمان میکنم سر بچه خیلی پایینه تو لگنه راحت رفتن کار کردن سخت شده بهم ۱۰ بهمن وقت داده بود گفت ۹بهمن بیا که اونروزم عیده تعطیله ایشاالله واست خوب میشه بالاخره سه شنبه ۹بهمن سزارین میشم ۳۸ هفته ۶روز...
گفت سابقه سزارین داری بیشتر نگهداشتن ریسکه... پسر اولم ۳۸ هفته ۳ روز برداشته بودم...
دعا کنین تا سه شنبه مریض نشم کیسه اب نترکه چیزی نشه ...
بابرنامه برم بچه کوچیک دارم باید با برنامه برم که بسپارمش به کسی باخیال راحت
خلاصه به امیدروزهای بهتر ...
۱۷بهمن ۴۰ هفته ام ایک دکتر میگفت امسال بخش نامه اومده ۷روز زودتر فقط میتونین بردارین به من استرس میداد ولی دید اوکی نیستم راضی شد ۸ روزاینا زودتر برداره معمولا سزارین دوهفته زودتر برمیدارن ولی دیگ برنمیدارن...
مگ اینکه مشکلی باشه بالاخره گذشت دیگ چی میشه کرد هرسال یه بازی جدید هس تو این مملکت 😂🤦‍♀️
مامان جوجو 😶‍🌫️ مامان جوجو 😶‍🌫️ روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من پارت سوم
حالا نظر شخصی من بعنوان کسی که خیلی میترسیدم از سزارین، ۴۸ ساعت اول سخته اما چون مسکن زیاد داری هنوز اثرات بی حسی هست، زود گذره، ۴۸ ساعت دوم سختتره چونکه اثرات بی حسی میره سوند و در میارن کم کم میفهمی چی شده، به بچه نمیتونی خوب برسی چون خودت جراحی داشتی. اما بازم قابل تحمله.
اینجا سوند منو با بی حسی وصل کردن ولی کلا راحتتر از تصورم بود، من از شب اول تونستم کمی راه برم در حد یک ربع توی راهرو و شب دوم توی بیمارستان دوش بگیرم.
۴۸ ساعت سوم خیلی بهتر بود، من بخیه هام و روز ششم کشیدم، رفتم باز بیمارستان بچه رو ترخیص کردن و بردیم خونه بعد از کشیدن انگار سبک تر بودم، ازون به بعدم هر روز بهتر بودم، خونریزی زیاد نداشتم یبوست نداشتم، البته خیلی سوپ و سبزیجات میخوردم. و به پشت فقط میخوابیدم از روز هفتم کمی کج میشدم به کمک بالشت بارداری، و از روز دهم کوتاه به هر دوسمت میتونم بخوابم.
کل این مدت هم تو رختخواب نبودم، سعی کردم کارهای بچه و خونه رو انجام بدم در حد توانم البته که تنبل نشم، فشار هم نیاد.
ولی صد درصد شما به کمک احتیاج دارین مادر، خواهر، دوست و همسر. دو نفر تمام وقت تا یک هفته و بعدم یک نفر برای کمک شب زنده داری ها. خلاصه راحت نبود تا اینجا، اما خیلی بهتر از تصورم بود. من خیلی ناراحت بودم که سزارین میشم چون ترس داشتم، همه ی این ها رو گفتم که بگم سخت بود نه ترسناک، اما کاملا شدنی. امیدوارم که شما هم زایمان خوب و راحت و سلامتی و داشته باشی و بزودی نی نی گلت و تو بغل بگیری🤍✨️🙏