درد دل 🥺
خانما و دوستای گلم منو همسرم همدیگمونو خیلی دوستداریم یعنی نیس بهم بی محبت یا بی تفاوت باشه در حد معموله برخوردش اما زبونش خیلی تنده و نیش داره بخدا دارم با اشک مینویسم از دیشب چندین بار اشکم اومده خیلی تو دلم درده میگه دوستدارم واسه تو همه کار میکنم اما امان از یه ذره درک همش دنبال حرفه دوستداره از همه کارم اعتراض بگیره
دخترم دو سالو هشت ماهشه پسرم سه ماهشه شبانه روز با اینا سرو کله میزنم وقتیم میاد خونه میگه صدای بچه قطع باشه تا راحت بخوابم یعنی میخواد موقع خواب حتی بیداری بچه اصلا نق نزنه باز از شانس بدم هر دو بچم گریه ی و دخترم بدتر نقنقو بخداااا خسته ام عالم و آدم درک نکنه آدم ولی کافیه همسر آدم آدمو درک کنه
شب که میخوابه حتی در بدترین حالت و خسته ترین باشم نمیگه وایه پونزده دیقه بده بچه رو میگیرم یکیم بیاد از خستگیم با بچه ها بگه که فاطمه خیلی خسته میشه واقعا و ازین حرفا یه راست میگی به زبونش نمیاد میگه آره ما دیوونه شدیم با این بچه همش ما ما ...
بقیه شو پایین میزارم

تصویر
۲۱ پاسخ

عزیزم خدا بهت صبربده
ولی این دوست داشتن نیس
شوهر منم زیاد درکم نمیکه ولی من جوابشو میدم بلافاصله

لطفا اسم دوست داشتن رو خراب نکنین
این کجایه دنیا دوست داشتنه
دوستت نداره خودتو گول نزن
هیچ کجای دنیا دوست داشتن ودوست داشته شدن این شکلی نیست

بیشتر مردا همینن این روزا میگذره پسرای منم شیر به شیرن خیلی سخته درکت میکنم مخصوصا دست تنها باشی

شوهر منم همینه اصلا و ابدا تو بچه داری کمکم نکرده و برعکس بی اعصابه تا بچه‌اذیت کنه نخوابه بچه رو دعوا میکنه من گفتم دیگ غلط کنم بچه بیارم

اینقدر که از اول همه کارا رو تنها کردی و نذاشتی درک کنه به اینجا رسیده...به حرف کسی گوش نکن ...ن قهر و ن لج بازی...
فقط سیاست داشته باش و خرش کن ...
این راهکار رو که میگم عملی کن...
وقتی میاد از سرکار ی چند تا عشقم و عزیزم بهش بگو غذا مورد علاقشون بپز بعدم بگو ی ساعت بچه ها رو نگهداره تو برو حمام یا آرایش یا کارای شخصی خودتو انجام بده...
خیلی وقتا که تعطیله با بازی و شادی ازش کار خونه بگیر .. ی روزایی بذار غذا بپزه فقط بذار تجربه کنه ....بعد تو نیمرو درست کن من بچه بخوابونم باید تجربه کنه همین ....یادت باشه سیر نمی‌فهمه گرسنه چی میکشه...

شوهر من همش میگه دوست دارم تو کارای خونه کمک میکنه و کادو پول هرچی که فکر کنی ولی تاحالا یبارم با پسرم بیدار نمونده حالا چون اینکارو کرده یعنی دوستم نداره به نظر بقیه توجه نکن بچه ها بزرگ میشن و همه چی درست میشه سختیش دوسال

ای خداااا چقد درکت میکنم بخدا ینی مردی ک هوای زنشو نداشته باشه باید بمیره اصلا همچین مردی لیاقت زن و بچه رو نداره دلم خیلی پره اگ بخوام بگم درد غم خودتو فراموش میکنی خستم از همه چی تو یه شهر غریبم این بدتر عذابم میده هر لحظه دلم تنگه برا خونوادم مامانم شهرم اینم بدتر عصابم میکنه نمیدونم چی میشه اخر عاقبتمون بااینا خدا ب خیر کنه

عزیزم واسه دو دقه بچه هاشو بده بغلش ببین ب چ کنم چ کنم میفته یا ن

مردا کلن همین فقط دوست دارن آدم حرصی بدن خدا نسل مرد بد رو از زمین برداره

خیلی خوشگلی خیل همه مردا اینجورین چون خسته میشن زندگی همینه زنا همیشه مقصرن

چون غر نمیزنی
مغزشو بخور مثل خودش تا دهنشو ببنده
بگو به من چه بیا بچتو بگیر
گناه که نکردم مادر شدم
مردا باید منت بزاری رو سرشون و غر بزنی تا بفهمن وگرنه هی هیچی نگی میگن تا روانیت کنن

یه مدت اگه دلت طاقت میاره برو قهروبچه هارو نبر.چنان درست میشه بیاوببین

ازش نترس جوابشو بده خیلی آروم بی احترامی هم نکن اگه خانواده ات پشتت هستن قهر کن بگو میرم این تو اینم بچه هات خسته ام کردی اینکه بخوای به مادرشوهرت بگی میدونی حرف شنوی نداره حرفت باد هواست پدر منم مثل همسر شماس نه ما نه مادرم روز خوش نداشتیم از دستش

شوهر منم همینه

من شوهرم جرات نداره چیزی بهم میگه جرش میدم من خیلی غرورم بالاس باهام دعوا کرد من بچمو دادم پس رفتم خونه بابام یک ماه خونه بابا بودم درخواست طلاق بودم دیگه اومد ازم مغذرت خواهی کرد منو برد خونه الانم چیزی نمیگه میره سرکار....

کااااش یه ذره بجا بود چیکار کنم به مامانش بگم نصیحتش کنه میدونم بی فایده هست چون کله شخه میگه کار کاره خودم حرف حرفه خودم

چیکار کنم با زبونش چیکار کنم با توقع های زیادش دیروز میگه ماینم تو کوچه بچه ها خط انداختن تو چرا حواست نیست چرا کلید ماشینو دادم دوستم اومده برده از تو کوچه تو نفهمیدی خیلی روم زوم کرده اصلا حرف میزنم راه میرم هرررر کاری میکنم باید یه اعتراض الکی از سمت شوهرم بشه

عزیزم چقدر نازی .
اشکال ندارع همه ی مردا صدتا بدی دارن یه خوبی
بیا یه خوبیش رو در نظر بگیر حالت با اون خوب کن .بدی هاش هم اصلا نبین بیخیال

والا بلا دخترخو تو تنهایی و کشور غربت بزرگ کردم دو سالش شد اومدم کشور خودم الان بچه دومم کنار مادر و مادر شوهر جنابعالی بهم میگه تو شیر دادنشو بلد نیستی خیلی روم فشاره مغزم داره میترکه بسکه با سر صدای بچه و نق نق شوهرم سر میکنم اصلا قانع نمیشه حرف حرف خودشه اصلا حرفای خاله زنکی میزنه انقد که باید منتظر اومدنش باشم و دوسشم دارم اما بخدا با اومدنش استرس میگیرم که الان باز چجوری برخورد کنه و قلبمو آزار میده حقم نبود که انقدر مواظب برخوردم با آشنا و غریبه بودم که دل آزار ندم اما الان همسر خودم دلمو میرنجونه

جلو کسی زبونش درازترم میشه پریشب آبجیام خونمون بود واسه یه حادثه دیگ بخار واسه خودش پیش اومده دیگه همش خیگه دیگ بخارو اصلا بخارش خالی نکن دیگو تکون نده تو آشپزخونه بودم که دیگ بخارو برداشتم از جاش گذاشتم اونطرفتر یهو شروع کرد سگ نجس خر نگفتم دیگو اصلا دست نزن سریع سه هم میخواست باهاش حرف بزنم دیشبم داداشم با زنش خونمون بود بهم میگه بچه گریه میکنه تو سیرش نمیکنی بخاطر شیره گریه میکنه تو شیر دادن بلد نیستی قسم میخوره بخدا گرفتنش هم بلد نیستی

همه مردا همینطورن.....اوضاع اقتصادی وگرونی برا اون بیچاره هام اعصاب نذاشته

سوال های مرتبط

مامان كودك مامان كودك ۲ سالگی
سلام مامانا سيلوانا خيلي لجبازه با همه خوبه اما بغل كسي نميره همش منو ميزنه وسيله پرت ميكنه من بهش عشق ميدم محبت ميكنم ولي بجا . مثلا جاهايي كه واسه تربيتش هست سخت ميگيرم تا عادت نكنه اخه باباش همش طرفشو ميگيره لوسش كرده . تازه شروع كرده به جمله هاي دو كلمه اي . همه حرفارو متوجه ميشه تازه دارم به حرف زدنش اميدوار ميشم . اما اصلا دختر ارومي نيست تا يك چيز باب ميلش نباشه يا مثلا بهش ميگيم با ما راه برو دست مامان بابا رو بگير فرار نكن خيابونه خطر داره گم ميشي همش جيغ ميكشه خودشو پخش زمين ميكنه ميخاد ازاد باشه فرياد ميزنه يكي ندونه فك ميكنه ما كتك زديم . خيلي تلاش كردم كه تلوزيون نبينه تا شوهرم مياد خونه ميگه گناه داره دل سوزي بيجا ميكنه . اينقد دخترم اذيتم ميكنه كه بعضي وقتا ازش متنفر ميشم😞 همش ميگم خاك به سرم با اين بچه اوردنم . منم ادمم دوس دارم دستشو بگيرم باهاش برم بيرون خريد حتي تا سر كوچه هم ميگه دستمو نگير همش بايد توي خونه بشينم تا وقتي شوهرم باشه ما بتونيم بريم بيرون چون نميتونم كنترولش كنم . مهماني ميرم اينقد كاراي عجيب غريب ميكنه كه خجالت زده ميشم. همش با خودم ميگم كاش اروم بود كاش كنارم راه ميرفت ترس نبودن منو داشت يا اينكه كمي ازم حساب ميبرد 😞 بيشفعال نيست بردم چندين دكتر متخصص حتي كار درمانگر گفتن اصلا نياز نداره
ممنون ميشم شما هم از تجربياتتون برام بنويسيد