از چند ماه پیش که غلت زدن پسرم شروع شد، من خیلی نگران از تخت افتادنش بودم چون معمولا بعد از ظهرها که دوتایی میخوابیدیم روی تخت بودیم. دیگه تو تخت کنار مادر نمیذاشتمش.
برای همین اومدیم تخت های زیر تخت رو برداشتیم و تشک رو توی همون چارچوب تخت گذاشتیم روی زمین. خود چارچوب مثل یه گارد دورتا دور تشک رو گرفته بود و من خیالم راحت بود. حتی وقتی پسرم بیدار میشد من همچنان میخوابیدم و اونم توی یه محیط امن برای خودش بازی میکرد.
پریشب و دیروز که خوابم برد مثل همیشه با صدای گروپ و سپس گریه اش از خواب پریدیم. نگو که آقا پسر آپدیت شده و یاد گرفته از لبه تخت خودشو بکشه بالا و پرت کنه پایین. خداروشکر با سر نیومده بود و خزیده بود ولی خوب ما تصمیم گرفتیم کلا دیگه روی زمین باشیم که این اتفاق پیش نیاد.
وقتی برای مامانم میگفتم گفت نگران نباش. هر بچه ای یه فرشته داره که هر موقع بخواد بخوره زمین بالهاشو باز میکنه و بچه میفته روی بال فرشته...البته خیلی هم توصیه کرد که مراقبتمو بیشتر کنم چون الان اولشه دیگه.
قبلا فکر میکردم مامانم کار خاصی برام نکرده. ولی الان که با رفتارهای بعضیا مقایسه اش میکنم میبینم چقدر سطح بالا ما رو بزرگ کرده. با اینکه ۷۰ سالشه ولی هیچ اعتقادی به خرافات و تخم مرغ شکستن و این‌چیزا نداشته. همیشه یا توصیه کرده به قرآن خوندن و صدقه دادن یا توجه مون رو به سمت اینکه مشکل چی بوده، براش چیکار میتونی بکنی که دیگه پیش نیاد جلب کرده و همه ما بچه ها توی هر محیطی وارد شدیم مسئولیت پذیرتر از دیگران بودیم.
امیدوارم بتونم طوری باشم ‌که پسرم بعدها در مورد منم همینو بگه.

تصویر
۷ پاسخ

دقیقا
مادرهای قدیم با اینکه شاید تحصیلات بالایی ندارند و آن زمان مشاوره و...مرسوم نبوده ولی روشهای تربیتی بسیار عالی داشتن
انشالا همه مادرها سلامت باشند

خدا هم مادرتون هم پسرتون ر. براتون حفظ کنه

غلت زدن به کنار، موقعی که دمر میشه و بیدار میشه خودش داستانه
فکر کن به زحمت خوابیده، یه غلت میزنه و بیدار میشه
تو در طول روز توی تشک گارد دار میخوابونمش، رو زمین البته
روتخت ما یکی دوماه میشه دیگه نمیخوابه خطری شده
شب هم تخت کنار مادر

دختر منم چند روز پیش از رو تخت افتاد بلندیش ۷۰ سانت بود خدا رحم کرد .انشالله همه بچه ها صحیح و سالم باشن

عزیزم.پسر بزرگه منم همش میخورد زمین.همش پیشونیش یجاییش باد کرده بود😂

چقدتوصیف قشنگی فرشته داره بچه ها همشون😍😍

تاج سرن بخدا😍 منم همیشه ب مامانم به نحوه ی تربیتش افتخار کردم

سوال های مرتبط

مامان فاطمه زهرا🧿🌹 مامان فاطمه زهرا🧿🌹 ۷ ماهگی
الان کلی تاپیک خوندم که مامانا بچه هاشونو روی تخت خودشون میزارن و بهشون وابستگی شدید دارن ((حالا بماند که شوهره نیستش یا روی زمینه یا توی یه اتاق دیگه می‌خوابه....من شوهرم شبکار باشه یا خونه باشه دخترمو توی ننو ی کنار تختم میخوابونم در طول روز بغلمه میبوسمش بازی فیزیکی داریم کنارش دراز میکشم ولی موقعه ی خواب توی رختخوابش می‌خوابه دیروز میخواستم برم جایی کار داشتم گذاشتمش پیش مامانم اصلا بهانه م رو نگرفت کلا مامانمو خیلی دوست داره مامانمم همینطور نوه ی اوله و کلا خیلی میخوادش موقعه ی که برگشتم اصلا نیاومد سمتم😐😐😐از تو بغل مامانم تکون نخورد فقط پستونکشو میخورد و قلط میزد روی مامانم مامانم گفت از وقتی رفتی بلند میشم جایی برم گریه می‌کنه میگه جفتم بمون....از طرفی میترسم دختر حس وابستگی نسبت بهم نداشته باشه از طرفی خوبه که با مامانم مچه چون می‌خوام برم سر کار یه تایمی رو ولی اینو می‌خوام بگم یعنی بده شبها پیش خودمون نمیخوابونیمش؟؟؟؟؟اخه من جفت شوهرم نباشم وقتی خونه نه اون می‌خوابه نه من مگر اینه دعوای حدی کرده باشیم 😁 به خون هم تشنه باشیم
مامان امیرعلی💙 مامان امیرعلی💙 ۱۲ ماهگی
به نظرتون کار اشتباهی کردم
پسرم روی تخت نشسته بود مامانم هم کنارش ایستاده بود و حواسش بهش بود یه لحظه سرشو برگردوند ، پسرم با سر محکم خورد به نرده های تخت ، سرش قرمز شد و باد کرد
منم خیلیییییی ناراحت شدم آخه این چند وقته خیلی اذیت شده بچه‌م ، بعد به بابام گفتم انگار تا حالا بچه بزرگ نکرده مامان اصلا حواسش نیست .
مامانم اینقدررر ناراحت شد که نگو وسایلشو جمع کرد که بره ، الانم تا حدودی قهره
الان من هم واسه پسرم ناراحتم هم از اینکه مامانم ناراحت شده فکر میکنم هم مادر بدی ام و هم دختر بدی ، نمیدونم چرا همیشه من مقصر میشم حتی تو ذهن خودم .
بعضی از مامان بزرگ ها از خود مادر هم بهتر بچه رو نگهداری میکنن ولی مامان من میخواد دوساعت بچه رو نگه داره هی منو صدا میزنه ، بیا پوشکشو عوض کن ، بیا شیرشو درست کن ، بیا فلان کارو کن ، اخ کمرم درد گرفت ... البته میدونم بیشتر از این در توانش نیست وگرنه انجام میداد نه که نخواد نمیتونه ، سن ش هم زیاد نیست ولی فرز و زبر و زرنگ نیست ، حالا عذاب وجدان داره منو میکشه چیکار کنم ؟