۷ پاسخ

خیلی خوبه که حواست بوده هیچ وقت بچتو تواین مخیطا تنها نذار
اگه خدای نکرده حواست نبود خیلی بد میشد خدا رحم کرده صدقه بده

ما پارگ بردنی خودم میرم بالا هل میدم شوهرم پایین میگیرتش دوباره نیاد بالا موقع های خلوتم میبرم که کسی هل اینا نده البته الان سرده هیلی وقته نرفتیم بیرون

ای خدایا عزیزم ....خداروشکر ک ب خیر گذشت

من تنها نمیبرم پارک پسرمو با باباش میریم من وایمیستم پایین مراقبشم شوهرمم میره بالا ی گوشه وایمیسته چون ی دفه دوتامون پایین بودیم همین اتفاق افتاد پسره میخواست بندازه پایین پسرمو داشت هول میداد که شوهرم داد زد رفت کنار ، خیلی خطرناکه بچه های الان خیلی شیطونن و شلوغ مخصوصا بزرگا اصلا وقتی سرسره میرن نمیفهمن چکار میکنن ببخشیدا مثل وحشیا این بچه کوچیکارو اذیت میکنن همیشه ک میبرین دوتایی برین که همسرتم مواظبش باشه خدا رحم کرده بهت

آدم نمیدونه چی بگه

ن دست پسره است ن دست مادرست اوتیسم پسرخواهرم اینجوره

عزیزم وقتی میبری خیلی باید حواست باشه.برای منم این چیزا پیش اومده.پسره ۶ساله با آرنجش میخواست بزنه زیر کسرا که خودش زودتر بره

سوال های مرتبط

مامان هانا گلی 👩🏵❤ مامان هانا گلی 👩🏵❤ ۲ سالگی
سلام مامانا خوب بچه ای که ساعت دوازده اینا میخایه قاعدتا دیگه ساعت ۴ اینا که نباید بیدار شه
صبحی ساعت چهار پسرم بیدار شد از کی قول جغور بغور داده بود که بریم بخوریم خوب منم بیدار شدم و دخترم و همسرم خواب همینکه آماده شدم رفتیم پایین همینکه پسرم میخاست حرکت کنه همسرم زنگ زد البته همسرم بیدار بود و میدونست میخایم بریم بهش گفتیم ولی خسته بود گفت نه خوابم میاد خلاصه پسرم که میخاست حرکت کنه دخترم نگو بیدار شد همسرم زنگ زد گفت بیدار شده میگه مامان مامان😫اومدم بالا دخترمم آماده کردم بردم رفتیم و برگشتیم اومدنی گفتم سنگک بخریم تا پسرم ماشین پارک کنه پریدم پایین رفتم صف خلوت بود پرسیدم آقا آخرین نفرشمایید گفت بله گفتم چقد صداش آشناست دیدم عمومه نمیدونم چرا اینقد ذوق کردم 😁😁😁
دیگه اومدیم خونه یه کم دخترم نق زد و خلاصه خوابید همچنان خانم خانوما خوابه 😴😴دوبار بیدارش کردم بردم دستشویی گریه گریه که ندالَم🥴
فقط ببینید چه بی‌حال نشسته 🤭
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام مامانا یه سوال
من و پسرم همیشه تو خونه تنهاییم چون تو این شهر کسی از فامیلای خودم و شوهرم نیس ،کسی به خونه مون رفت آمد زیاد نداره خودم گاهی اوقات پسرمو میبرم بیرون به قول خودش در در ، تا دلش میگیره اما خب نهایت تا کوچه و اینا باش پارک و مهد یا خانه بازی هم نزدیکم نیس که با بچه های دیگه آشنا بشه و معاشرت داشته باشه و خودش تو خونه با اسباب بازیاش بازی می‌کنه و عادت کرده به تنها بازی کردن
راستش چند وقت پیش خونه دوستم مهمون بودیم که اونم بچه کوچیک داره که همسن پسرمه هر چقدر طفلی بچه میخواست با پسرم بازی کنه ،این محلش نمی‌داد یا هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت می‌رفت همونو از دستش می‌گرفت طفلک بچه هم گریه میکرد یا یه عادت جدید پیدا کرده آدمو میزنه
بنظرتون این رفتارش عادیه؟
هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت گیر میداد همونو از دستش میکشید
مامانایی که این تجربه دارین تو رو خدا راهنمایی کنید چیکار کنم این کارشو ترک کنه ،دیگه هیچ جا مهمونی تو رپستامون نمیتونم برم