چجوری میتونم به بچه فکر نکنم کلا از یادم بره؟

یه مثال میزنم منظورمو برسونم
فرض کن رفتی غذاخوری غذا سفارش دادی، بعد اینکه سفارش دادی منتظر میمونی تا غذارو بیارن. دیگه دغدغه اینکه آیا غذارو میارن یا ممکنه نباشه و.... یا اینکه الان دارن میپزن یا چیکار میکنن و....یا یوقت نشه خیلی دیر بشه یا کلا نیارن!؟ همچین فکرایی میکنی؟ نه، چون مطمئنی غذا رو که سفارش دادی میاد برات. تازه با همراهانت خوشی هم میکنین میگین می‌خندین و خوش میگذرونین.
اینجام منظور این نیستکه کلا فکر نکنی، منظور اینه که فکر منفی نکنی که آیا میشه یا نه.
چون کارو که به خدا بسپاری حل شده ست نگرانی کشیدن اشتباهه.
بچه رو از خدا بخواه بعدش کاملا تو حس اطمینان باش که میاد عین همون سفارش غذا باید منتظر باشی بوقتش بیاد .
میتونی تو غذاخوری با خودت فکر کنی که مثلا الان که غذا اومد مثلا اول سالاد میخورم بعد برنج و ... تصویر سازی میتونی بکنی اما این کلا حس اطمینان توش هست .
بهش فکر کن اما با حس اطمینان رسیدن بهش . تصویر سازی کن باردار شدی یا بغلش گرفتی با حس اطمینان اینکه حل شده ست و میاد بغلت

عمدا بخوای فکر نکنی ذهنت مقاومت می‌کنه و بدتر میشه.
به این فکر کن که مامان شدی و بچه تو شکم داری ، نه اینکه چرا نمیشه این چه وضعیه و ...
یه لحظه به ذهنت رسید فک کن داری و رد شو و برو کاراتو بکن کتاب بخون موسیقی گوش کن قدم بزن یه کاری که مشغول بشی هروقت هم اومد ذهنت بگو خدایا شکرت که مادر شدم همین .
کلام ما قدرتی داره که ازش غافلیم بگو و رد شو میبینی چه اتفاقی میفته.

چرا نمیخوای فکر کنی من یه دکترو میشناسم خواهرخودم باروشای همون دکتر باردارشد باخیال راحت داروبگیر
ایشون طب سنتی کارمیکنند

مشکل اینجاست دیگه اقدام هم نمیتونم کنم تا ۶ ماه وروزست باید بخورم.

اینجوری ک موقع رابطه لذتشو ببر این همه فکر کردی چیشد تا بهش فکر میکنی نمیشه اینو از منی ک تجربه دارم بشنو خودتو مشغول و سرگرم کن برات مهم نباشه داری اقدام میکنی

مشغول کارای مختلف بشو و درموردش صحبت نکن و در جمع های که درموردش حرف میزنم شرکت نکن

خودتو مشغول کن بیکارنمون

نمیشه جانم 🫠