دیروز خیلی اعصابم خرد بود این روزا خیلی زود خسته میشم و عصبی
دیروز ب دخترم کلی عصبانی شدم قطره آهنشو نمی‌خورد ب زور محکم گذاشتمش رو تخت و با گریه ب زور قطرشو دادم غذاشو نمی‌خورد هی میگفت بریم این ور اون ور از بلوزم گرفته بود منم عصبی بودم همیشه وقتی از بلوزم می‌گرفت من مواظبش میشدم این بار مواظب نشدم افتاد پاش رو قابلمه کمی کبود شد بخدا نمیدونم چرا بعضی وقتا اینطوری تبدیل ب هیولا میشم بعدش کلی گریه میکنم الآن یک طرف بدنم عضلم گرفته از اعصاب و فکر نمیدونم چیکار کنم عصبی نشم 😭

به این فکر کن که اون فقط یه بچس و چیزی نمی‌فهمه و فقطم تورودارم. اون لحظه به این فکر کن که اگه چیزیش بشه خدایی نکرده تحملشو نداری اصلا

منم شبا از بی خوابی اینجوری میشم یه وحشی به تمام معنا کلی خودمو میزنم با بچمم بد حرف میزنم چون هر یه ربع بیدار میشه به جنون کشیده میشم خدا کمکمون کنه

الهی منم مث تو
اون روز زدم تو کمرش
همش زر زر میکنه
نمیدونم چشه
صبح تا شب وصل سینمه
یه نفر آدمم کم میارم
عصبی م میکنه
شوهرم و خانوادم م میگه زر زر میکنه آدم عصبی میشه
چند بار نیشگون ش گرفتم
صبح ها تو خوابم چنان سینه مو گاز میگیره یا موهامو میکشه عصبانی م میکنه
خدا لعنت م کنه با سینه م
شبا ۱۰ بار پا میشم
تا شب جون میدم
آخرم وزن نمیگیره مشکل کوتاهی قد داره😭😭😭😭