۳ پاسخ

چ زود رفتن استقبال عید🤩🫶

ای جانممم
چقدر قشنگ و به یاد ماندنی 😇🥲

اخی منم ۸ سال مربی مهد بودم هر سال اسفند جشن عید داشتیم بچه ها نمایش ‌ سرود آماده میکردن ، پدر مادرا میامدن دیدن خیلی خوب بود .

سوال های مرتبط

مامان دلانا🩷🐣 مامان دلانا🩷🐣 ۱۱ ماهگی
مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۴ ماهگی
بلههه

این چایی میچسبه هوا ام یکم سرد شده
عرضم ب خدمتتون که

دیشب ب اصرار مادرم و البته با فوش های مادرم راهی مهمانی شدیم
اونجا سه تا بچه کوچولو بودن که از پسر من بزرگتر بودن دوتا دختر و یک پسر

و خب من اصلا دلم نمیخاست برم چون جو اونجا و ادماش جوری بود زود وارد فاز مقایسه میشن بچه ها وقتی تو اینجور مهمونیا میرن و اینکه کلا من از مهمونی میترسم بخاطر ویروس و اینا که الان تو پیکه بیماری های عفونی هستیم

ولی خب توکل ب خدا رفتم هم برا اینکه واکنش پسرم تو جمع غریبه هارو ببینم هم اینکه با چنتا همسن و سالش تعامل کنه

وخب پسرم بیشتر با خودش و اسباب بازیاش و راه رفتن سرگرم بود
غریبی یا اذیت کردن هم ازش ندیدم وفقط موقع خوابش نق نق میکرد که بیایم خونه که خب خداروشکر برگشتم

با اینکه همسرم نبود و دست تنها بودم ولی خب خیلی خوش گذشت
ولی مقایسه ای که فک میکردم پیش اومد و خب یکی از مامانا که قبل اینکه من ببینمش خیلی تو اقوام گفته بود بجم خوش خواب و خوش خوراکه دیشب بچش خیلی اذیت کرد و یهو انگاری شروع کرد درد دل که بچم فقط دومدل غذا میخوره و همش سینه م باید دهنش باشه و ازین حرفا

و در نهایت فهمیدم بچه ها همه حتی اروم ترینشون هم اذیت دارن و این طبیعیه

مثلا ی دخملی بود کلا با خودش بازی میکرد و ی کوشه نشسته بود جیکش درنمیومد مامانش میگف کلا بچه ارومیه و خیلی جالب بود برام

مدیونین فک کنین ماتحت پسر من لحظه ای زمین رو لمس کرده باشه

شبم که اومدم بچه رو سپردم شوهرم و رفتم تخت خوابیدم وصبحم خودش بچرو نگه داشت صبونه شو داد صبونه منو اماده کرد ظرفا رو شست و اینگونه روزمون اغاز شد

من پیشنهاد میکنم مهمونی با جمعیت کم حداکور ۸ نفر اینا رو با بچه امتحان کنین تنوع جالبیه🌷