انقد دلانارو بد بار اوردم انداره نداره...فقط شبا مثل ادم میگیره میخوابه ...کل روز و میگه یا بغلم کنم یا من و بزار روپات تکون بده...گهواره ام بزارمش باید تکون بدم .یدیقه رو زمین نمیمونه فقط گریه گریه گریه
گاهی وقتا دوست دارم سرم و بکوبم ب دیوار...شوهرمم تا یکساعت نگه میداره انگار کوه کنده ...

عزیزم هنوزم دیر نیست برای ترک عادتش

دختر من عادت کرده بود که شبا باباش راه ببرتش توخونه تابخوابه باید نیم ساعت دورش میزدیم ولی من ۱۰روزی میشه که این عادتو از سرش انداختم الان دیگه توبغل من یا باباش نشسته روزمین یکم تکونش میدیم با صدا سشوار خوابش میبره چندشبی هم هست ک خودش خودشو میخوابونه

منم همینطور عادت کرده فقط تو بغلم باشه یا روی پام
تا کوچیکترین صدایی ازش میاد میپرم که گریه نکنه شوهرم میگه بدعادت شده میدونه حساسی

عزیرم بد عادتی نیست دختر منم همینه به بغل نیاز داره
بعضی از زمان ها میشه ۱ ساعت تو گهواره میمونه بعضی وقتا هم یک سره بغل میخواد نیازشه

من یادمه پسرم انقدر آروم بود تا سه ماهگی پشتشو ماساژ میدادم رو تختش واس خودش میخوابید بعد خواهر شوهرم مادر شوهرم انقدر عادتش دادن رو پا دیگه به هیچ صراطی مستقیم نبود

دختر منم بغلی شده
هلاکم از کمر درد

چه درد مشترکی☹️👌

بهش گرمیچر بده نفخ داره هم آرومش میکنه

شوهرا همه همینن