چرا هر خاندم بارداری از زابل میبینم رفتن کشتارگاه امیرالمومنین سزش کردن
عی خدااا لعنتیا اول کیزارن از درددد بمیری بعد کیبرن اتاق عمل من ک هیچ وقت نمیتونم فراموش کنممم اون ۲۳ ساعتو😕💔

منکه رفتم خیلی خوب بود جدا تو اتاق بود میومدن نگاه میکردن سوزن و اینارو خوب بود درکل

منم لگنم تنگ بود گفت بچت ۳ کیلویی میتونی ده سانت باز شده بود بعد اون همه درد که کشیدم گفت قلب بچه وایستاد بردن سزارین باز تو اتاق عمل گفت معجزه شده قلب بچه میزنه حالا

من ۷شب رفتم ۱۱/5پسرم بدنیاامدخوب بودن ولی بعضی هاکه وحشی هستن واسه دخترم که منوکشتن

منم زابل بیمارستان امیرالمومنین رفتم بدون درد رفتم 40هفته بودم خودم رفتم یه روز کامل درد کشیدم آخرش که هم خودم هم بچم اگه نمیبردن اتاق عمل میمردیم بعد سزارین کردن

منم مردم اینا هیچی سرشون نمیشه با آدم هنوز بد اخلاق هم میکنن

ولی من خدای خوب بودبنده خداهارسیدگیشون خوب بود

منم کشتن پدرسگا
بعد 48ساعت من زاییدم ینی دگ دلم نمیخاد برم اونجا

منی که شرایط طبیعی رو هم نداشتم
ولی گفتن صبر کن و فلان
میگفت وظیفمونه وگرنه مام حوصله نداریم هی معاینه و فلان کن
میفرستیم اتاق عمل
بعد ب ما گیر میدن.
یه جاهای باید درک کرد
بالاخره اونام وظایفی دارن
از بالا دستیا باید ناراحت بود که کاریم نمیشه کرد.
درکل من راضی بودم
از پرسنل تا دکتر و همه
خداروشکر
شانس من شاید بود

وای دیگه اسم زایمان رومیشنوم تنم می‌لرزه 😭😭😭

الهییی دوراز جونت. واای بعد 23 ساعت درد رفتی سزارین؟؟؟

واای چرا اینجوری.. شاید مشکل داشتی بردن اتاق عمل