۱۰ پاسخ

متاسفانه من زیاد دیدم توو همین گهواره خانمه شوهرش خیانت میکنه معتاده کتک میزنه زنشو بعد اومده میگه باردار شدم ناخواسته همه هم میگن عب ندارههه روزیشو خدا میده
مگه بحث ا روزی ا
الان اینم ی نمونش بچه طفل معصوم

🔻کودک‌آزاری و شکنجه شدید یک کودک در ایرانشهر؛ انتقال به بیمارستان با جراحات سنگین

روز جمعه ۱۰ اسفندماه ۱۴۰۳، یک کودک در شهرستان ایرانشهر به‌شدت مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفته و با جراحات شدید به بیمارستان منتقل شده است. این کودک که در خانه بستگان پدری‌اش زندگی می‌کرد، مدت‌ها از مادر خود دور نگه داشته شده و طی این مدت بارها مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.

هویت این کودک، « المیرا نارویی» ۱۰ ساله فرزند عبدالله، معروف به سلام، اهل و ساکن ایرانشهر عنوان شده است. وی پس از جدایی والدینش، تحت سرپرستی مادربزرگ پدری خود قرار گرفته و طی این مدت نه‌تنها از دیدار با مادرش محروم شده، بلکه بارها مورد شکنجه و کودک‌آزاری قرار گرفته است.

وای خب این بچه بدبخت بین ی مشت روانی گیر کرده وگرنه آدم سالم ک با غریبه و ی بچه تک و تنها خشن نیست، خدا همه بچه ها رو از شر شیاطین حفظ کنه

وااای چقد خوب گفتی دقیقا بچه مسئولیت داره باید براش ی سری چیزارو تحمل کنی حق اینکه بی پدرومادرش کنیم نداریم

من خودم تا پارسال کلی اذیت شدم از طرف همسرمو با خواهراش ولی بخاطر دخترم هر شب میگفتم باید تحمل کنم خیلی سخته خواهر من جدا شده ولی بچشو خودش نگه میداره

آااااااخیییییی. وای قلبم درد گرفت😭

وای دختر بیچاره !آخه دختره چه گناهی کرده که پدرومادرش جدا شدن چه عمه ای !من بچه هام عمه هاشون عاشقشونن خدارو هزار مرتبه شکر

من یکیو سراغ دارم بچه سومش داره ب دنیا میاد شوهرم دوبار بدنشو با چاقو پاره کرده بعد بردتش رستوران زنه فک کنم هر بار بالای۵۰ تا بخیه خورده🙄😒 الان شنیدم کرک پرام ریخت سومی رو بارداره

اینا که بچه را اینجوری میکنن روانین

دیروز دیدم بپیرم براش

سوال های مرتبط

مامان سلنا مامان سلنا ۳ ماهگی
مادر شدن خیلی عجیبه حتی اگه بچه دهم رو به دنیا بیاری بازم همون حس رو داری بازم هیچی تکراری نیست بازم همون شوق همون نگرانی همون ترس و دلهره رو داری در تمام طول زایمانم اشک ریختم چرا نمیخاستمش چرا داشتم پسش میزدم انقدر مظلومه انقدر بی پناهه که تنها پناهش اغوش منه تنها نقطه امن زندگیش صدای قلبه منه اخ که چقدر حس عجیبیه اینکه از تمام ارزوهام گذشتم از تموم ازادیم گذشتم که بتونم بغل بگیرمش دلم خیلی برای قبل خودم تنگ شده خیلی زیاد یه قهوه خوردن، یه قدم زدن بدون دغدغه ، باشگاه رفتن و با عشق وزنه زدن شده جز رویایی که با یاداوریش لبخند میشینه رو لبام ، هیکلم رو که میبینم فرمی که بهم ریخته قیافه ی پریشون همه و همه داره میگه که من تازه مادرشدم ولی همه میخان که زود سرپا شی همه چیز رو مدیریت کنی خسته ای خیلی خسته ولی انقدر عاشقی که میشوره میبره همه ی خستگیات رو
ارسام مامان منو ببخش منو ببخش اگه خوب نبودم اگه نمیخاستمت اگه خوب مراقبت نبودم اگه به اندازه کافی عاشقت نبودم
مامان 😍 eşgim مامان 😍 eşgim ۵ سالگی
‌‌‌‌سلام صبح بخیرمیشه منوراهنمایی بکنید ماوضع مالی بدی نداریم من خودم شش سال تو غیرانتفاعی تدریس کردم یعنی دیگ ازاین بببعد میتونم توبهترین مدارس شهرمون هم تدریس بکنم دوسال هست که بخاطرپسرم نمیرفتم الان به سرم زده که واسه آموزش پرورش بخونم ولی ازیه طرف میگم دوسه سال بعد اگه خدابخوادمیخوام بچه بیارم مامانم اصلا نگه نمیداره رو اونانمیتونم حساب کنم یعنی اگه شغل دولتی داشته باشم واقعا بچه امو کسی نگه نمیداره مهدکودک هم تومدرسه ی خودمون دیدم که زیردوسال رو چطوری اذیت میکنم براهمین اگه مثلاقبول شدم باید دور بچه ی دوم رو خط بکشم بنظرشما خوبه که بخونمو قبول بشم چون الان کاملا بیکارم پسرمم صبحاتاساعت۱نیست میتونم راحت بخونم نظرتون چیه بخونمو قبول بشم یانه همین غیرانتفاعی رو برم بعدشم غیرانتفاعی یطوری هست که شاگردخصوصی زیاد میاد ومثلا الان ساعتی۴۰۰هست خودشم چون من سابقه دارم ده تومن امسال اگه میرفتم میدادن بنظرتون چیکارکنم