عمیقاً دارم سعی میکنم با خوشحالی های کوچیک،قهوه،گل،فیلم،تمیزکاری و تایم های تقریبا ۲،۳دقیقه ای که برای خودم میمونه در روز خودم رو مثل این بیسکوییت شاد و سرحال و خشنود نشون بدم..
ولی خیلی سخته🫠شاید حتی نشدنیه حتی
از خواب شبم میزنم فیلم میبینم
تایم خواب پسرک که کلا ۱ساعت و نیمه در روز (الان خوابیده) وقف تمیزکاری و خونه تکونی میشه
شاید تنها کاری که هنوزم حالمو خوب میکنه همین قهوه درست کردن و خوردنشه
که سرجمع ۲دقیقه هم نمیشه…
واقعا کمبود دارم،از این نظر که دلم مدام برای خودم و تنهاییم تنگ میشه..بعد سریع عذاب وجدان میگیرم که ناشکری نکن،ببین آریارو،عشق کن زود بزرگ میشه🥺ولی واقعا این یه حقیقت محضه!
ما دلمون برای خود قبلمون تنگ میشه
منِ قبل ازدواج،
منِ قبل بچه،
یه حالیه که خوشحالی از داشته هات،از تغییر زندگیت
ولی در عین حالی ناراضی ای
آدم میمونه اینو به بقیه چجوری حالی کنه،فقط یه مادر دیگه میفهمه این حرف رو❤️
کاش یه تایمی از روز یه نفر شیفت مارو تحویل میگرفت و برای یکی دوساعت میگفت تو نه دخترکسی هستی،نه همسر کسی و نه مادر کسی
تو خودتی،خودِ خودت
برو هرکار میخوای بکن و بعد دوباره برگرد سراغ مسئولیت هات و وظایفت
🫠

تصویر
۱۸ پاسخ

چقدگل گفتی🥲

بسیار سخته

دقیقا منم همینطور
با این تفاوت ک اولی یکم بزرگ شد از پوشک و شیر گرفتم تازه میخاستم یکم راحت شم الان مشغول دومی ام
دوتا داشتن از یدونه خیلی سخترررره دیگه هیچ تایم ازادی برا خودت نداری اولی میخابه دومی بیدار میشه و برعکس حتی دیگه تایم خوابشونم استراحت ندارم😢

چ قشنگ گفتی😍🥲

عمیقا و‌با تک تک سلول های وجودم درکت کردم🥹 خدا قوت عزیز دلم

دقیقا حس وحال همیشگی من

تصویر

من قبل بچه....
چقدرررر سبکبال و راحت و بی دغدغه بود...
دقیقا همین حسارو دارم
عاشق دخترمم، دیوانه وار دوستش دارم
اما یه وقتایی ازین همه تنها نبودن خسته میشم.
البته من تا ظهر سر کارم و یه فرصت خوبیه و دوباره شارژ بشم.
اگر میتونی برو سر کار

عزیزم حق داری خب سخته ولی نشدنی هم نیست ...

واو خیلی سخته ..من که کمکی ندارم تازه دومی هم ناخواسته باردار شدم ....افسرده شدم

چقد قشنگ آرت میزنی؟😍 نوش جونت..واقعا ماها فقط همدیگرو میفهمیم و درک میکنیم

منم همینم دقیقا

دقیقا همینه🫠🥺🥲

گاهی حرف دلمو جوری مینویسی انگار خودم نوشتم و غرق میشم تو تک تک کلماتت

چه جمله قشنگی گفتی منم دقیقا چند وقت پیش به شوهرم گفتم میخوام یه تایمی هیچ نقشی نداشته باشم، نه مادر نه همسر نه دختر نه زن

دقیقا همینه. ولی تا میگیم اینا رو، به شدت قضاوت میشیم گاهی... بین این همسر بودن، مادر بودن، دختر بودن، عروس بودن، دلم برای خودم خیلی تنگ شده😔

دقیقا فقط مادرا این حس و میفهمن ،
من به همسرم میگم میگه ناشکر نباش ولی این ناشکری نیس با تموم وجودم دخترمو میخوام ولی واقعا روحی خسته ام با اینکه مامانم خیلی کمکمه حتی میگه بزار پیش من برو مسافرت ولی من حس میکنم با دو روز مسافرت بدون بچه هم حالم خوب نمیشه 🫠

انگار یکی از درون من تمام این حرف هارو با خستگی مداوم داد زد ،احساس کردم فقط منم که اینجوریم ...با حرفات بهم فهموندی تنها نیستم و این روزا عین باد میگذره من اصلا نفهمیدم که چ جور بزرگ شدم من قبل از بچه و ازدواج همه چی برام فراهم بود اگه نمیشد میگفتم به من چه من چیکار دارم باید برام تهیه کنین میخواستین بچه نیارین میگفتن بزرگت کردیم میگفتم اگه به حال خودمم ول میکردین بزرگ میشدم! الان اینقد دلم برا مامان و بابام میسوزه مخصوصا مادرم که تا وقتی مادر نشدم نفهیدم که چ جور تک تک موهاش سفید شدن و.....و خیلی قدر دانشمونم و الان با تک تک ثانیه های که در اختیار پسرم هستم و سختی های که الهی سلامت باشه براش میکشم میفهمم با گوشت و استخونم که نمیشه به حال خودم رها بوده باشم و بزرگ شده باشم ... رفتارای شما دقیقا نمونه ی یه مادر بسیار خوب و قویه اریا بهت یه روزی خیلی افتخار میکنه که با تمام سختی ها جا نزدی و موندی و بزرگش کردی الهی همیشه زندگیتون پر از خوشی و سلامتی باشه ❤❤❤

چقد دلم تنگ برا من قبل بچه
من. رسما زندگی نکردم تو عقد حامله شدم
هنو اول راهی یهو بدون اینک بفهمی رفتی توی تونلی ک پر از چالش سختیه
من نابود شدم واقعا سنمم کم بود با اینک کمکی هم داشتم ولی اون حس لعنتی ک دم گوشت میگف احمق چیکار کردی ب خودت هیچ وقت ولم نمیکنه 🥲🥺

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۲ سالگی
سلام
خوبین؟
من فکر کنم وارد چالش های دوسالگی شدم
یه سری چیزا خوب شده یه سری چیزا خیلی بد
مثلا الان تقریبا یه هفتس دوسالش شده،بشدت اصرار داره روی چیزی که میخواد
مثلا میگه در یخچال رو باز کن،باز نکنم گریه میکنه
میگم اوکی گریه طبیعیه،ولی مگه یادش میره؟ابداً
به قدری خودشو اذیت میکنه که مجبورم باز کنم یه چیز بدم تا جوّ آروم بشه
نمیخوام این رفتار ادامه دار شه چیکار کنم؟اصلا نمیخوام کوتاه بیام جلوش تا عادت بشه🥺
میزان تاب آوری و تحملم کم شده واقعا،ما مریض بودیم شدید این چند وقت،احساس میکنم تاثیر داشته روی اعصاب و کنترلم واقعا عصبی و خسته شدم از طرفی هم آریا تشدید تر میکنه ناخواسته
مثلا دیگه اصلا تنها بازی نمیکنه
تنها کاری که میتونم در حق خودم بکنم تا یه نفسی بگیرم یه چیزی بخورم تلویزیونه،روشن میکنم کارتون میذارم
وگرنه با هیچ اسباب بازی ای بازی نمیکنه دیگه تنها
همش میگه بیا بازی،بازی هایی که دوست داره هم همش حرکتی واقعا جون نمیمونه برام🥺
بیرون هم نمیبرم هم سرده هم هنوز خوب نشدیم بریم خانه بازی
واقعا سختم شده به هیچ کاری نمیرسم
پیشنهادی دارین؟
برای بازی باهاش یا خرید وسیله ای سرگرم کننده یا رفتاری؟
مامان دخترم مامان دخترم ۲ سالگی
نحوه برخورد با کودک غرغرو

معمولا ما موقع برخورد با بچه غرغرو واکنش شدید نشون میدیم،مثلا می‌گیم: «بسه دیگه،غرنزن!» یا اینکه بدون هیچ حرفی فقط در یخچال رو محکم می‌بندیم یا باعصبانیت همون لیوانی رو که بچه‌مون از رنگ اون خوشش نمیاد جلوش میذاریم؛ اونم نه آروم، بلکه تقریبا لیوان رو روی میز می‌کوبیم که نشون بدیم چقدر از غرزدن بچه عصبانی هستیم
یادتون باشه غرزدن بچه‌ها دلایل علمی داره و اون میخواد با غرزدن کاری رو پیش ببره. فقط در این صورته که دیگه دل‌خور نمی‌شید و سعی می‌کنید با دل‌سوزی واکنش نشون بدید.بچه غرغرو به چیزی نیاز داره یکی از اصلی‌ ترین دلایل غرزدن بچه‌ها در موندگی اوناست. وقتی اونا به چیزی نیاز دارند یا کمک می‌خوان، غرغر می‌کنن. گاهی حتی این غرزدن به گریه تبدیل می‌شه تا به شما بفهمونن که «دیگه نمی‌تونم مثل یه آدم‌ بزرگ رفتار کنم.لطفا مثل یه بچه ازم مراقبت کن».وقتی بچه‌ها استرس دارن،گرسنه یا تشنه‌ان،خسته شدن یا در موقعیتی قرار گرفتن که تغییری در روال روزمره زندگی‌ شون ایجاد شده و صدای شیرین اونا تبدیل میشه به صدای بلند و لجبازی
👨‍🏫 👩‍🦳
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo