ی چیزی خیلی ناراحتم کرد امشب .رفتیم خونه عموی شوهرم زنعموی شوهرم ظاهر م خوبه با من خیلی دور دخترم میچرخید بوسش میکرد خیلیییی بعد بم‌میگفت که تو مامان چی این بچه‌ای چیکار کردی براش شیرشم ندادی🥲خیلی حس بدی بم دست داد خجالت عذاب وجدان حس میکنم مامان بدیم من تا ۲ماهگی شیرمو میدوشیدم بهش میدادم بقران بچم سینمو نمیگرفت کی دیدی از قصد شیر ندع ب بچه دلم شکست خیلی هم شکست اومدیم خونه ب شوهرم گفتم شوهرم گفت شوخی کرده خودت میدونی زنعمو دوست داره!دوسم داره؟؟؟؟؟ از این ببعد باید چی بگم بهشون

متنفرم از این جمله . داییم با شوخی میگه زهرا بیشتر مثل خواهره برا آوش تا مادر . رقیه(مامانم) بیشتر نگه داشته 😑
خب نوشه اون کمک نکنه کی بکنه؟
مامانم خیلی نگه میداره پسرمو برای دکتر رفتنم و کارامو مهمونی هام گاهی هم واکسناش که شب نمیخوابم میرم اونجا میخوام چون صرفا شیرخشک میدم مادرش نیستم پس

اصلا گوش نکن به این حرفا تروخدا مگه مادربودن فقط به شیر دادنه ماه ۹ ماه بچه رو تورحمموم بزرک میکنیم هزارتا دردو مرض میگیریم حالا که شیر بدیم یاندیم مادر خوب نمیشیم؟؟
همینکه دخترت شبا چشماشو باز میکنه و توتون خواب عمیقی متوجه میشی و بیدارمیشی یعنی مادربودن یعنی بچت گریه میکنه تو نمیدونی چشه و خودت دلت میگیره یعنی مادربودن.
الان چه فرقی بین منی که شیرخودمو میدم با تویی که نمیدی چی هست؟؟
هیچی تو درد کشیدی هیکلت بهم ریخته روح و روانت داغون شده منم همینطوره شیردادن از آدم مادر نمیسازه

عزیز شاید واقعا شوخی کرده منظوری نداشته اینجور آدما زیاد هستن که متوجه نمیشن چی رو به شوخی بگیرن چی رو جدی بگن اگه تکرارش کرد معلومه قصدی داشته

چقدر رو دارن چقدر راحت بهشون اجازه میدی همچین حرفایی بزنن
من نمیزارم مامانم بچمو بوس کنه چه برسه فامیل

منم بچم از اول سینه نگرفت و شیرخشک دادم. ای بابااااا حرف این مدلی زیاده بیخیال. واگذارشون به این شبهای عزیز.

عزیزم بذار اینو بهت بگم در مورد این موضوع تا زمانی که محکم نباشی و حرفتو نزنی همینه وضعت
این دفعه اگر گفت بگو اتفاقا من خیلی دوست داشتم بچم با شیر خودم تغذیه بشه اما نشد و مادری کردن به شیر دادن نیست شما که خودت مادری باید اینو بدونی
جدا از اون حتی اگه انتخاب خودمم بوده باشه بازم به خودم مربوطه
بگو ببین دیگه حرعت میکنن اینجوری بگن

میخواستی بگی من که مادرشم مشخصه ولی شما چکارشی نظر میدی؟؟؟