چقد خسته ام 😔هروز به امید اینکه دخترم خوب شه شیر بخوره بلند میشم ولی همونیه که هست حتی بدتر مه نکسیوم اثر میذاره نه هیچ‌چیزه دیکه 😭انقد خوابوندم تو خواب شبر دادم جیغ زده دیگه برام شده کابوس😭کمکی‌هم‌فقط غذای سفره دوس داره هیچی نمیخوره اوق میزنه

چه اشکال داره والا منم به بچم میدم غذای سفره😊
ترجیحم اینه غذاشو با اشتها بخوره حالا با نمک و ادویه تا اینکه نخوره

چقدر عمیق درکت میکنم😞دیروز از ناراحتی میترکیدم رفتم خونه مامانمینا اونام ناراحت شدن اصلا وقتی میرم اونجا خیلی راحت تر و بهترم اما دیروز هیچی حالمو خوب نکرد...پس کی خوب میشن اخه
دختر من که تازه یادش افتاده بیشتر بالا بیاره به جای خوب شدن رفلاکس پنهانش آشکار و بیشتر شده...

این روزات هم میگذره عزیزم
به خدا من عین شما بودم
تا هشت ماهگی
از هشت ماهگی میخوابوندم سر پام پستونک و یا اسباب بازی مورد علاقش میدادم دستش آروم تکونش میدادم و شیشه میزاشتم دهنش
هنوزم که هنوزه همین طوره بلد نیس شیشه بگیره دستش بخوره از بس تو خواب خورده و خودم دادم

عزیزم یه جوری نوشتی فکر کردم خدایی نکرده بچت مریضه خب غذای سفره دوست داره بهش غذای سفره بده والا مگه ما بچگی با چی بزرگ شدیم با همون غذای سفره بزرگ شدیم دیگه

الان مشکلش چیه؟
رفلاکس یا حساسیت گاوی

تو خواب هم نمیخوره
همون غذای سفره بده یکم کم نمک تر و روغن کم تر درست کن هیچ اشکالی ندازه
والا ما حساسیم دوست من ۳ تا بچه داره از روز اول غذای سفره بهش داد میگفت ولم کن کی حوصله جدا پختن داره ماشالله بچه هاش یکی از یکی تپل تر