۴ پاسخ

سلام تو سن سه س چهار سالگی بچه ها لج باز میشن بصورت طبیعی ظهر بچه ها بخاطر اینکه انرژیشون بالا هس مثل ما نیستن نیاز ب خواب ظهر حتما داشته باشن، بعدم شب مثلا قانون خوابیدن ساعت ده هست قبلش بگو مامان وقته خوابه بریم بخوابیم فردا بازی کنیم اگه گری زاری کرد بگو میدونم دوس داری هنوز بازی کنی اما وقت خوابمون هس بریم مسواک بزنیم قصه برات بگم با ی پیشنهاد ک براش جالبه راضیش کن ن ب زور اجبار

راه حل یافتی بمنم بگو انقد این چند وقت ازش کتک خوردم ک نگم برات

نزن گناه داره ...اصلا محل نده...پسر منم مدام جیغ میزنه

راه حل پیدا کردی ب منم بگو
من جدیدا قهر میکنم باهاش

سوال های مرتبط

مامان محمدطاها قاسمی مامان محمدطاها قاسمی ۳ سالگی
سلام مامانای عزیز یه کمک میخوام ازتون
من ازوقتی ازدواج کردم نزدیک به ۶ سال هست که طبقه پایین مادرشوهرم میشینم اوایل همسرم بهش اجاره ماهیانه میداد الان یکساله نمیده مادرشوهرم ازراه پله اش به حیاط ما راه داره ک وقت و بی وقت میاد پایین ک من نمیتونم استراحت کنم خیلی وقتا شده بین منو همسرم اختلاف ایجاد کرده منو همسرم همیشه دعوا داشتیم مادرم یکم ازم دوره منم با دوتا بچه خیلی خسته میشم پسرمم خیلی شیطونه واقعا شبها انرژی ندارم ک بتونم حتی شام بخورم اینجا هیچ کمکی ندارم حتی مادشوهرم نمیاد یه ساعت دختر ۵ ماهمو نگه داره ک من به کارام برسم امروز به همسرم گفتم بیا ازاینجا پاشیم بریم نزدیک مادرم خونه بگیریم اونجا مادرم پسرمو بیرون میبره میاره یا حتی بابام با ماشین میبره بیرون خیلی خوبه برای پسرم اونجا
ولی همسرم میگه پول پیش من میدم ولی تو باید بری سرکار اجاره خونه رو تو بدی
اینم بگم ک احترامات منو مادرشوهرم برداشته شده منم به شدت عصبی شدم دیگه
به نظرتون چیکار کنم؟
مامان ادرین مامان ادرین ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین بیاین کمکم بخدا کم آوردم من سه ماهمه حاملم نمیدونم یا من حساس شدم یا اخلاق پسرم تغییر کرده دیگه آنقدر ازیت نمیکنه بخدا ازش بدم میاد وقتی خوابه آرامش دارم پسرم خیلی قبل بچه با ادب با فهم شعور بود خیلی فهمیدس ولی چند وقته برعکس شده این بچه خیلی بی تربیت شده جواب میده لج میکنه کار زشت میکنه مثلا هی میگی دست هات کثیفه برو تمیز کن یا بشور یا با دستمال کاغذی تمیز کن اصلا بحرف نمیکنه میگم دست به شربت نزن سرش باز نکن میریزه دقیقن باز میکنه و ریخت رو فرش یا بابام صداش میزنه میگه مثلا کنترل رو بیار میگ من نمیارم و یا مامانمو میزنه یا مامانم به من گفت میرم میام برداشته تو ماشین میگه هر غلطی میکنی زود بیا برعکس اصلا ما تو خونمون اینجوری حرف نمی‌زنیم بهم محبت میکنیم هرچی میخواد خوراکی می‌خریم باباش باهاش حرف میزنه محبت میکنه نمیدونم این چه مرگش شده با باباش لج میکنه هی میگه اسباب بازی هامو میشکنم اونم میگه نمیخرم باز جیغ میزنه گریه میکنه میگ باید بخرین یا الان دیدم عروسک برداشته تو شلوارش کرد رفت زیر پتو منم خیلی داغون میشم با دیدن این حرکات اول ازش سوال کردم دیدم جواب نمیده زدمش تا هرچی بهش نمیگی مثلا سرسفره با دست غذا نخور درست بشین زود قهر میکنه سر سفره هرچی میگم بشین غذا بخور میگه سیرم تا سفر و جمع میکنم گریه میکنه من گشنمه راه میره پاهاش مشکل داره دکتر گفته باید درست بشینه دقیقا هر دقیقه که نمیشینه این بشر بد میشینه منم هی باید تو هرجایی یا تو خونه صدبار تکرار کنم من چیکار کنم خسته شدم بقران چرا این اینجوری شده فقط دورغ نگم تو این یکی دو ماهه اسباب بازی میخواد و شهربازی که نتونستیم بخریم و ببریمش همین