چقد خسته ام
هم روحم
هم جسمم
دوشبی هست کولیکش از ده شب شروع میشه تا هفت و هشت صبح
واقعا کلافه ام با وجود میگرن
چقد دلم یه خواب شب تا صبح بی دغدغه میخواد
زیاد که شیر میخورده استفراغ میکنه
کم هم که میخوره یه ساعت یبار شیر میخواد
دیگه ب هیچکاری نمیرسم
حتی وقت نمیکنم یه ناهاربپزم
یه حموم دلنشین برم
شماها هم همینقدر کلافه این؟ یا بچه من اینقد بد قلقله؟😞

سخته‌ واقعا من با دوتا بچه وقت ندارم ناهار بخورم خواب پیشکش دلم خونه تکونی میخواد حموم درست حسابی میخواد ولی نمیشه

همینه عزیرم روزایی که ارومه نهایت استفاده رو میکنم روزایی که بی قرار مامانم کمک میکنه

چرا دارو بهش نمیدی پسر منم اینطور بود دیگه هلاک شدم بردم دکتر گفتم بهترین دارو رو بنویس دارو کمیاب نوشت خرجی ان تا بهش دادم پسرم تا سه روز فقط برا شیر بیدار میشد از بس خسته بود

هممون همینیم منم درونم یه حس غمه ولی حتی نمیتونم ب کسی بگم چون فکر میکنم مادر خوبی نیستم اگه بگم

منم مثل شمام تنها نیستی این تنها دلداریه ک میتونه ارومت کنه منم دقیقا خواسته های شمارو دارم ولی کاری هم نمیتونم بکنم

واسه هممون همینه عزیزم دیگه کاریش نمیشه کرد باید تحمل کنیم

راستی من ایزی کول و کولییز میدم پسرم ساکت میشه

منم همینم ولی با کمال میل به بچم خدمت میکنم چون خودم خاستم خودم دعوتش کردم و تقریبا عادت کردم به وضعیت جدیدم
این روزام میگذره به چیزای مثبت فک کن به روزای بدون نی نی فک کنی دلت خیلیا چیزا میخاد
واینکه حتما کمک بگیر تنهایی باعث میشه فشار بچه داری رو چند برابر تجربه کنی

عزیزم هممون همینجور هستیم ولی باید تحمل کرد چاره ای نیست این روزام میگذره انشالله سالم باشن