۱۴ پاسخ

بچه ها خیلی باهوشن باهاش دالی موشه بازی کن
یا برو پشت در زودی که گریه کرد بیا بیرون اینقد تکرار کن که جای گریه بفهمه داری باهاش بازی میکنی خیلی تاثیر داشت برا من
الان که بهش میگم من الان میرم اشپزخونه و برمیگردم ساکت وایمیسه تا میام ولی اگرم صدا دراورد خودمو سریع بهش میرسونم

آره عزیزم ما هم مثل خودتیم من همسایه دوستمه میزارم پیشش بعد کار شخصی انجام میدم🥴🤭

دختر منم‌ همینجوره البته وقتایی که تنها هستیم وقتی دورش شلوغ باشه بیشتر سرگرم بقیه هس ولی تنها باشیم میگه باید بیای پیشم کاری نکنی

اره دقیقاتا ازجلوچشش دور بشم نبینم نق ونوق میکنه

وای پسر منم همینطوره. حتی نصف شب که بیدار میشه مبخوام برم آشپزخونه شیر واسش درست کنم تا میبینه از اتاق میرم بیرون میزنه زیر گریه
اصلا نمیرسم کارامو انجام بدم اگه شوهر خونه باشه میتونم غذا درست کنم وگرنه هیچی

پسر‌من چهارماه و‌نیمه و‌همین وضعمه🫤🫤🫤
موندم مامانایی که‌میگن گذاشتیمش رفتیم تا سوپری چجوری‌میرن؟
من تا پایین خونمونم نمیرم
ی‌بار پست برام بسته اورد گفتم‌نوزاد دارم‌نمیتونم بذارمش
درو زدم‌بیچاره اومد تا طبقع‌چهارم🫡

اره عزیزم دختر منم همینطوریه

من شرایطم جوری بود که نمیتونستم دائم پیش دخترم باشم، چون هم باید سرکار می‌رفتم هم دانشگاه. چهار روز صبح خونه نبودم یه روز هم تا عصر. در نتیجه هم شیرمو میدوشیدم و واسه شیر خوردنش بمن وابسته نبود، هم از همون اول عادت کرد که پیش بابا و خاله‌اش هم بمونه و خواسته‌هاش رو از اونا هم بخواد. جای خوابش هم از اول توی تخت کنار مادر بود و بمن نمی‌چسبید. هر آخر هفته هم بیرون میرفتیم و دائم آدمای جدید میدید و بغلشون میرفت. همه اینا باعث شد که بفهمه بجز مادرش هم میتونه از بقیه خواسته‌ای داشته باشه یا خودشو براشون لوس کنه. در نتیجه الان درسته که میفهمه من مامانش هستم و با بقیه فرق دارم ولی وابستگیش بمن اونقدر نیست که اگه کنارش نباشم گریه کنه. حداقل هفت هشت ساعت رو طاقت میاره. و عزیزم اگه شما دائم کنارش بودی این کاااملا طبیعیه که خیلی بهت وابسته باشه مخصوصا اگه سینه میخوره. هیچ کار اشتباهی نکردی و قرار هم نیست بچت مشکلی داشته باشه بخاطر این وابستگی. ایشالا دو سالش که شد خیلی شرایط بهتر میشه❤️

کلا از ۶ ماهگی اضطراب جدایی شروع میشه دیگه،من معمولا اسباب بازی میریزم دورش میرم دسشویی گریه نمیکنه ، حموم فقط وقتی باباش هست، کلا در دسشویی رو باز میذارم همیشه موقع دست شستن اینا منو میبینه دالی بازی می‌کنیم، بیشتر مواقع جلو چشمشم، هنوز اضطراب جدایی رو نداره

من الان ۲ ماهه توی این وضعیتم

اره من

از منم همینطوره ولی از وقتی باهاش دالی موشه بازی می‌کنم تا گریه میکنه صداش میکنم آروم میشه تا دنبال من بگرده کارمو کردم برمیگردم

من پسرامو به خودم وابسته نکردم الان پسرت گریه میکنه شما از سر دلسوزی زودی برمی‌گردی بغلش می‌کنی بچه هم عادت کرده تا شما تکون میخوری گریه می‌کنه شما برگردین اینجوری هرچی بزرگتر بشه هر خواسته که داشته باشه با گریه بدست میاره

دختر من ۴ ماه و بیست روزشه همینجوره مجبورم برنامه کودک بزارم برم حمام یا دستشویی

سوال های مرتبط