شماهایی که باردارین اما بچه سه چهار ساله دارین قبل زایمان چه چیزایی براش گفتین چه توضیحاتی دادین که بعد دنیا اومدن کوچولو رابطه خوب تری باهم داشته باشن چجوری بچتون آماده کردین

من پسرم دوسال و نیمه هست ، تو بارداری گفتم آبجی تو دل مامانه و داره بزرگ میشه چند وقت دیگه میرم پیش خانوم دکتر از تو دلم درش بیاره میارمش پیشت ،بعد پسرم یه قطار هوایی تو تبلیغات ماهواره دیده بود خیلی دوسش داشت ،اسمش مونوریل بود، بهش گفتم آبجی خیلی دوست داره برات مونوریل خریده وقتی اومد برات میاره، بعد مونوریلو خریدم و روزی که دخترمو از بیمارستان آوردیم هدیه پسرمو بهش دادیمو گفتیم آبجی برات آورده ،الان عاشق آبجیشه اصلا حسادت نمیکنه همیشه میاد میگه آبجی من تورو خیلی دوست دارم دیگه نرو تو دل مامان ،

بچه من 4 سالشه بهش گفتم داداش به دنیا بیاد باید مواظبش باشی براش شیر درست کنیم باهم
فقط گفته مامان میشه شیر خودتو بهش ندی پستونک بهش بدی
نمیدونم خدا به داد برسه ایشالا همکاری کنه

دختر من که ظاهرا دوستش داره و حسادتی نداره نسبت بهش حالا باید بدنیا بیاد ببینیم چی میشه البته خودم خیلی توزبون بخش محبت میکنم و میگم تو بیشترین کسی هستی که دوست دارم و حتی از داداش هم بیشتر دوست دارم .ما رو هم کشته هر روز آهنگ یدونه پسر دارم من رو گوش میده😀😀

وای من ک دخترم دو سالشه چیکار کنم حرفم حالیش نیست

پسرم ۶ سالشه..بعضی وقتا حسادت میکنه میگه نینیت رو میزنم میگم نی نی مال خودته داداش خودته میخواد بیاد باهات بازی کنه،بهت بگه داداشی برات بخنده و...