مامانا پسرم خودب۷ود چهاردست ومیره ومیزنه زیرگریه
نمیدونم چرا خسته میشه ازاینه یاچیه انقدر لجبازه انقدر گریهاش ادامهدداره وارومش شدنش سخته گاهی دیگ خودمم ازحرص گریم‌
میگیره
من افسردگی شدید گرفتم نه دکتر میرم نه میدونم چیکارکنم ک اروم بشم
دارویی چیزی هست واسه رهایی از فکروخیال وافکارمنفی
من فکرم بیشتر ب خودکشی‌
اخه میخام کاری کنم بچه دست وچامو بسته اذیت میشم
نوبت کرفتم برم لیزر نشد انقد گریه کرد نشد
نوبت میگیرم برم ی دندون پزشکی نمیشه کنسل میکنم
برای بوتاکس یا ارایشگاه یا هر اقدامی برای زیبایی
یادحتی اصلاح صورت
نمیتونم...
واقعا بریدم
چرا انفدر محدود شدم وزندونی
من ادم نبودم ک اینجوری بشه زندگیم
از همچی بدم‌میاد دلم فقط برای بچهام‌میسوزه
فکر میکنم دیگ قرارنیست مادرشون باشم وقراره تنهاشون بزارم
هرکاری میکنم اتفاقی ک میخاد بیفته نمیفته
طلسم شده وگره افتاده ب زندکیم بچه قورقوروووو ونق نقو
اشپزی نمیتونم کنم حوصلش ندارم
توروخدا کسی میدونه من بااین علائم ها مشکلم چیه
طبیعیه باوجودبچه کوچک وپردردسر یا نه
دارو لازمم؟🥺😭😢

۷ پاسخ

عزیز دلم خواهر قشنگم فکر نکن شرایط ما بهتره منم سرکار میرفتم باشگاه حرفه ای میرفتم داشتم مربی میشدم مدام خرید بودم هرروز حموم بودم من الان هفته ای یکبار میرم حموم سرکار نمی‌رم باشگاه دیگ نمی‌رم همش خونه ام پسرمم ازوناس ک اگر پیشش بشینم باخودش بازی می‌کنه اگر برم آشپزخونه میاد دنبالم واسه خونه تکونی شبا ک خوابیده بلند شدم تا چهار صبح خونه تمیز کردن البته دیگ دوروزه میذارم پیش خواهرم دو ساعت بدو بدو خونه تکونی میکنم و فوری میرم دنبالش هیچ خریدی حتی جوراب نکردم برای خودم موهام رو رنگ نکردم از وقتی ب دنیا اومده ابروهام رو تمیز نکردم بقیه شاید بگن یعنی بچه نخوابیده نیم ساعت ک بتونی ابرو برداری ؟ اما خب بچه وقتی می‌خوابه اینقدر کار می‌ریزه سر آدم ک دیگ ابرو برداشتن اخریشه
می‌خوام بگم تنها نیستی
ی وقتا اینقدر خودمو زدم از نخوابیدنش از بهونه گرفتنش از اینک کلی کار دارم از اینک بو گرفتم نمیتونم حموم برم اما بعدش کلی پشیمون شدم
عزیز دلم اما این دوران موقتیه پسرت هیچوقته هیچوقت دیگ چهار دست و پا نمیره دیگ اینجوری بهت نمیچسبه دیگ این شیرین کاریاش تموم میشه
سال دیگ این موقع پسرت یکسال و هفت ماهه اس راه می‌ره دندون داره غذا میخوره میتونی راحت تر ببریش بیرون هرسال وابستگیش بهت کمتر و کمتر میشه حیف نیس بخاطر سختیه این چند ماه به مرگ فکر کنی ؟ ب نظرت ارزشش رو داره؟

تنها راهش کالسکه است

فقط من تاب ریلکسی برا پسرم بستم معجزه کرد خیلی تو خوابیدنش تاثیر مهمی داشت خیلییییی

پسرم امسال کلاس اول هس مهر ماه دخترم به دنیا اومده

‌سلام عزیزم دوس داشتی شماره ت رو بزار با هم صحبت کنیم من مادر ۴ تا بچه م نزار فکری بیاد سراغت چرا اینهمه زندگی رو برا خودت سخت گرفتی خدا جیزی رو که از عهده ت خارج باشه مقابلت نمیزاره بچه های من ۷ ساله ۵ ساله ۴ ساله ۵ ماهه هستن دیگه خودت حساب کن

لباس قشنگ تنش کن برو یه ساعت بیرون

تا ۴ شب بیدارم تنهایی باید کارهامو کنم شوهرم اصلا کمک نمیکنه فقط بریز بپاشن پسر ۸ ساله وبچه ۷وماهه
وی شوهری ک ده شب فقط هست اونم بعدیساعت بیهوش میشه ومیخابه
من چه خوشی ودلخوشی داشته باسم اصلا نمیتونم تحمل کنم مدام خونه ام حسرت خرید ب دلم مونده هیچی برای خودم نخریدم جز یه شلوار وشومیز ک اونم خواهرم برام سفارش داده
منی ک خرید خونه از ریز تادرشت بعهده خودم بود
وهروزززز بیرون وفروشگاه بودم روری نیود ک بیرون نرم
الان یساعا پسرمو بزارم خونه بزم بیرون انکار از جهنم فرارکردم وزندانی بودم میزم بیرون دوست ندارم برگردم خونم

کسی میدونه چیکارکنم

آیا دعا وطلسم جادو اینا شده زندگیم وخونم.ک انقد حالم بده توخونه وافسردم
میرم بیرون حالم خوبه اما
مشکل اینجاست ک نمیتونم برم.پسرمو بببم سرده نبرم خونه نمیمونه پیش هیچکس

سوال های مرتبط