۸ پاسخ

حوصلش سر میره تو خونه طبیعیه خسته میشن تو خونه جای جدیدو دوست دارن

بچه منم همینه خب از تنهایی خسته میشن دلشون تنوع و آدمای مختلف میخولد

پسر منم اینطوریه ، برای اینکه از محیط ساکت و آروم خسته میشه ،یچه ها دوست دارن فقط بازی کنند آدمای جدید ببینن ،تو محیط خونه که از صب تا شب تنهاس برای همین دوست ندارن به خونه بیاد

وای پسر منم تنش و دعوا ندیده تا کسی یکم داد میزنه این اصلا ی حالی میشه و گریه میکنه و اینکه همه رو دوست داره حتا اگه اون طرف زده باشتش

عزیزم ازین به بعد از نیم ساعت قبل رفتن بهش بگو قراره نیم ساعت دیگه بریم‌برو بازی هاتو بکن ده دقیقه قبل رفتن دوباره یاداوری کن و دراخر سر تایم مشحص بلندشین هرچقدر گریه کرد توجه نکن فقط یه جمله رو تکرار کن میدونم دوست داری بمونیم ولی الان نمیشه باید بریم.چندبار تکرار کن اوکی میشه‌.پسر‌من با همین روش اصلا مشکلی نداره هروقت بگم امادست دیگه

من دخترم زود رابطه برقرار میکنه ولی برای اومدن خونه زود حاظر میشه البته بگم چون همیشه تو خونه یه چیزی هست که به ذوقش میاد خونه

والا پسر منم همینه خیلی ناراحت میشم بزاری بمونه هم باز بدتر میشه فقط شاید سنشون بره بالا بختر شن

بچه ها منم همینن ولا شوهرم که بدبخت درماه 7 روزش منزله تو این 7 روز اندازه 7 ماه بچه های دیگه بهشون محبت میکنه خودمم که همینطورم ولی وقتی از خانواده شوهرم میان بچه هام میوفتن دنبالشون حتما میرن باهاشون 😊

سوال های مرتبط

مامان آرن و الا مامان آرن و الا ۳ سالگی
سلام خانوم ها من خواهرشوهرم یه پسر داره که الان نه سال داره قبلا که پنج یا شیش سالش بود اصلا نمیتونست تو موقعیت ها از خودش و وسایلش دفاع کنه و همیشه تو جمع دوستانه ، دوستاش ازش سواستفاده میکردن ، مثلا دوچرخه اش میگرفتن باهاش بازی میکردن اما اسباب بازی هاشون اصلا بهش نمیدادن ، خوهرشوهرم هم خییلی از این بابت ناراحت بود کلا شروع کرد بهش یاد دادن که نباید وسایلت هات بدی کسی ، وقتی پسرم یک ساله بود ، اصلا به کسی اجازه نمی‌داد که به پتو و وسایلش نزدیک بشن ، بعد هیییی خواهرشوهرم پسرش علیه پسرم می‌کرد، ببین آرن نمیده تو هم نده، خلاصه خیییلی رابطه اشون بد شده بود ،جوری که اصلا نمی‌رفتم خونه مادرشوهرم( خواهرشوهرم طلاق گرفتن و با مادرش زندگی میکنه) اما پسرم خیلی عمه و پسر عمه اش دوس داره ، همش دوس داره بره پیششون ، اما هر وقت میره چه پسرش خونه باشه چه نباشه ، اسباب بازی هاش از پسرم قائم میکنه ، یا مثلا ماشینش رو کمد باشه ، و پسرم داره میبینه که رو کمد ماشین هست میگه نه ماشین نداریم هییی بچهدام میگه عمه نیگا اینجاست ، هی اون اصرار میکنه چیزی رو کمد نیست ، خلاصه من اصلا پام اونجا نمیزارم از دست خودش و پسرش اما خانوم همیشه آخر هفته پسرش می‌فرسته خونه ام ، بنظرتون واکنشی باید چه جوری باشه