۵ پاسخ

نه اونم بچه اس فقط همون که مربی اون قسمت بهش گفته. کافی بوده

اونم بچه بوده حالا اشکال نداره..ولی خودم یکی دوباری پیش اومده بچهای فامیل اینطوری برخورد کردن با دخترم شوهرم برخورد جدی کرده🤣🫡دیگه جرعت ندارن بهش تو بگن😂

دختر منم خیلی حوصلش سر میره تو خونه خیلی براش ناراحتم..دلم میخواد ببرمش خانه بازی ولی اصن فرصت نمیشه.

ن عزیزم اونم بچه بوده،همین ک دورش کردی عالیه نهایت بهش میگفتی اومدین بازی نی نی منم کوچولوعه باهم دوست باشین

خب اونم بچه بود
من بودم ی کوچولو جدی باهاش برخورد میکردم
ولی ما خودمون باید حواسمون ب بچه هامون باشه اونا ک نمیدونن ادما چجورین

مامانایی که شاغلا چه دل بزرگی دارن من اصلا نمیتونم تصورشم بکنم یکی بچه مو بزنه تو مهد و خانه بازی

سوال های مرتبط

مامان عشق کوچولو مامان عشق کوچولو ۱ سالگی
سلام میخام تجربه شیر گرفتن دخترمو باشما به اشتراک بزارم .
دخترم از بدو تولد خیلی به شیرم وابسته بودهمیش با سینه میخابید .اشتهاشم کم بود .همش هرجا میرفتم حتی اوقاتی که تو خونه بودیم درحال نق زدن بود واویزون 🥲برای همیش تصمیم قطعی گرفتم از شیر بگیرمش تا برای همیش به این ماجرای اویزون ونق زن وبی اشتهایی خاتمه بودم .اوایل همسرم از شیر گرفتن دخترمون مخالف بود بعدها نه تنها راضی شد بلکه کلی تو این پروسه همراهیم وکمک حالم بود .مدتها بود دیگ وعده های شیر دادن خیییلی کم کرده بودم .طوری که زمستون روزی صدبار درخاست شیر میکرد .ولی روزانه فقط به چندبارشیرش میدادم .خلاص وار بگم .روز هشتم اردیبهشت روزی که دخترم پا گذاشت بیست ماهگی .برای اخرین بار شیرش دادم و خابش برد 😴بعد از تلخک استفاده کردم
دخترم که بیدار شد اومد سراغ سینه تا خاست بخوره رفت عقب .چندبار تکرار کرد دید طعمش خیلی بد شده .دیگ سراغ سینه نیومد .از اون روز به بعد زیاد میبرم بیرون تا خسته شه راحت بخاب .درسته مدت زیادیه از شیر نکرفتم ولی امیدوارم همین روال بگذره وازاین مرحله سربلند ودل خوشی به اتمام برسم 🙂