۹ پاسخ

ببین من شهر شما نیستم بیمارستان هم تا بیمارستان فرق داره ولی شما الان میتونی بری بیمارستان مدنظر بگی می‌خوام بلوک زایمان و امکاناتش رو ببینم
اینکه نزارن خوراکی ببری که الکیه همجا اجازه میدن چون مادر باید انرژی داشته باشه برای پروسه زایمان
وسیله چی میدن
یا اتاق خصوصی ldrدارن که همسرت همراهت باشه
یا امکانات ش چیه حتما برین بیمارستان از نزدیک ببینید

نه تو زایشگاه همراه نمیزارن هیچ بیمارستانی....من زنداداشم بنت الهدی زایمان کرد اگه چیزی لازم داشت به ماما می‌گفت ما پایین تو بخش انتظار نشسته بودیم زنگ میزدن بخش انتظار مثلا میکفتن همراه فلانی فلان چیزو بیاره بالا....بیمارستانای دولتی هم زایشگاه هیچکی رو راه نمیدن

بعدم بگم ماما همراه کار خاصی نمیکنه
ورزش میده و کنارت هست
اصل کار ماماهای شیفت که ازدکتر دستور میگیرن

به محض اینکه ده سانت فول شدم
فول شی
بلند میشی خودت راه میری این بدترین حالتش بود
سر بچه داشت میومد
رفتم اتاق عمل
گفتن برو رو تخت
ینی هم درد داشتم
هم بچع داشت میومد
رفتم به هر بدبختی رو صندلی زایمان
دردا شدید شد
بعدم زایمان کردم دردا رفت
بچه رو گرفتن و دیدمش
دکترمم بالا سرم بود نیم ساعت اخر میاد دکتر
بعدم برام باز کردن یکم بخیه زد

اره خواهرم اگر روحیه ضعیف داری بنظرم سزارین شو
اگرم نه
ماماهمراه بگیر

من شب بستری شدم
از ۷ صبح هر یکساعت معاینه تحریکی شدم
۱ زایمان کردم

رو تخت اتاق درداتو میکشی زوراتو میزنی
تازه من اپیدورال داشتم
یک ساعت خوابم برد باز دردا شروع شد

خواهر اگر ترس داری ماما بگیر از بیرون زودتر بباد باهات
و الا من بعد زایمانم تا چند وقت گریه میکردم برا خودم

مامای جدید
باز معاینه تحریکی متنفرم ازش ینی فوبیا دارم
ماما همراهم بود دستشو میگرفتم
همون باز تسلای قلبم بود
کلا من داغون شدم برا ژایمانم خیلی اذیت شدم
رضوی بودم منم
دو نفر دونفر توی اتاقین
دستگاه ان اس تی بهت وصل دردات و نشون میشع و ضربان قلب بچه رو

سلام عزیزم من چون ترسداشتم ماما همراه گرفتم کلینیکش فرامرز بود مادران سلامت فکر کنم مدیریت خ افشار
از هفته۳۶. رفتم قرار داد بستم
من باهفته چهل شدم درد نداشتم
دکترم معاینه تحریکی کرد
دردام شروع شد
رفتم بیمارستان بستری شدم با دهانه رحم۳ سانت
نامه پزشک
ماما همراه زمانی که۴ سانت باز شدی میاد
و الا تنهایی عزیزم
من خرما و ابمیوه و اب بردم
ولی به محضی که بستری شدم دردا رفت 🥺
چشمت روز بد نبینه
ماما هرشیفت که عوض میشد منه طفلیو
معاینه میکرد ببینه چند سانت شدم
چون خیلی ترس داشتم گفتم ماماهمراهم زودتر اومد

ورزش کردم میگم من درد نداشتم
صبح که شد ماما عوضشد

سلام من قراره برم بیمارستان سینا
و رفتم اونجا سوال کردم قشنگ یک تور زایشگاه برام گذاشتم همه جارو نشونم دادن و توضیح دادن
و اینکه گفتن روز زایمان فقط خودتی
و من ماما همراه هم گرفتم قراره بیاد و گفتن اگر شوهرت اموزش دیده باشه یعنی کلاس رفته باشه اجازه میدن بیاد پیشت موقع زایمان .
وسایلم هیچی گفت فقط خودت میای داخل همین حتی روی برگه هم ننوشته بود وسایل شخصی یعنی طلا اینا نباید همراه باشه .
بنظر من برو بیمارستانت و ببین

واقعا فکر کردی تو زایشگاه و اون دردا چیزی از گلوت پایین میره؟ 😄😄

منم مثه تو فانتزی فکر میکردم😂
خرما و گردو و خوراکی بردم با خودم
ولی حقیقت اینه که فقط آب معدنی استفاده م شد.... همش دهنت خشک میشه بخاطر دردها و نفس گیری هات...

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه هفته سی‌وهفتم بارداری