وقتی هستن میگی خدا کنه نیم ساعت یکی ببرتشون جایی من اروم شم وقتی نیستن ادم دلش طاقت نمیاره
منم این مدلی ام،برای همین نمیذارم شوهرم بدون من جایی ببرتش،دیوونه میشم تا برگردن
پس من فکر کنم فقط مادر بی احساسیم ...فقط دنبال اینم برن بیرون تنها باشم تو خونه ...البته ماهی یکبارم شاید پیش نیاد
ولی من خیلی دوس دارم اون تایمی که از هم جدا میشیم انگار دوباره جون میگیرم برای ادامه
دیوانه ای عشق حال کن از تنهاییت لذت ببر 😁
برو عشششششق کن بابا
از تنهایی خودت لذت ببر تا بچت بیاد عزیزم
شوهرت میتونه مراقبش باشه ؟
عزیزم قشنگ با خیال راحت خونه تکونی انجام بده ..واقعا ادم سنگ بشه مادر نشه
وای تا شب آدم از دلتنگی جر میخوره دختر منم عین خودتم اصلا طاقت ندارم با اینکه خییییییلی اذیت میکنه
درکت میکنم من نیم ساعت واسه اولین بار عرفان رفت خونه مامانم همین جا سر کوچه صدبار زنگش زدم و کلی حرص خوردم تا اومد، بقران فقط نیم ساعت خیلی حس بدیه
خیلی سخته قشنگ یه تیکه از وجودمون جدا میشه انگار.. حالا که تنهایی به خونه تکونی و کارای عقب مونده برس
واقعا خیلی سخته مادر شدن
خب توهم باهاشون میرفتی عزیزم
آخی درک میکنم توهم باهاشون میرفتی
کجا میرن مثلا باهم؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.