۱۸ پاسخ

تازه مستقل شدی
خیانت همسرت
بتازگی داستان های طلاق پشت سرگذاشتی
کارم ک میکنی
رژیمم میگیری
توقع چ اعصابی داری؟؟؟.
میدونی رژیم چقد بی اعصابت میکنه
ب بدنت و ذهنت رحم کن،لااقل الان رژیم رو کنسل کن

سلام عزیزم
یه ساعت ببرش پارک خسته میشه
هوا اینجا هم آفتابی
برو بیرون حال و هوای خودت هم عوض میشه
ناهارشم ببر تو پارک بده

اصلا بهت نمیاد 80 کیلو باشیا

حق داری خیییییییلی زیاد عزیزم

الهامی خوبی
حالت چطوره
امروز بلاخره پیدات کردم هی دنبالت میکشدم

حق داری،واقعا حق داری. چاره نداره یه بازی جدید دانلود کن یکم بازی کنه.

عزيزم برو پارک حتما هم خودت روحیه ات عوض میشه هم بچه ات یکم آروم نمیشه
میگی پارک نزدیکمون نیست اسنپ بگیر برو

اینقدر هوا گرمهههههه، در حد کولر🤒🤒

پیام بده پدرش یکی دو روز ببره به کارات برسی

واقعا ۸۱.۸۰۰؟مگه اسلیو نکرده بودی لاغر نبودی

بچه خواهرت و بیار باهم سرگرم شن
روزانه یکی دوساعت و اختصاص بده بهش ببر پارک بزار خانه بازی

پاشو یک ساعت ببرش پارک هم شاهان خسته میشه هم خودت مغزت سبک میشه گلم

کاریش نمیشه کرد عزیزم الان شاهان فقط تو رو داره تا بره مدرسه و یکم سرگرم درس بشه و خسته بشه باهاش کنار بیا
من بابام وقتی فوت کرد آبجیم ۴ سالش بود هر روز میگفت بریم خونه یکی از خاله ها در صورتی که من بودم ها ولی ۱۰ سال از بزرگتر بودم هم بازی میخاست

سلام گلم تو این موقیعت روحی رژیم نگیر بیشتر بی انرژیت میکنه چون خوابت هم کمه

الهام جون منتظر دیدن موفقیت هات میمونیم ب امید خدا .

بفرستش پیش شوهرت یکی دو روز؟

خواهرت نگهش نمیداره تنها بفرستیش؟

سلام خسته نباشید
نمیشه خودش تنها رو بفرستی حداقل چندساعت تنها میشی هم ریلکس هم به کارات میرسی

سوال های مرتبط

مامان پریناز مامان پریناز ۴ سالگی
قتتون بخیر مامانا گل میگن بچه های شیطون سالمن درست میگن بچه سالم باید از دیوار راست بالابره درست من دیگ به خودم قبولوندم هیچ مشکلی ندارم پریناز از دیوار راست بالامیره تو خونه کلی بریز بپاش میکنه من یکسره پشت سرش جمع میکنم جوری که جا نیس پا بزارم کغ خونه حالا اینا به کنار یک مشکلی که واقعا دیگ میخوام خودمو بکشم از دستش اینکه خیلی بچه هردمبیل یک سره زود حوصلش سر میره تو خونه ایم اذیت میکنه نق میزنه که بریم بیزون من حوصلم سر رفته میبریمش بیرون بازفاصله ای نمیشه پامونو گذاشتیم بیرون باز اذیت نق که برگردیم خونه من خسته شدم تا قبل از تو تلوزیون هم دیده بود هرروز اصرار اصرار که من حوصلم سر رفته منو ببر هرروز مهد من اونجارو دوس دارم یعنی از مهر تا اذر مخ مارو خورد که اذر بردمش مهد ثبت نام کردم حالا بماندبه جهنم که چقد ما هزینه مردیم الان باز مدتی که مهد دلش زده میگه نمیخوام برم مهد میخوام خونه باشم مثلا امروز من ویروس جدید گرفتم که از سرفه شدید زیاد دارم میمیرم از طرفی کاش میشد ویس بدم صدام درنمیاد امروز گفتم پریناز اماده شو برو مهد منو بابات هم بریم دکتر من حالم خوب نیس پیله پیله که نه مهد نمیرم مهد خوشم نمیاد شما برید دکتر من میرم پایین خونه مامان جون منم خیر سرم مبخواستم بزارمش مهد بعدم بیام خونه خودم استراحت کنم که نشد رفت پایین ساعت۱۰رسیدم خونه ساعت۱۱دیدم پریناز بدو بدو از پایین اومده بالا حالا باز تو خونه نزاشت استراحت کنم دائم اذیت کرد دائم نق زد حوصلم سر رفته تو خونه حوصلم سررفته یعنی امروز من رفتم دکتر انقد حالم خراب بود یک سرم چهارتا امپول خوردم کلیم دارو دوا داد دکتر چرک خشک کن قوی اونم بخاطر پریناز
مامان شهریار وتودلی مامان شهریار وتودلی هفته شانزدهم بارداری
سلام مامانای گل
بیاید بی طرف نظرتونو بگید
پدرشوهرم ۷ساله فوت شده اولش همه خانواده شوهرم تویه ساختمان ولی واحدهای جدا زندگی میکردن بعد مادرشوهرم با خواهرشوهرم جداشدن اومدن یه منطقه دیگه یه خونه ۲طبقه طبقه پایین مادرشوهرم بالا دخترش.دخترش یه دختر۶ساله یه پسر۴ماهه داره از اونطرفم جاریم ۲تا پسر ۸و۱۱ساله داره که هفته ای چند بار میان اونجا.خواهر شوهرمم تواین ماه دوبار رفته شهر دیگه بچه کوچیکو کامل گذاشته شب اومده.الانم که هفته ای یک یا دوبار اگه ما سر زده یا با دعوت بیشتر بریم ۴تا بچه مخصوصا نوزادی که مدام گریه میکنه دخترشم فحش میده ناسازگاری میکنه همرو میذارن خواهرشوهر وجاری وشوهراشون میرن من بارها بچه نوزادو شیرخشک دادم وخوابوندم ولی خسته شدم هربار رفتیم از درورودی که وارد شدم ۳تاجوجه و کفتر که پر فضله شده می‌چسبه به جورابات از این ور گریه بچه از این ور دعوای بچها با بچه خودم میشن ۵تا.امروز برا ناهار دعوتمون کرد بازم همون وضع بچها بودن بدون والدین.من رفتم تو اتاق دراز کشیدم که عصبی نشم بچه مدام گریه میکرد از اینورم دختر ۶ساله مدام دعوا آخرش مادرشوهرمو زد شوهرم دعواش کرد گفت حق نداری مادرمو بزنی بعدم به مادرش گفت دیگه نگو ما بیایم .خیلی داغون شد منم ناراحتم آخه نمیفهممشون