۵ پاسخ

این درد همه ماماناس فک کنم
دقیقا ادم خوشحاله از همه چی راضیه
بچشم سالمه ولی تا یکم بی حال میشه یا تب میکنه
کلی نگرانی میاد سراغ آدم
و گاهی هم حس میکنیم که خدایی نکرده قراره یه اتفاقی بیوفته براشون
من همیشه اضطراب جدایی از برسام و دارم
میفهممت کاملا🥲

چقدر من.😭🥲

ذهن خودتو درگیر نکن توکل کن بخدا گلم تا از لحظه های بزرگ شدنش لذت ببری

اره واقعا رد دادیم‌از دست این بچه ها ماهلین چطوره الان تب داره؟

درسته مادرا نگران بچه ها شونن
ولی قرار نیست به خودشونم اسیب بزنن تو باید هم روحی هم جسمی خوب باشی تا دخترتم همینطوری باشه عزیزدلم
اگه بخوای همیشه اینجوری فکر کنی نمیشه که افکار ما انرژی دارن دقیقا از اون چیزی که میترسیم خدایی نکرده به سرمون میاد پس تو هرچقدر بترسی همون اتفاق میفته

بخدای نخوی بچه سرما میخورخ دندون درد میکشه تا بزرگ بشه میفته زمین پاهاش زخم میشه تا بتونه راه بره و‌‌..
همه اینارو داره تو نباید با این چیزا خودتو از پا در بیاری
وقتی بچت تب میکنه تو باید مراقبش باشی که تبش بالا نره و.....
همه اینا هست و مادر و پدرای ماام پشت سر گذروندنش

سوال های مرتبط

مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۱۳ ماهگی
نمی‌دونم شمام این حس رو دارید یا نه!
ولی من از وقتی مادر شدم اخلاقم فرق کرده رفتارم فرق کرده
انگار یه خورده که چه عرض کنم بعضی مواقع خیلی زود حساس میشم عصبی میشم به کمترین توجه نسبت به بچم سریع جبهه میگیرم
نمی‌دونم این کارم درسته یا نه، ولی انگار کم لطفی نسبت به بچم رو نمیتونم تحمل کنم
انگار بعد از مادر شدن همه چیز فرق می‌کنه علایق سلیقه همه چیز انگار همه ی دنیات میشه یه موجود کوچولو که خودت پرورشش دادی و ۹ ماه خودت تغذیه اش کردی تا شده اینی که الان میبینی، چه صبوری هایی کردی چه دردایی رو کشیدی چه سختی هایی کشیدی ولی همه و همه رو به خاطر اون کوچولو که تو خونت تو دلت جا باز کرده تحمل کردی
یه کوچولویی که با اومدنش زندگی همه تغییر کرد یه فرشته!
یه فرشته ای که هربار نگاش کنی خدا رو به خاطرش شکر می‌کنی و خوشحالی از داشتنش، با خندش میخندی با گریه اش ناراحت میشی!
روزی که خدا فرشته‌اش رو بهم داد فکر میکردم از پسش برنمیام و نمیتونم ولی نمی‌دونم این حس مادری چیه که همه جوره داره منو میسازه اصلا انگار نسبت به دوران متاهل بودنم منو کلا عوض کرده، منی که حوصله بچه نداشتم الان دارم صبوری رو بیشتر میکنم منی که اونقدر خوابم سنگین بود حالا با یه صدای گریه از خواب بیدار میشم، منی که کسی موهامو میکشید سر و صدا میکردم ولی الان فقط میخندم به کاراش، نمی‌دونم خدا چی دید تو زن که این حس قشنگ و دلچسب رو قسمتش کرد، ولی هرچی بود خوشحالم از اینکه صاحب به این حس شدم 😍😍😍😍

ان‌شاءالله قسمت چشم انتظارا به حق میلاد حضرت مادر ♥️♥️

ببخشید اگه سر هم بندی شد ولی یه متن خوشگل می‌خوام واسه روز مادر بنویسم انشاءالله برسم بنویسم😊☺️
ببخشید اگه اشتباه و اشکال داره 🥰🥰☺️