۴ پاسخ

پسر من ک اینجوری بود شیر گرفتن شد چاره کارم اولش ک نمبخورن کم کم خوب میشن

خانوما خواهرم بچه نداره خودش‌...من ک بچه کوچیگ دارم انتظار دارم دم عید خونه و...کمکم کنه....بعد چند روز پیش اون یکی خواهرم پیشش بود..زنگ زدم به خواهر کوچیکم .تعریف و خونه تکونی و...میکردیم .بعد اون گفت من میخام پارچه بگیرم لیلا بدوزه .لیلا همونه ک عروسی کرده .منم گفتمش منم میگیرم لیلا بدوزه از شوخی .بعد گفت من ک نمیتونم...بعد تعریف فرشا شد .منم گفتمش منم میخام فرشام. بشوریم نمیدونم کی ....لیلا ام از اونور در اومد گفت ما خودمون سرمون شلوغه توام حالا استرس فرشا رو میدی .و...منم ناراحت شدم .از شوخی گفتم نترس تو.بعد از اون روز دیگ ب من زنگ نزده .منم زدمش جواب نداد..

از شیر بگیری میوفته ب غذاپسرمن فقط شیرمن میخورد باورمیکنی لب ب غذانمیزو حتی یه قاشق از شیرگرفنم چندروز اول ک از شیرگرفته بودم بازم چیزی نمیخورد بعد دیگ افناد ب غذا الان قشنگ میشینه سرسفره غذاش میخوره

نه دوباره بهش نده یه چندروز دیگ وایسا بعد شیرشبم کلا قط کن کلا از شیربگیرش دیگ بسشه

سوال های مرتبط