۱۰ پاسخ

فقط ذهنت رو آزاد کن هربار میبینیش یا حرف میزنی بگو این چشمش شور نیس خودتو رها کن از این فکر ها خیلی جواب میده من امتحان کروم

بعد هربار تعریف کردن با به چشمش اومدن چیزی ۷ مرتبه بگه ماشالله لا حول ولا قوه الا بلا علی العظیم

سلام وقتی از دخترت تعریف کرد،توی دلت بگوماشاالله لاقُوتِ اِلا بِاالله

منم هرسری میرم خونه خواهر شوهر بزرگم بچه هام مریض میشن ب بستری کارشون میرسه ولی تاحالا نگفتم چششون شوره

سری اسفند دود براش و اسم مادرشوهرتو بگو یه تخم مرغ بشکن براش

ازهرچی بترسی سرت میاد.منم اوایل بچگیای پسرم اینطور بودم.الان مادرهمسرم تاکسی باپسرم حرف میزنم میگه بدوبرواسپنددودکن.خودمومیزنم به اون راه میگم هیچی نمیشه.یه این الکرسی میخونم فوت میکنم براش

سلام عزیزم
ب نظرم همیشه براش سوره ون یکاد و آیت الکرسی بخون ، برا چشم زخم هست

من تا میرسم خونه تخم مرغ می‌شکنم برا دخترم
همیشه هم به اسمشون می‌شکنه بعد دخترم سریع خوب میشه

حرز امام جواد بگیر
که روی پوست آهو نوشته شده باشه
نمازش رو هم به نیابت ازش بگو بخونن
بزار تو لوله نقره ببند بازوی راستش
برای همیشه از خطرات درامان میمونه

دختر منم این شکلی سریع چشم میخوره

سوال های مرتبط

مامان بلبل مامان بلبل ۴ سالگی
سلام.دختر من خیلی خیلی جلفه مثلا امروز هی میومد رو شکمم وایمتساد بپر بپر میکرد هرچی میگفتم دردم میاد اما گوش نمی‌داد هرچی با خوبی میگفتم بدرتر میکرد یا اینکه تو شلوار کثیفی می‌کنه نمیگه که اوف دارم یا جیش داره نمگیه کل خونه رو نجسی برداشته هرچی میگم دخترم بگو جیش داری همیشه میگه ببخشید دیگه تکرار نمیکنم اما باز کار خودش می‌کنه یا اینکه امروز ی لیوان برداشته بود تو خونه آب میریخت رفتم لیوان از دستش گرفتم دیدم رفته ی بطری برداشته دار تو خونه آب میریزع هرچی با خوبی میگفتم اما باز آب میریخت دیگه بطری هم از دستش گرفتم ساعت 9شبی برداشته بود قمه قمه اش پر آب کرده بود میریخت تو خونه هرچی میگفتم نکن بدتر میکرد بعد میومد منو هم خیس میکرد هرچی میگفتم مامان نکن کل خونه خیس شده نمیشه جای نشت از بس خیس کردی اما گوش نمی‌داد منم گرفتم زدمش دیگه دست از کاراش برداشت رفت گرفت خوابید .با اینکه از ساعت هفت صبح بیدار بود مهد هم رفته بود ولی این بچه انرژیش اصلا خالی نمیشه ساعت 10شبی خوابید
الان مثل خر پشیمونم که چرا زدمش
ولی این اصلا حرفامو گوش نمیده
مامان ملوسکم مامان ملوسکم ۴ سالگی
خاهشا بخونید خیلی وقت پیش بچم یه دعوای بد دید و پلکش شروع کرد به پریدن دو یه روزی اینطوری بود خوب شد دکتر گفت تیکه استرس بگیره بترسه عصبی بشه با همونطوری میشه پلکش محکم تر از اون یکی بسته میشه خداروشکر بهتره یعنی دعوا نبینه اینا خوبه چند روز به عید دیدم همون چشمش انگار درشت تر از اون یکیه بردمش چشم پزشکی ک دکتر خیییلی معروفیه توی شهرمون بینایی سنجی هم نبردم تاحالا گفتم بهش بگم همه رو خلاصه با دوتا دستگاه چشماش رو دید یخ چراغ قوه گرفت بهش میگفت نگاه کن اینا گفت خوبه ن عینک میخاد ن دارو و ن مراجعه مجدد بعد از اون روز هی من نگام به چشمش هست حس میکنم گاهی وقتا درشت تر از اون یکی میشه همین رو هم به دکتر گفتم گفت چشاش سالمه حالا پست قبلم ببینید عکس گذاشتم نمیدونم حساس شدم یا چی بخدا میترسم ناشکری کنم ....
خدایی نکرده مشکلی بود دکتر متوجه نمیشد؟مثلا اگر فشاری چیزی روی چشمش بود؟ببینید خاهش میکنم قبلیمو از بس کسی جواب نمیده سنشو کم کرده بودم😑🥲🥺