۶ پاسخ

توی فکر همه آداما هم افکار مثبت هست هم منفی نباید به افکار منفی تون پر و بال بدین هروقت این افکار اومد تو ذهنتون با صدای بلند بگین نه بهش شاخه و برگ ندین بجاش سریع یه ذهن قشنگ جایگزینش کنید بگین ک تصور میکنم پسرم رو دارم میبرم پارک کلی باهم بهمون خوش میگذره یا میره مدرسه یه کار دیگه هم میتونی کنی یه کش بنداز دور مچت وقتی این افکار اومد تو ذهنت اون کش رو بکش و رها کن سریع از ذهنت خارج میشه همیشه جنبه مثبت رو نگاه کن درسته اولش سخته ولی بعد کم کم بهش عادت میکنی یه هو به خودت میای میبینی دیگه افکار منفی نداری

من خیلی شبیه شما بودم ولی الان با این کارا افکار منفی مو کنترل کردم اجازه نمیدم که شاخه و برگ پیدا کنم انشالا شماهم با این روش نتیجه بگیرین

من چی بگم موقع تولد احیا شده وخدا دوباره بچمون بهم برگردونده

اره منم دارم خیلی

عادیه کلا ذهن تصورات وحشت ناک می‌سازه یا میری آینده اش رو تصور میکنی به شخصه پسرم تازه دنیا اومده بود تنها بودم باهاش یهویی ذهنم رفت رو تصویر سازی عروسی کردنش و رفتنش عین سگ عر زدم 😐🤣🤣

منم
فک میکنم اگ اتفاقی واسش بیافته بعدمنی ک ایقددوسش دارم چیکار کنم؟
ترسمو دارم وسعی میکنم فکرها بدو ازخودم دور کنم

سوال های مرتبط

مامان آنلی مامان آنلی ۳ ماهگی
خانما راهکار بدین واسه درمان وسواس فکری...
بچه ک بودم وسواس فکری گرفته بودم ک سرطان دارم و گوشع گیر شدع بودم و گریع میکردم همشم بخاطر ی عفونت سادع بود
ازدواح ک کردم وسواس گرفتم ک شوهرم اتفاقی براش نیفتع تصادف نکنه و.....
الانم ک بچه دار شدم باز وسواسم برگشته بچم دستع هر کسی میدم خودم میشینم جفتش مثلا نزدیک در ک میشه من داد مبزنم سرشو نزنی ب دراااا
یا یجاش ک درد میکنه هزار تا فکر میاد سراغم
با تو اینستا ک ی بچع معلول یا مشکل دار میبینم میگم نکنه بچه منم ایطور باشغ نکنه بعدا مریض بشغ فلان بشع ... یا بعضی وقتا نفسش چک میکنم
خیلی ب خدا اعتقاد دارما همیشه هم ایت الکرسی و صلوات میفرستم ک این فکرا از ذهنم برن ولی نمیرن میدونی چی میگمممم کلا درگیرم باشون
یا تو اینستا ک ی پست بچه معلول میبینم کرمم میگیرع حتما وا برم زندگی نامش بخونم بعد وقتی میخونم میگم نکنه بچه من ایطور بشع نکنه مثلا از ۴ یا ۵ ماهگیش این علائم نشون بده و....... بجز روانپزشک راهکار دیگه ای نیست؟! روانپزشکا فقط دارو میدن خب من ک مشکلی ندارم ک با دارم رفع بشغ فکر مگ با دارو رفع مشه اخه