سلام مادرا طبق گفته های قبلیم که تا الان باهاتون داشتم ماهلین از ضریب هوشی خیلی پایین برخورداره دکتر می برمش واسه درمان هفته ای یه بار بعد دکترشم کتاب و تمرین میده که تو خونه باهاش کار کنم ولی فوق العاده دختر لی حس و حال و بی حوصله و فوق العاده بیش از حد و حساب بی علاقس 😓😓
دیروز فیلمشم به خواهرم نشون دادم گفت هم خیلی بی علاقس و هم بی حوصله در کل با بچه ها هم خوب گرم نمیگیره و گوشه نشینی و گوشی دست گرفتنم رو بیشتر دوست داره از طرفی دکترشم میگه فقط فقط تنها راه بالا بردن ضریب هوشیش این تمرینات و کتاب هایی که براش تجویز می کنمه باید حتما حتما روزی یکی دوساعت باهاش کار بشه این بچه رو به حال خودش رها کنی فردا تو سنجش رد میشه و اگه درمان نشه ممکنه بره مدرسه ی استثنایی من به عنوان یه مادر هیچ دلم نمی خواد بچم به این مرحله برسه از طرفی این بچه همکاری نمی کنه و فوق العاده تنبل و بی حاله و بی حوصله و له شدت بی علاقس هیچ علاقه ای نداره به خصوص به رنگ آمیزی تنها کسی هم که می تونه کمکش کنه منه مادره دکتدشم‌میگه به هیچ عنوان پا پس نکش چون اون موقع آینده ی خوبی نخواهد داشت لطفا نگید بیخیالش شو که امکان پذیر نیست قاعدتا شما هم جای من بودید همین کارو می کردید لطفا فقط فقط اگه راه حلی دارید پیش پای من بگذارید ممنون میشم یک دنیا سپاس😘😘

تصویر
۲۶ پاسخ

اول ازهمه گوشیتو قائم کن به هیچ عنوان جلو بچه دستت نگیر وگوشی رو کلا حذف کن تا بچه بدونه گوشی وجود نداره

به نظر من به صورت بازی باهاش کار کنی بهتره از الان اینهمه مداد رنگی و دفتر جلوش بذاری و مجبورش کنی نقاشی کنه کلا از درس و مدرسه زده میشه
مداد شمعی برلش بگیر آبرنگ گواش حتی ماژیک وایت برد براش بگیر توی دوار حموم نقاشی کنه بازی کنه
توپ کوچیکای رنگی بگیر با چندتا سبد بگو هر توپ تو سبد رنگی خودش بندازه
من بابام رنگ ها و اعداد یادم داد هنوز که هنوزه تو ذهنم مونده
باباش بگو باهاش بازی کنه یادش بده چندروز یکبار

کاشکی پدرش میتونست براش وقت بذاره،یه دختر روانشناس می‌گفت کار کردن پدر با بچه ها ضریب هوشیشونو خیلی بالا می‌بره.وقتایی که تو خونه هستن پدرشون،کمی باهاش کار کنه

به نظرم حتما به دکترش اینا رو بگو
بگو اوکی همه اینا درسته ولی خب چه جوری؟ باید روشش رو خودش بگه

حذف گوشی
تلویزیون هم محدودتر

خودت هم بازی بازی خنده بعد نقاشی و....
منم دوران بچگی ناجور داشتم کمکش کن مادر مهربون

شربت امگا دادی؟ نمیگم ای کیو رو خیلی میکشه بالا ولی میگن موثره

ببین کاری به هیچی ندارم ولی پسر من هم هییییچ علاقه ای به رنگ آمیزی با مداد رنگی نداره ولی آبرنگو اینا اوکیه، بنظرم با بقیه وسایل امتحان کن

به نظرم یه مدت کلاس ورزش اسمش رو بنویس
منم بچه بودم اینجوری بودم کلا بدنم ضعیف بود که اخلاقم ایمجوری بود

ببین به چی علاقه داره از همون راه وارد شو..
مثلا توی گوشی هم پر از بازیهای این مدلی و رنگ آمیزی.....بنظرم روزی یک ساعت با گوشی رنگ آمیزی کنه بهتره تا ده دقیقه بی میل و رغبت...
من معلمم و این مدل بچه ها فقط با شعر و داستان ترغیب میشن و عاشق این چیزان...اگه بیش از حد مجبورش کنی ازونور آسیب میبینه

دخترمنم زیاد علاقه نداره ب رنگ آمیزی اصلا ب یه جا نشستن نقاشی کشیدن اصلا علاقه نداره

سلام دکتر چه تستی گرفت برای ضریب هوشی ماشاا..دخترت میخوره بچه زرنگی باشه که

چطور متوجه شدید ضریب هوشیش پایینه؟چه علائمی داره؟؟؟

نه اصلا بی‌خیال نشو کار خوبی میکنی با چیز دیگه آیی امتحان کن خودت بشین تو روز نقاشی بکش و کتاب بخون .گوشی رو قایم کن اصلا دست نگیر تو روز سخته ولی تو میتونی مادر نمونه

سلام عزیزم میشه اسن کتاب هایی که برای دخترتون استفاده می کنید رو بگید و اینکه از کدوم کتاب بیشتر راضی بودید؟منم دوقلو دارم به نظرتون برای هر کدوم جدا جدا بخرم یا ۲تا کتاب با موضوع مختلف بخرم براشون؟

پیش چه دکتری بردینش؟

از چی متوجه شدین ضریب هوشش پایینه

بچه منم اصلا ب چیزی ک اموزش بدم علاقه ندارم زود میگه مامان ولم کن خسته م اکثر بچه ها همینن بیشتر دوسدارن بازی کنن

ی دوران هر روز پشت هم صبورانه وقت بزاری براش اوکی میشه.میتونی اگه شکلات یا پاستیل دوست دارند بگی بعداز پایان تمریناتشون بهشون یدونه میدی و بدی.تایم پشت میز نشستنشونم در بیار تا چقد آستانه صبر و تحمل دارند نهایت ۱دقیقه ۲ دقیقه بیشتر بزار بشینند و کم کم زیادش کن.از فوایدشم بگو که چرا باید انجام بده.مثلا پسر من میگه من میخوام آقا پلیس بشم واسه این همکاری میکنه به عشق اون

اصلا به هیچ وجه بیخیال نشو چرا باید بیخیال بشی ؟
تلاش کن بیشتر براش وقت بذار تمام انرژیتو بذار تا باش کار کنی

چکاپ بردی؟ شاید کم خونی داره یا ویتامین د۳ یا ویتامین های گروه ب رو کم داره؟ چون من ی دوره بی حوصله بودم و همیشه خسته که اصلا انرژی نداشتم چکاپ دادم کم خون بودم و ب۱۲ هم کم بود

با چیزهای خوراکی هم‌اوکی ایش کن مثلا کشمش مویز بهش بده کنجد بهش بده ماهی هفته ای دوبار میگو هفته ای حداقل یه بار بهش بده بادام مرتب روزی ۱۴ عدد بهش بده خلاصه بگم هر چیزی که برا هوشش خوب باشه خوابش خوب باشه شکمش سیر باشه بعد روزی نیم ساعت هم بسه باهاش تمرین کنی نه به صورت آموزشی مثلا خودتم نقاشی کن در کنارش رنگ آمیزی کن و یه جوری که بگی ببینم از کدوممون بهتر رنگ میشه

میتونی تمرینات کتاب رو با بازی همراه کنی
مثلا تمرینایی که باید هویج رو وصل کنه به خرگوش یا مشابه اینا

میتونی مثلا یه هویج بذاری روی میز بعد یه مسیر براش مشخص کنی بگی مثل خرگوش بپر بپر کن تا به هویج برسی
بعد که انجام داد تشویقش کنی و بگی حالا بریم تو کتابتم وصل کنیم و به همین ترتیب
یه بازی هیجانی بعد یه تمرین کتاب

شما ک انقدر مادر نمونه‌ و با پشتکاری بنظرم اول رو خودت کار کن ک گوشی رو کلا حذف کنی بخاطر بچت بعدشم سعی کن با استیکر و جایزه دادن تشویقش کنی ولی بازم میگم شما خودت به ۱۱۰۰ بگیر دستت ک این بچه‌هم از سرش بیوفته گوشی

حالت بازی بازی باهاش تمرین کن نه مداوم که خسته هم نشه

پسر منم علاقه نداره حتی مداد دستش نمیگیره من پرسیدم میگن تو این سن نباید زیاد سخت بگیری بچه بعدا زده میشه از هرچی درس و مدرسه اس سعی کن با بازی باشه براش جذاب باشه و گرنه حق داره هر بچه ای باشه دوست نداره

عزیزم برا بچه تو این تکلیف و یادگیری ب هیچ وجه جذاب نیست مگر اینکه با بازی همراه باشه .. از ی معلم پیش دبستان کمک بگیر الان تو مدرسه هم بیشترین یادگیری با روش بازیه

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام‌واقعا دیگه‌ بریدم از دست بچه هام به خصوص دلوین با هیچ بچه ای طر سازش نداره همش گریه و زاری نق نق یعنی روانیم‌ کرون هر جفتشونم همینن ان دلوین بدتر دیروز به حد جنون منو رسوندن افتادا بودن به جون هم گریه و زاری و جیغ و داد مغزم داشت سوت می کشید هر چقدر گفتم نکنید با هم اینجوری گوش ندادن در آخر جفتشون رو حسابی زدم جیگرم خنک شد از دستشون دیگه دارم روانی میشم ماهلین که هر بچه ای میاد سمتش عین بچه های ۲ ساله فقط گریه و زاری می کنه اون یکی هم‌که با هربچه ای بازی کنه بهشون زور میگه بچه ی دختر خالم اومده خونمون پسرم هست اینقدر که اون آقا و آرومه این دوتا نهلوس و خودخواه بعد مامانم میگه تو بلد نیستی چه جوری رفتار کنی با بچه آحه بچه داریم تا بچه یه بچه حرف پدر و مادرشو گوش میده یکی هم مثل دختر پن یه چیزز بخواد زمین و زمان رو به هم گره می زنه یه بچه با حرف قانع میشه یه بچه مثل دخترای من با کتکم حرف حالیشون نمیشه یعنی روح و روانمو داغون کردن دیگرانم که فقط میگن صبور باش هر وقت بچه هایی مثل من داشتن کا حتی موقع غذاخوردن هم گریه و زاری کردن و خودشون صبور بودن بعد بیان این حرف بزنن بچه های من حتی موقع غذا خوردن هم‌گریه و زاری می کنند مثلا گریه پی کنند متست می خوان گریه می کنند آب می خوان میگم چرا خوب بدون گریه نمی تونید چیزی درخواست کنید به خدد دیگه بریدم از دستشون دیگا متنفر شدم از هرچی بچه اس 😬😬
مامان نازدونه مامان نازدونه ۴ سالگی
سلام مامانم میاد صبح دخترمو نگه می داره تا ظهر من میرم سر کار میخواستم بزارم مهد امسال چون اصلا اخلاقم با مامانم نمی سازه همش بحث داریم نزاشت گف بچه فلان میشه مریض میشه دیوونه شدی بزاری مهد و...دخترمم خیلی دوست داشت بره چون مامانم بلد نیس بازی کنه از صبرتا ظهر بچه حوصلش سر می‌ره تا من میرسم بی حوصله و گرسنه هست شروع به بهانه آوردن و گریه می کنه مامانم هم دایم میگه از صبح گریه نکرده همش تورو می بینه بچه را باعث گریش می شی شوهرم بعد من میاد خونه رو مبل دراز کش به اون تیکه میندازه پاشه کار کنه نمی دونه که بیشتر باعث میشه شوهرم لج کنه و اصلا کمک نکنه چون مادرم بهش میگه همش سرت گو شیه و فلان بعد غذا هم اکثرا خودم میام می پزم اما مامانم تا عصر خونه ماهست پدرم چند ساله فوت کرده بعد مامانم تو خونه کل حرفا و حرکتهای منو می پاد یه دفعه هم نشده ها ازم تعریف کنه همش غر زدن و طعنه زدن و سرزنش کردن که تو غذات بد شد با بچه حرف زدی بعد میگه به شوهرم پاسو با بچه بازی کن خلاصه اعصابم خرد میشه امروز دخترم گریه می کرد که مامان نخواب منم خیلی خسته بودم گفتم بزار نیم ساعت بخوابم گوشی دادم نگرف هرچی گفتم قبول نکرد همش ظهرا میگه نخواب بقیه روزا حرفش گوش میدم امروز اما حرصم گرفت گفتم برو بازی کن عصر باهات بازی می کنم همش زر زر گریه کرد محل ندادم مامانم از اتاق اومد سر کن غر زد که پاشو بچه هرچی گف بکن چرا اذیت می کنی منم عصبی شدم گفتم مامان خواهشاً تو ظهر ا برو خونت منم بفهمم چی کار کنم با بچم شوهرم گف درست حرف بزن اسیر شدم به خدا خسته شدم دیگه الان هم عذاب وجدان گرفتم که مامانم ناراحت شد تو کل زندگیم همش منو سرزنش کرده یه بار نگف فلان کار کردی خوب شد
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
سلام مامانا ببخشید که این موقع مزاحم میشم از ناراحتی خواب ندارم پسرم چهار سال و نیم داره اما هنوز که هنوزه وابستگی شدید داره بهم با اینکه تا سه سالگی خونه همه میرفت کاری به من نداشت اما از وقتی ابجیش به دنیا اومد دنیا هم رو سرم خراب شد به خدا امونم بریده باو کنید بیشتر از قبل بهش توجه میکنیم بازی می‌کنیم واسش ارزش قائل میشیم اما داغونم کرده دوهفته بردمش مهد حتی یه لحظه منو رها نکرد همش باید اونجا می‌نشستم آخه بچه کوچیک دارم بالاخره کار خونه بچه و هزارتا کار دیگه هم هست شوهرم که اصلا خونه نیست اگرم باشه میگه خستمه گه گاهی دخترم رو میزارم پیش مامانم تا بیشتر به ایهان برسم اما باز جواب نمیده دیگه خسته شدم جدیدا خیلی هم عصبی میشه و همه رو کتک میزنه امروز بردمش بهداشت هم وزنش کم بود هم قدش. وزن تولدش 3600 بود قدش 56 یعنی جز قد بلندا بود اما الان 14 کیلو و زنش و قدش 100 همه فامیل خودم و باباش قد بلندیم هیچی غذا نمیخوره بهم ارجاع داده ببرم دکتر تغذیه چندبار هم بردمش اما میگه مامان اشتها ندارم سیرم کم خونی هم نداره یبوست هم خیلی کم داره اما آزمایش خوب بوده لطف اگه به راه حل منطقی دارید بگید درضمن دیروز روانشناس هم بردمش و چندتا راه کار داده اما واقعا خسته ام هم از جسم هم روح و روان تو این فصل هم که کلا سرما میخورن هر دوشون ببخشید زیاد بود