اره عزیزم من جدا کردم ( خودمم دغدغه زیاد داشتم که میشه یا نه )
قبلش سعی کردم با فیلم و کتاب و داستان و این حرفا بهش بگم که میخوایم چیکار کنم
بعدش شبا من و باباش نوبتی رفتیم خوابوندیمش( نوبتی چون به جفتمون وابسته بود و هست )
خودش هم نصفه شبا اوایل گریه میکرد و ما میرفتیم پیشش ؛ دیگه کم کم یاد گرفت که میتونه از اتاقش بیاد بیرون پیش ما
کم کم عادت میکنه نگران نباش ؛ منم فک میکردم کار سختی باشه ولی نبود
و اینکه بهش گفتم دوست داری جایزه چی بهت بدم هر شب که میخوای رو تختت و اتاقت بخوابی گفت برچسب بچسبونم
منم براش یه دفتر جداگانه برای برچسب هاش گرفتم
الان خیلی وقته دیگه برچسب هم نمیچسبونه دیگه( میخوام بگم عادت کرد به شرایط)
من جدا کردم یه بار هجده ماهگی جدا کردم فقطصبح ساعت هفت خودم میرفتم پای تختش میخوابیدم که کله صبح بیدار نشه
بعد ۲/۵ سالگی خونه رو عوض کردیم نمیموند تو اتاقش مدتها خودم پایین تختش خوابیدم ولی تنها نمیموند میگفت میترسم
تقریبا شیش ماه گذشت یه روز خودش گفت تو تختم بخوابم. دیگه ما خودمون تو حال دم اتاقش جا میندازیم با شوهرم میخوابیم اون تو تختش تو اتاقش
تو این سن سخت تره من هجده ماهکی خیلی راحت تر جدا کردم الان سنی هستن که خیلی میترسن از همه چی
منکه تا حالا جدا نکردم فکرش کن این چند شب احیا اون تو اتاق من مینشستم پای تلویزیون تازه رو پام میخوابید میبردم سر جاش یک ساعت بعدش بیدار میشد دوباره میومد بیرون با گریه دوباره میزاشتم رو پام فک نکنم بتونم جداش کنم
اره عزیزم من جدا کردم از آبان ماه با خواهرش تو اتاق خودشون میخوابن، خودم پیشش میمونم قصه میذارم منو بغل میکنه میخوابه، وقتی ام هر ساعتی از شب صداش بیاد سریع میرم پیشش که نترسه
منم نمیتونم جداش کنم همیشه استرش اینودارم نکنه توخواب خدای نکرده تب کنه یابترسه یاحالش بدبشه
سلام نه متاسفانه دختر من میترسه از تنهایی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.