سلام.خانومایی که بچهاشون هم سن پسر منن.وقتی میرید مهمونی چطوری ان؟؟ فضولی میکنن یا یه جا میشینن؟ روابط اجتماعیشون چطوریه؟ پسرمن خیلی دیر جوش میخوره ..مثلا ما دیشب رفتیم خونه جاریم اولش که کیان بغل عموش یکم گریه کرد ترسیده بود بعد تایه ساعت همینطوری بغلش نشسته بود .درصورتی که جاریموخواهرشوهرم بچه هاشون یکی ۳ ماه اون یکی ۶ ماه از کیان بزرگترن. همش فضولی میکردن سمت اسباب بازیا میرفتن هی براخودشون بازی میکردن اما کیان میگم‌تایه ساعت ک‌همینطوری بغل عموش نشسه بود نگا میکرد بعدم که رفتم‌گرفتمش ازش گذاشتم جلو خودم ک‌بره بازی کنه خوشحال بود هی نگا میکرد میخندید ولی اصن نمیرفت ..اسباب بازی جلوش میریختم ک بازی کنه اون‌بچها میومدن اسباب بازیارو از دستش میکشیدن کیان هیچی نمیگف باز یکی‌دیگ‌برمیداشت ...خلاصه ک بعد یک ساعتونیم یخش تازه باز شد یکم چهاردستو پا میخاس بره اونم دوقدم برمیداشت باز مینشست هی بمن نگا میکرد میخندید ..دیگ‌نمیرفت ک با بچه ها بازی کنه...نمیدونم این رفتارش طبیعیه ؟ یا خیلی خجالتیه ؟ نمیدونم ...بچه های شما چطوری ان؟

پسر منم همینجوریه .میریم مهمونی یا مهمون میاد خونمون کلا آروم‌میشینه نگاه میکنه.ولی تو خونه خودمون وقتی کسی نیست یه جا بند نمیشه

کاملا طبیعیه
بچه شما تازه اصطراب جدایی تجربه میکنه نمیخواد از شما دور شه
بعدم من ب این نتیجه رسیدم یک ماه هم برای تفاوت بچه ها کلیه
چه برسه ۶ ماه و ۳ماه که از پسر شما بزرگترن

واکنش بچه طبیعی بوده
غیر این می بود باید نگران می‌شدی عزیزم
این یعنی بین غریبه و آشنا فرق می زاره

از یه بچه هشت ماهه چه انتظاری داری؟

سلام عزیزم بچه ها تو این سن اضطراب جدایی و ترس از غریبه ها دارن واسه همین نمیخواسته ازت دور بشه و هی نگات میکرده چون با وجود شما احساس امنیت داره فقط
محیط هم براش تازگی داشته حتی اسباب بازی ها هم واسش جدید و تازه بودن دفعه بعد که بری خونشون و اون اسباب بازیا رو ببینه واکنشش بهتره
دختر منم چندشب پیش دوتا خواهرشوهرمو بعد چندوقت دید باهاشون غریبگی میکرد بغلشون رفت گریه کرد از بغل خودم تکون نمیخورد
ولی دیشب که دوباره خواهرشوهرمو دیدش راحت همون اول باهاش خندید تو خونشون بازی کرد