چالششش
شما کی دل تون به حال بچه تون خیلی سوخته؟
من یبار وقتی نوزاد بود و ازش خون گرفتن برازردیش خیلی کرد دلم سوخت
یکی هم این روزا میزارمش تو روروئک آشپزی میکنم بعضی وقتا حوصلش سرمیره یاحسته میشه تو روروئک راه میره و گریه میکنه😅
وای تصور کنید باروروئک میره و گریه میکنه آدم‌نمیدونه بخنده یاگریه کنه🫠 ولی تواین موقعیت قصه شو میخورم🤦‍♀️😅

وقتی خون گرفتن برای زردیش جوری که جیغ میزد گریه میکرد منم اونور گریه میکردما 😔یبارم وقتی گوششو سوراخ کردم کلی گریه کرد خودمو لعنت کردم چرا سوراخ کردم ولی الان که فکر میکنم بهش میبینم زود گذشت و تموم شد

اره پسر منم همینه خستع میشه‌ گریه میکنه

من وقتی ختنه کردیم
یبارم بد سرما خورده بود اکسیژن وصل کردن دلم کباب شد

وقتی ک از خستگی یا گرسنگی جوری مظلومانه گریه میکنه دلم کباب میشه واسش..یک بار هم بخاطر زردی بستری شد و ازش خون گرفتن و رگش پیدا نمیشد و سوراخ سوراخش کردن میمونای وحشی

هروووزز

چند روزیه احساس میکنم اصن مامان خوبی نیستم و اروین منو دوس ندارع😭

من وقتی دخترم توی دستگاه زردی گزاشته بود ۱۰ روزش بود . بهونه میگرفت تا میاوردم بیرون ساکت میشد مینشستم گریه میکردم از یه طرف برای زردی میترسیدم از یه طرف دلم نمیومد زیر دستگاه باشه . یکی هم واکسن ۴ ماهگی ویروس گرفته بود هیچی نمیگفت من داغون شدم اون چند روز از غصه

چند شب شوهرم شب کار بود خودم و دخترم تنها بودم من رفتم دستشویی اومدم خیلی زودم اومدم ، اومدم تا داره میگه ممه و گریه میکنه هنوز یادم میاد بغضی میشم عذاب وجدان گرفتم ک رفتم دستشویی🥺😔

امشب که قاشق آخره غذاشو ب زور بهش دادم
هنوزم عذاب وجدان دارم 😫😫😫

موقعی که سرمامیخوره وسرفه میکنه ونمیتونه هیچی بخوره😭

این چه چالشیه الان من با خوندن تایپکا گریم گرفت🥲


من مامانم دنیز رو خیلی دوست داره و بیشتر با اون بازی می‌کنه ولی میبینم آراز نگاش می‌کنه دلم آتیش میگیره
یا دوروز پیش انقد گریه کرد سرش داد زدم 🥲هی میگفتم ببخشید مامانی

وقتی میخاد شیر بخوره اما میپره تو گلوش نفسش میره و به خر خر میوفته دیگه از گریه زیاد و خس خس سینه صداش درنمیاد و من مجبورم گرسنه بخوابونمش تا آروم بگیره.میمیرم براش😭❤️‍🩹

خیلی زیاد بوده
اولین بار موقعی بود که خونه از ته پاش گرفتن خیلی فشار میدادن خون نمیومد سوراخ کردن بچمو قندش افتاد حال نمیومد دیگه بعد که بیست روزه بود تازه یاد گرفته بودم به شکم بندازمش رو دست و اروغش بگیرم ،بعد دیدم فشار اومده نافش خون اومده
بعد واکسن دو ماهگی .از همه بدتر ختنه داخل سه ماهگی تمام چهل دقیقه دو تامون زجه میزدیم بچم زیر دست دکتر منم بالای سرش در حالی که میخواستم ارومش کنم

وقتی زدمش🥺

دوماهگی بخاطر عفونت ریه بيمارستان بستری شد وقتی یک ساعت پشت سر هم سرفه میکرد دلم براش کباب میشد وقتی دست و پاهاشو سوراخ سوراخ دیدم وقتی نمیتونست شیر بخوره😭😭

پسرمو ختنه کردم دلم سوخت
با وقتی واکسن هاشو زدم😞جوری ک هربار برا واکسن من گریه میکنم باهاش

وقتی از شدت خواب و خستگی جوری مظلومانه گریه میکنه ک دلم آتیش میگیره🥺

وقتی بستری بود بخاطر عفونت رگش پیدا نمیشد به من نگا می‌کرد گریه میکرد پرستارهای سنگ دل سوراخ سوراخش کردن
منم کاری از دستم برنمیومد😭💔

وقتی زردی داشت و دو شب زیر دستگاه بود تو خونه شب میدیدم چشماش بسته بود و خاب لخت من خابم نمی برد🥺😥😢

من یه بار گذاشتم پیش شوهرم رفتم آرایشگاه موهامو مش کنم دوبار آورد شیر دادم غذا هم چندوعده درست کرده بودم داده بود بهش یادش رفته بود آب بده اومدم خونه لیوان دید دست وپا میزد آب بش دادم سیر نمیشد دلم براش کباب شد طفلکم

وقتی زردی داشت تو بیمارستان بستری بود بخش ویژه هروقت میرفتم شیرش بدم جوری نگام می‌کرد دلم کباب میشد دستش سرم بود اونو میدیم دلم ریش میشد الانم باز گریم گرفت😢

موقع دفع یبوسته دلم آتیش میگیره بس گریه میکنهههه

هر وقت خودش خوابش می‌بره🤣😩میبینم بیداره میرم سراغ کارام وقتی صداشو نمیشنوم میرم بالا سرش میبینم خودش خوابش برده دلم کباب میشه البته گااااهی اوقات این اتفاق میفته

روزی ک ختنه شد بدترین روز زندگیم بود با چشم دیدم چیکار می‌کنه دکتر وقتی یادش میفتم میاد جلو چشمم چهره بچم عذاب میکشم🥲 بعد اون سرمای شدید خورد خیلی براش گریه کردم ولی اون روز ختنه هیچوقت یادم نمیروه

ای خدا😂😂😍😍😍عزیزمممممم

تا حالا دلم براشون نسوخته

دیروز
ب همسرم زنگ زدم من تو تالارم اب بخر ابجوشم قاطی کن بیار بچه پی پی کرده جوریت نمیشت پاک کرد
اومد ابو ریختم تا اب سررررده

از کی گذاشتی از کی راه رفت
من پسرم راه نمیره فقط بپر بپر میکنع

دخترم‌امروز غلت زد واسه اولین بار دستش مونده بود زیرش هرکاری میکرد در نمیومد خیلی دلم واسش سوخت

*خیلی گریه کرد