۱۶ پاسخ

منم این مشکل را دارم و به خاطر این قضیه با شوهرم به مشکل خوردیم به شدت

نه راستش اینجوری نیستم اتفاقا دوست دارم به دخترم ابراز علاقه میکنن

من به شخصه تا زمانی کسی حرکت ناشایست یا حرف نامناسب نزنه و پسرم ببینم آرومه و بهش خوش میگذره حساسیتی ندارم

اشتباه نکن من پسرم بزرگمو حساس بودم بغل هیشکی نمیدادم خیلی حساس بار اومد و خجالتی..الان امسال که رفت چهارم یکم اجتماعی شد برعکس پسر دومم حساسیت نشون ندادم ماشالاش باشه اجتماعی و خوش خنده و مهربون شده

وای نگو من خیلی حساسم خونه مادرشوهرم که میرن عموش و عمه هاش و مادربزرگش میمالوننش بهم کلی ماچش میکنم منم فقط ذوق میکنم فقط بچه اذیتش کنه یا هلش بده حساسم

راستش خودمم مثل شما هستم دوست ندارم بغلش کنن چون وقتی بغلش میکنن یادم میاد مادرشوهرم چجوری باهام رفتار کرده 😑😑مهمترینشم اینه تازه زایمان کرده بودم منو تنهاگذاشت رفت روستاش منو دخترم تک تنها همش احساس میکردم یکی توخونه هست واقعنم بود خداروشکر خواهرشوهرم زوداومد الهی خیرببینه

نه اصلا اسون گرفتم چون یکی دوروز نیست ادم یک عمر عذاب میکشه

من بر مریض شدنشون حساسم و گرمه فرقی نداره هر کی میخواد باشه دوست ندارم کسی هیچ بچه آیی رو بوس کنه خودم حتی بوس نمیکنم صورت بچه هامو خیلی احساسی بشم زیر گردنشونو بوس میکنم...

من دوست ندارم مثلا از بیرون میان مستقیم بوس کنن آخه هزار تا آلودگی و کثیفی هست

نه اصلا
مگه چیه
تا وقتی که دخترم خوشحاله و بهش آسیبی نمیرسه چه عیبی داره... وقتی همش ور دل خودم نباشه اجتماعی‌‌تر هم میشه و وابسته و خجالتی بار نمیاد

آره منم خیلی بدم بخاطر اینکه یک مادر نه ماه سختی میکشه تا فرزند شو ببینه ودر آغوش بگیره یگی بیاد مخصوصن مادر شوهر جلب تو جه کنه بهش خیلی اعصابم میریزه بهم

منی ک مادرشوهرم همش بهم میگه از شیر ک رفتی بچه رو بدش بمن تو برو یکی دیگه بیار میدونم الکی میگه و اصن هم توان بچه بزرگ کردن نداره ولی خیلی این حرفش رو مخمه همش فک میکنم قراره ازم بگیرش

عزیزم مگ فامیل خودت و فامیل شوهرت داره .مثلا اگ فامیلای خودت ابراز محبت کنن ناراحت نمیشی ...الان دیگ انقدرهمه درگیری ذهنی دارند که به بچه های منو تو برسه

والا من از خدامه بچم با یکی واسته یکم نگهش داره من استراحت کنم از هرطرفی که میخوادباشه

نه حساس نیستم‌ اونجوری

اره دوست ندارم کسی بیشتر از من ابراز محبت و نزدیک بودن بهش بکنه و یه جوری رفتار کنه ک دلسوز تر از منه براش و بیشتر دوسش داره

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۲ ماهگی
خیلی ناراحتم و عصبی..امروز معده درد بدی گرفتم ..از یه طرف زنبور هم نیشم زده بود روی پام..پام بدجور درد میکرد بچم هم همش درحال گریه اعصاب نداشتم با این وضع هم آشپزی هم میکردم 🤦🏻‍♀️😑بعد یهو مادرشوهر اومد تو خونمون دید پسرم گریه می‌کنه گفت من مریضم نمیتونم نگهت دارم پسر من حساسیت داره به سینه ش زده خس خس می‌کنه و سرفه دیدم به مادر شوهرم گفتم اگه میشه با دستمال روی دهنت بزار بچم سرما بخوره دیگه بدتر میشه سینه ش 🤦🏻‍♀️😅 با همین یه کلمه حرف من بدش اومد خیلی حرف بهم زد تنها چیزی که زیاد روی مخمه بهم میگه 🤦🏻‍♀️.. بچت مریضی بدتر میگیره 😑 خیلی ناراحتم از حرفش چطور می‌تونه این حرف رو بزنه اینطوری دعا برای بچم می‌کنه که مریضی بد بگیره🥺
منو باش میخواستم مادرشوهرم رو ببرم همراهم داخل زیارت برای بچم دعا کنه که خوب بشه ...
بخاطر این حرفش خیلی گریه کردم... نمیدونم من زیاد حساس شدم یا واقعا حرف بدی زد
سر حساسیت بچم از یک ماهگی تا الان که یازده ماهشه من گرفتارم وقتی میبینم بچم اینجوریه اگه بخواد سرما بخورع یک ماه جون میده بچم تا خوب بشه ولی خانواده شوهر اصلا درک نمیکنن هیچ درکی‌ ندارن شوهرم هم همینجوریه بی خیال
مامان آراز جوون❤️🧿 مامان آراز جوون❤️🧿 ۱۱ ماهگی