۷ پاسخ

صندلی ماشین عالیه
منم دو روز پیش خریدم
نگران بودم نشینه ولی خیلی راحت نشست و منم راحت شدم
امنیتشم بیشتره

منم این دو‌تا وسیله و کالسکه عصا دستمه

خیلی کار خوبی کردی گلم...مبارک آقا صدرا باشه😍
صندلی غذا جز واجباته منم باید هی دنبال پسرم بدوم ولی تو صندلی بهتر غذا میخوره

آره دقیقا یارا زیاد بشینه زمان طولانی تو صندلی ماشین شب باشه یا ترافیک حوصله ش سربره نق میزنه شعر میخونیم باهم آهنگ پلی میکنیم. دیگه خیییلی نق بزنه پستونک😃

مسیرهای نزدیک تنبلیمون میاد همون بغل میگیریم ولی بچه سردرگم میمونه که جای من بغل مامانه یا صندلی؟

یا مسافرت میرفتیم با مامان اینا و خاله م اینا ماشین بابام بودیم جا تنگ میشد صندلی ماشین رو گذاشتیم کنار

ممنون عزیزم منم باید بخرم

پ منم باید بگیرم چون پسر منم پر تحرک هستن اما شاید با صندلی که یه چیز جدید می بینه اوکی بشه ...
اما بنظر من از مثلا از ۸ ماهگیش می‌گرفتی الان براش تازگی نداشت
الان چون تازگی داره و تو سنی هس که می‌فهمه
یه چیز جدید اومده اوکی شده

عکس صندلی غذا و قیمتش رو میزاری

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱۳ ماهگی
یاسین ۴ روزه که من مرخصی گرفتم همش چسبیده به من 🤕😩
یعنی اگه این چند روز سرکار بودم خیلی کمتر خسته میشدم
اصلا بغل هیچکی و حتی بغل باباش هم نمیره
اخه همسرمم آدمیه که همش داره باهاش بازی میکنه بغل میکنه بالا پایینش میندازه سواریش میده پیاده یا با کالسکه بیرونش میبره خیلی بیشتر از من حوصله خرجش میده
این چند روز دنبال خرید یا بیرون بودیم و همش آویزون من بود
جوری که دیگه از درد کمر و بخیه هام نمیتونم درست راه برم 🤕
حتی بیرون هم باشیم تو بغل باباش نمیره ، همسرمم طفلک میاد به زور از من بگیردش که من راحت باشم اینقدر خودشو پرت میکنه اینور اونور و گریه میکنه یا شروع میکنه عینک باباش رو در میاره میندازه اونور و چنگ میندازه تو صورت پدرش 😑 که مجبور میشم بگیرمش دوباره
تو کالسکه بند نمیشه ، ماشالله باشه سنگین هم هست دیگه واقعا توان ندارم بخوام بغلش کنم 🥲
نمی‌دونم چرا اصلا اینجوری شده
میشه بخاطر دندون اذیته که اینکارا میکنه ؟ چون وقتی هم بیداره کلا داره جیغ میزنه و بی قراره
مامان آوش مامان آوش ۱۴ ماهگی
۵ روز دیگه تولدشه😍🥺
دوتا حس مختلف رو دارم تجربه میکنم
هم خوشحالم که یکسال شد من مادرم و تونستم تنهایی از پس همه چی بر بیام هم ناراحتم که چقدر زود داره بزرگ میشه 🥺

در آستانه ی یک‌سالگی
آوش من ماما میگه ،بابا میگه ،ددر میگه، آب میخواد میگه با ،
نانا میگه ،صدای هاپو در میاره از خودش 😍
عاشق رقصیدنه خیلی دوست داره تقریبا هروز با آهنگ می‌رقصه
بشکن میخواد بزنه نمیتونه اما تمام تلاشش و می‌کنه
با باباش بدو بدو می‌کنه کل خونرو متر می‌کنه عاشق بالا رفتن از وسایل و مبله😍
وقتی باباش میخواد بره سرکار ،جلو تر از اون می‌ره جلوی در وایمیسته و تند تند به من دست تکون میده و بای بای می‌کنه 🥺
این بچه انقدر زیبا می‌خنده که چشماشم باهاش می‌خنده
عاشق توپه ینی کلی اسباب بازی داره اما فقط توپ
از ده ماهگی شروع کرد توپ رو با پای چپ شوت کردن بابام همش میگه کجا دیدی بچه ی ۱۰ ماهه فوتبال بازی کنه ؟ 😂
به شدت عاشق توپه

آخ که دلم چقدر برای نوزادیش تنگ شده 🥺

تا میتونید از کوچولو بودن بچه ها لذت ببرید که زود بزرگ میشن
بمونه به یادگار از قبل تولد یک‌سالگی❤️🥺
مامان مَهزاد مامان مَهزاد ۱۳ ماهگی
شما جای من باشید کدوم رو الویت قرار میدین،
دخترم ۱۱ ماهشه تازه از مریضی داره خوب میشه با دارو خوردن حالش خوبه قط میکنم دوباره مریض میشه،

بعد خواهرش تازه مریض شده سرماخورده، بعد ۸ سالشه، مامانم و بابام و خواهرم سرکار میرن این بچه خونه تنها میمونه گاهی تنها گاهی میاد خونه ما بعد الان که مریضه اومده خونه من همسرمم آدم بدی نیس هااا اما گیر داده خواهرت دخترمو مریض کنه دعوا راه میندازم،🤦🏻‍♀️😵‍💫😵‍💫

بعد خواهر میاد خونه من یه گوشه میشینه کرم از دخترمه که خیلی وابسته این خواهرمه چون باهاش بازی می‌کنه اینم خیلی دوسش داره همش می‌ره سمتش که بغلش کنه منم نمیزارم هم خواهرم ناراحت میشه که نمی‌زارم بغلش کنه هم دخترم گریه شدید می‌کنه که بره پیشش

الان بنظرتون چیکار کنم؟ قلب خواهرمو بشکونم بگم برو خونتون نیا اینجا ؟
یا با همسرم یکم قهر کنم بابت حرفش که یکم به خودش بیاد انقد به من زور نگه؟
به زور دخترمو میخوابونم که نره سمت خواهرم، بعد الان دارم سوپ درست میکنم براش میگم بعدش بگم پاشو برو خونه تنها میمونه دلم نمیاد اخه