۴ روزه اومدیم شهرستان خونه مادرشوهرم
قراره تا آخرهفته اینجا بمونیم
تو این چند روز روانی شدم یکارایی با بچه میکنن که حالم بهم میریزه بچه ۵۰روزه رو مینشونن دستاشو میگیرن بلندش میکنن بوسش میکنن لپاش جوش زده
تا گریه میکنه دستشو میگیرن میکنن تو دهنش محکم نگه میدارن
امروز دیدم پدرشوهرم بچه رو برده تو اتاق دست بچه روکرده تو دهنش محکوم گرفته اونم تند تند میخوره دستشو
بهش با ملایمت گفتم بی زحمت دستشو ندین بخوره
اونجا که هیچی نگفت
الان میبینم بهم میگه روش جدید تربیته؟؟منظورشو نفهمیدم گفتم چی ؟
میگه اینکه میگی دستشو تو دهنش نکنین خدا دستو داده که باهاش غذا بخوری پس اشکال نداره
یعنی اعصابم بهم ریخته شوهرم فقط بفکر خوش گذرونی خودشه میگم زودتر بریم حاضر نیست تکون بخوره به اینام جرات نداره چیزی بگه

مجبوری نیستین ک نمونین بچه رو اصلا نباید بوسش کنی خیلی خطر ناکه اگ خدایی نکرده چیزی بشه تو میمونی اونا باز تورو مقصر میبینن میگن نتوستی مراقبت کنی ازش

مثل خانواده شوهر من پرروانن

هوووف چقد سخت
من ۶ ماه یبار نیم ساعت میرم خونه مادرشوهرم نمیتونم تحملشون کنم بعد شما چن روز میرید اونجا میمونین اونم با این رفتاراشون
خدا صبر بده
یه دعوا راه بنداز بزن بیرون😂

کاش نمیرفتی

شده مثل بچه ی داداش من.یعنی اقوام زنش تک لیوان خودشون به این آب میدن،با قاشق دهنی خودشون تو دهن این میزارن آدم حالش بد میشه.داداشم هم انگار لال هست هیچی نمیگه بهشون.

سخت نگیر اونام نوشونه... دوستش دارن ...

فک کنم این قدیمیا خیلی دست خوردن😐🤣

وای دقیقا مادرشوهر منم دستشو داد انگشت اشارشو ک بچم مک بزنه گفتم وا چرا انگشتتو میدی مادرجون به مهبد گفت خاستم ببینم گشنشه یا نه 😩😩😩😩😩گفتم گشنه باشه جیغ میزنه گریه میکنه نیازی نیس

خدا بهت صبر بده😐😐اون طفلی گناه داره اخه یعنی چی که خدا دستو داده باهاش غذا بخوری😐ملایمت نگو خیلی جدی بگو
اه حوصلم بهم ریختا انگار زمان قدیم با بچه اینجور میکنن
این دفعه بازم بهت گفت روش جدید
بگو اون قدیم بود میزاشتن بچه دستشو بخوره تا به اون یکی شیر برسه😒😒

ای بابا چقد رومخی هستن بخدا شوهرت چیزی نمیگه