برای اولین بار می‌خوام اینجا درد و دل کنم
شمام رو بچهاتون حساسین ؟!
من خونواده خودم اصلا بچمو نمیبوسن چون میدونن دوست ندارم فعلا کسی بوسش کنه
ولی خونواده شوهرم چند بار بوسش کردن اصلا اهمیت نمیدن بهم
مادر شوهرم وقتی میاد اینجا بچم داره شیر میخوره هی میگه از دهنش در بیار بدش من ، آروغ می‌خوام بگیرم میگه نمیخاد بگیری بدش من ، یبار دادم دستش بچه بالا آورد تو حلقش ، خوابه بلندش میکنن ، یبار هم که نذاشتن شیر بخورع بچم انقد گریه کرد از چشاش اشک میومد
الان هم خواهر شوهرم سرماخورده ، میگه دو روزه خوب شد امروز همه خونه مادر شوهرم هستن گفته بیا اونجا من میترسم برم بچم سرما بخوره ، چون تازه خوب شده و کل خونوادش مریض بودن حالا هی شوهرم میگه تو خیلی حساسی
تازه مادر شوهرم همیشه به من می‌گفت عکس بچه رو بفرست این سری زنگ شوهرم زده که عکس بفرست شوهرمم گفته خب برو ببینش گفته زنت حساسه من دوست ندارم برم اونجا ، از اون روز شوهرم همش میگه آره تو حساسی تو عقده ای تو فلانی بیساری
خیلی دلم گرفته 🥲
الانم می‌دونم برم اونجا همه بوسش میکنن تو خواب بلندش میکنن نمیزارن درست شیر بخوره

۲۲ پاسخ

از ی لحاظ راس میگن نوه شونه دو س دارن بغلش کنن بوسش کنن نمیخورنش که. بدشم تو تنها نیستی ک بچه آوردی همه میارم ببخشیدا ی بچه س دیگه ی بوسش میکنن چیزیش نمیشه ک
چقد زشت ک جلوشون اینجوری کردی ک بگن حساسه و بخاطر نوه شون هم نتونن بیان خونت خب اینجوری مسخرت میکنن مگین انواری چیکار کرده ی بچه آوردی تموم
. ولی اینکه میگی خواهرشوهر مریضه و میگه بیا میتونی رک بگی بزارین شماخوب بشین بدش میارم الان میترسم مریض بچه و بچه ها زودی ویروس میگیرن خیلی راحت
منم جای همسرت بودم ناراحت میشدم از دستت ک مادرشو بخاطر ی بوش بغل ناراحت کردی
اینقد حساس نباشید زندگی براخودت ن سخت نگیرید خب مادر شوهرت ببوسه بچه تو باید خوشحال بشی دوس دارن و بهش اهمیت میدن. حالا اگه ی نوه دیگه داشتن اونو هی بوس می‌کردن سمت بچه شنانمی اومدن میگ اومدی میگفتی اینو بوس نمیکنم این حرفا. منطق داشته باشید. ولی اینکه توخواب بلندش میکنن هم میتونی یکی دوبار محترمانه تذکر بدی بگی اگه ازتوخداب بلندش کنید خوابش بهم میریزه و کل روز اعصابش داغون میشه و اذیت میکنه
بنظرم آرووم باش نفس عمیق بکش سعی کن محترمانه برخورد کنی و اینقد حساس نباش رو بچه اینجوری اعصاب روان خودت بهم میریزه و آینده بچه رو خراب میکنی بااین همه حجم حساسی بادی بزاری بچه بره خوش بگذرونه بازی کنه هرجا دوس داره بره ول از دور حواست بهش باشه

ببین اینکه دوسش دارن طبیعیه
ولی اینکه نذارن بچه کامل شیر بخوره یا هی بچه رو بچلونن تا بالا بیاره این دیگه دوستی خاله خرسه اس
خودمون یکی بیدارمون میکنه سردرد میشیم وای به حال نوزاد
اینکه شوهرت چهار بار غر بزنه عادت میکنه محل نده
الانم بگو من نوزاد نمیبرم سرمایخوره
چندروز دیکه میرم رفتی هم دو سه ساعت شد به بهونه خستگی خودت برگرد خونه

واقعا اينايي ميگن نوه اشونه دوسش دارن ذوق دارن فلان و درك نميكنم بچه رو حداقل تا ٦ ماه نبايد بوس كرد منم اوايل خانواده شوهرم خيلي لپ دخترمو بوس ميكردن من دخترم ب بوس حساسه سريع صورتش ميريزه بيرون ي بار باهاشون جدي برخورد كردم گفتم ديگه بوسش نكنيد و اينو برا شوهرمم جا انداختم چون خودش صورتشو ميديد ميريزه بيرون ديگه اونم هميشه تاكيد ميكرد ك صورتشو بوس نكنيد

حق داری تو اتفاقا منم نمیزاشتم بوس کنن اصلا نزار بوسش کنن بچه کوچیکه صورتش حساسه .همه مردا اولش اینجورن کافیه بچه ات یه چیزیش بشه همه تقصیرارو میندازه گردنت پس به حرف شوهرت اهمیت نده کار درست رو بکن

چ حساسیت الکی ای نوزادی این بچه هیچوقت برنمیگرده ک مادربزرگش بتونه باز لذتشو ببره ی روز مادربزرگ میشی و متوجه میشی

من کاملا درکت میکنم اصلا حساسیت نیست درستش همینه
من روز اول بهشون گفتم که بوسش نکنین یا دستشو‌نگیرین چون دهنش میزاره و این چنین مواردو
خداییش اونا هم رعایت میکنن

حانیه بیا بغلم دردامون مشترکه😢
منم دو روز پیش خونه مادرشوهرم بودم جفت بچه های خواهرشوهرم سرماخورده بودن منم نمیدونستم انقدر صورتشون نزدیک صورت بچم بردن هیچکس هم هیچی نگفت حتی به روی خودشون هم نیاوردن که بچه‌هاشون مریضن انقدر عصبانی بودم کارد میزدی خونم در نمیومد 😭🤕

حالا من خامواده شوهرم خیلی خوبن دست نمیزنن ب بچه البته از اون‌طرف محبیتیم بهش نمیکننا،ولی خامواده خودم‌ذوقشو دارن هم بوسش میکنن هم کلی واسش چیز میخرن نمیدونم چیکار کنم🫠🫠🫠

منم دقیقاً همین مشکل و دارم شاید باور نکنی دوماه خونه خودم نرفتم از دست خانواده شوهرم چون مادر شوهرم خونمون یجاست الان استرس روزی و دارم که میخواهم برم خونم از دست مادر شوهر خواهر شوهرا

واییییی چقد رو مخنن🥲🥲
نه حساس نیستی منم مثل توام منتها بقیه رعایت میکنن چون از وقتی حامله بودم میگفتم بدم میاد بچمو کسی بوس کنه
آخه چرا این شوهرا با حرف مادرشون اینقدر جوگیر میشن
به فکر بچه نیستن حداقل اینو بفهمن که بچه خودته اختیارش داری 😕😕
بگو دکتر گفته صورتش دونه میزنه یا بگو حساسیت داره دکتر گفته بوسش نکنه کسی بدتر میشه

کاملا حق داری و اصلا حساسیت نیست
مردا هم اندازه ما خانما به این چیزا اهمیت نمیدن بعد که اتفاقی افتاد تازه یادشون‌ میوفته بچه دارن و خانما رو مقصر میکنن😏

انقدر کارای الکی میکنه کفری میشم ولی از ماچاری دیگه شل میکنم
۲تا بچه تنها نمیتونم

وااااااااااای برا منم اوایل همینجوری بودن اصلانم حساس بودن نیس اینا
حتی ی بار بچم شیرمیخورد از زیر سینه کشیدش بردش
اینقدر تلاش کردن چیزی ب خورد بچه ی بیزبون بدن اینقدر اذیتم کردن ولی مقاومت کردم الان حرف حرف خودمه میدونن هرچیم نظر بدن کارخودمو میکنم اصلانم برام مهم نیس
شوهرمم اوایل میگف اره مامان من فلان تا بچه بزرگ کرده اون نمیفهمه تو میفهمی وووووو
گفتم ببین من فقط با نظر متخصص پیش میرم الان شوهرمم عین خودم شده حواسش هس ب همچی خداروشکر شل نگرفتم وگرنه پس فردا تو همچیش دخالت میکردن

نمی‌دونم چرا خانواده شوهر منم نفهمن!!

یک مادر حس میکنه بچه اش چشه
من ۹۰ درصد موارد میفهمم بچم چرا گریه میکنه و حل میکنم
ولی مادرشوهر نمیزارع
میگم بچه گشنس میگه نه دلدره و نمیزارع شیر بدم
میگم پوشکش خیسه میگه نه پیپی نکرده نمیخواد دلدرده
میگم اروغ داره میگه دلدرده
نمیزاره حداقل خودم برش دارم انجام بدم
بچه رو بغل کرده تکون تکون میده😐
خلاصه جیگرم خونه که نمیتونم به بچم اونجوری که میخوام برسم

چرا همه خانواده شوهرا اینجورین؟😂😅
من اوایل خیلی حساس تر بودمممم
میومدن خونمون خواهرشوهرم ملچ ملچ بچه سه روزه رو ماچ می‌کرد
بخدا حالم بد می‌شد ،برادرشوهرم یبار از مسافرت برگشته بود سرما هم خورده بود بچه رو گرفت بهش گفتم شما سرما خوردی زحمتی ماجش نکن بچه رو گرفت پشت به من بوسش کرد که من نبیبنم
خواهر خودم ملچ ملچ بوسش می‌کرد که من قلبم میومد تو دهنم
تا خونه مامانم بودم بچه هم انقد بی قراری می‌کرد از بس دستکاریش مبکردن
رفتم خونه خودم بخدا انقد آروم شد انگار آرامش گرفت بچم
خلاصه…
وقتی دیدم مقاومت فایده نداره پذیرفتم که
اینکه نوه اول خونواده هست و براشون خیلی عزیزه و از روی عشق اینجورین نه رو لج‌من
مخصوصا خانواده همسرم که دیر به دیر تر بچم رو میبینن

عزیزم نارحت نشی ولی زیادی داری ب خودت سخت میگیری نذار بقیه بدونن نقطه ضعفت بچه ته چون تا بزرگتر بشه بیشتر اذیتت میکنن سر بچه
حساسیت نشون نده باور کن بچه هیچیش نمیشه یه ساعت کمتر و بیشتر خوابیدن یا یکم گرسنه موندن بچه ارزش اینو نداره حرفهای شوهر و مادر شوهر و بخاطر حساسیت تحمل کنی
برای سرما خوردگی بهت حق میدم نذاری بوسش کنن اونو خودت ب رو خودت نیار ب شوهرت بگو تذکر بده تا همیشه تو ادم بده نباشی

کاملا درکت میکنم
تو همه موارد حق با تو هست
بهتره از یکی که شوهرت به حرفش گوش میگیره بگی تا به شوهرت بگه بچه حساسه و اینا خلاصه به تو گوش بده و پشتت باشه
منم دقیقا همین مشکلات رو دارم
از رو ناچاری چون دوقلو دارم مجبورم یکیش رو بدم مادر شوهرم اونم هرجوری بخواد مدل قدیمی رفتار میکنه
با اینکه شوهرم پشتمه و به حرفم گوش میده ولی تاثیری در مادر شوهر نداره و اون کار خودشو میکنه
دیگه چیکار کنیم مجبوریم تحمل کنیم
نمیتونیم که بریم بزنیمش

وااای برعکس خوانواده شوهرمن😂ببین بنظرم بهتره خودت بامادرشوهرت صحبت کنی که اونم برداشت بدنکنه به شوهرتم بگوایناحساسیت نیست رعایته

درکت میکنم منم رو دخترم خیلی حساسم و اینو همه میدونن ولی مادرشوهرم با من لج میکنه جوری بلندش میکنه که من میگم الان گردن بچه میشکنه دیگه چه میشه کرد .....

منم اینجوری بودم تصمیم گرفتم شل کنم
بالاخره شوهرت هم باباشه اگه موقعیت خطرناکی باشه اون مانع میشه

بگو اره من حساسم بگو اگه بچه مریض شه وقتی تو توی خواب ناز هستی من دارم پرستاری میکنم پس یکاری نمیکنم که هم خودمو اذیت کنم هم بچمو

سوال های مرتبط

مامان اسما مامان اسما روزهای ابتدایی تولد
دلم گرفته نیاز به دلداری هم ندارم فقط می‌خوام یکم حرف بزنم آروم شم 🥲
۲۰ روزه حالم خوب نیست دو روز قبل زایمانم که فقط استرس داشتم الانم درست شیر نیومدم هی هرکی میاد یه چی میگه یکی میگه بهش شیر خشک بدین یکی میگه شیرخشک بخوره دیگه شیر خودتو نمی خوره برام مهم نیست که بقیه چی میگنا ولی اینقد گفتن که شوهرمم دو روزه میگه بهش شیر خشک بدیم این بچه ضعیفه یکم جون بگیره ولی من میترسم دیگه شیر خودمو نخوره صبح هم رفتیم پیش دکتر گفت تا جایی که میشه به هیچ عنوان شیرخشک بهش ندین چون طعمش از شیر مادر یکم بهتره خیلی از بچه ها وقتی شیرخشک بخورن دیگه شیرمادرشون رو نمی خورن ولی شیر مادر همه ویتامین هایی که بچه نیاز داره و داره ولی شیر خشک نداره گفت اگرم میخوایین بهش بدین خیلی رقیق درست کنید فعلا
حالا شوهرم میگه حالش خوب باشه طوری نیست شیر خودتم نخورد میگه تو میخوای بچه رو گشنگی بدی که شاید حالا شیر خودتو نخوره خب نخوره
ولی من نمی‌خوام فقط شیرخشک بخوره بغض گلومو گرفته دلم میخواد بشینم ساعت ها گریه کنم ولی به خاطر بچم جلو خودمو می گیرم 😭