۳ پاسخ

اگه خیلی بالا میاره و بدنش هم داغ میشه ویروسه

وقتی بالا میاره حتما یه مشکلی داره یا ویروس گرفته یا رو دل کرده بهتره ببریش دکتر

اینم بگم بچه ام عفونت روده شدید داره و بخاطر این چندین بار بستری شده و همیشه‌ اسهال بود 🥺

سوال های مرتبط

مامان ایرمان مامان ایرمان ۱ سالگی
واقعا یه روزایی یه لحظه هایی تو پروسه ی سروکله زدن با بچه حس میکنم الان یکی پاشو گزاشته رو مغزم در این حد متلاشی میشم🤕
دیشب تا صب چندین بار بیدار شدم که یا شیر میخواست یا پستونکش درومده بود بعدم پنج صبح تو خواب گریه کرد و دوباره خوابید
گفتم خب دیگه الان میتونم بخوابم
تا اینکه دقیق ساعت هفت دوباره پاشد و همون لحظه دستمو گرفت که پاشو بریم
نه چشمام درست میدید نه مغزم کار میکرد که الان کجام
همزمان گریه هم میکرد که زودتر پاشم بغلش کنم
و تا الان که ساعت یازدهه نمیخوابید
هرررچی تلاش کردم نخوابید باابنکه خستش بود
شیر دادم اب دادم قصه خوندم غذا دادم ده هزاربار لالایی مورد علاقشو پلی کردم و نخوابید
یهو تو بغلم بود سرشو اورد عقب محکم زد تو بینیم
و واااقعا اون لحظه تیر خلاصی بود حس کردم الان منفجر میشم دیگه
فقط با صدای بلند گفتم ماماااااان😩
چشامو محکم بستمو تند تند اشکام اومد از درد و حرص
پاشدم از اتاق رفتم بیرون که فقط عصبانی نشم سرش
و جالبه که دقیقا هر ماه هجدهم که میشه یعنی وقتی یک ماه بزرگتر میشه همزمان هم تنظیماتش بهم میریزه!
الان بلخره خوابید خداروشکر
فقط میگم خدایا منو هر روز صبور تر کن خیییلی این روزا فرسایش روانیم زیاده شده😓
مامان باربد مامان باربد ۱ سالگی
پایان روز دوم از شیر گرفتن باربد🥲
دیروز که رو زاول بود خیلی اذیت شد
من یا صبر زرد گرفتم که سه بار امتحان کرد و گفتم دهنت اخ شد بردم دهنو شستم
و دیگه امتحان نکرد
برای خوابیدن خیلی بیقراری میکرد که باباش چه ظهر چه شب بردش بیرون خوابش کرد.نصف شب دوبار بیدار شد ۲ که نیم ساعت زمان برد تا گریش اروم بشه و بخوابه
بغل باباشم اصصصلا نموند تو بغل خودم اروم شد خوابید
یبارم ۳/۵ که اینسری ۲۰ دقیقه طول کشید تا اروم بشه و خوابید تا ۸ صبح
صبحم تا الان هیچ مشکلی نداشت ینی به کلی اصلا سراغشم نمی اومد
ظهرم خیلی ریلکس دراز کشید تو بغلم بدون هیچ گلایه ای ۵ دقیقه ای خوابش برد
اما الان که شب دوم میشه خیلی گریه کرد بچم
از ساعت ۹ علایم هواب داشت ولی پا نمیداد
دوباره یکم روی سینم‌کوبید و یکم منو زد و گریه کرد و تقریبا از ساعت ۹ بیقراریاش شروع شد ساعت ۱۰ خوابش برد
اما وضعیت خودم بشدت وخیمه
سینه هام داره از درد منفجر میشه انقد وزم کرده که فک نکنم دیگه راه داشته باشه بسشتر از این
ماساژ دادم کلم هم‌گذاشتم
خیلی دردناکه