خانواده همسرم همه رفتن یزد ب همسرمم اصرار کردن برع بخاطر شرایط من قبول نکرد بعد من کلی بهش اصرار کردم عذاب وجدان داشتم بخاطر من خونه نشین شده بعد پسرمم دوس داشت بره همسرم قبول کرد بعدش که رفتن لباس بخرن برای سفر زدم زیر گریه که کاش اصرار نمیکردم برن بعدش که برگشتن از خرید همسرم منصرف شدع بود خیلی خوشحال شدم
منم کلافه م و عصبی دلم گرفته اندازه ی دنیا حتی تا سر خاک مادرمم نرفتم مهمونی و بیرون ک بماند شوهرمم خسته شده از این وضعیت ولی درک هم نداره میگه تو سخت گرفتی
من از تو خسته ترمم
از صبح بغض کردم
الان با پیامت گریه کردم اشکام ریخت
دلم نمیخواد بگم
خداروشکر هم حاال خودمو دارم
ولی خب من تنها نیستم تو این
شرایط
بازم خدارو شکر پسرمو دارم
تو دلمه جبران میشن این روزا
با بغل کردنش بوسیدن و بوییدنش
منم از صبحه تنهام
مثلا به همه گفتم تاظهر خوابم ولی
همش دو ساعتی خوابیدم
عزیزم واقعا سخته درکت میکنم
من خودمم ازاول بارداریم استراحت مطلقم
هماتوم داشتم الانم چند وقته سرکلاژ کردم کلا تو خونه ام
به غیر از اینکه از تعطیلات عید چیزی نفهمیدم
خواهرمم تازه عقد کرده همه دارن پاگشاشون میکنن من تو هیچ مراسم خواهرمم نبودم
حتی هنوزم سیسمونی برای بچه ام نخریدم
به خاطر پسرم تحمل میکنم ، فقط به خاطر اون لحظه ایی که بذارنش تو بغلم و ببوسمش و دل سیر نگاهش کنم🥹
با اینکه سخته ولی تحمل کن بالاخره میگذره این روزا میگذره قشنگم 🥹😍
به لحظه وصال کن 😘🌹💜
من استراحت مطلقی نیسم اماتوی ۹ماه ک واردشدم یه خرده پوف وورم کردم.دیگ کفشام پام نمیشه دمپای همفقط انگشتامیرن درکل پوف دارم حس خوب ندارم واس عیدگردشی
منم کل تعطیلات عید این شکلی بودم به خاطر جفت پایین ام 🥲🫂درک میکنم تو رو
الهی بگردم انشاالله به سلامتی زایمان میکنی تموم میشه
منم دخترام رفتم با خواهرام و مامانم بیرون شهر باغ گرفتن امشبم هستن من با شوهرم تنها تو خونه ایم 🥲استراحت مطلق لعنتی
عزیزممم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.