مامانا قبول دارین یه قسمت از سختی بچه داری دخالتای بقیس؟؟
نورا پشتش زخم شده جوری که خون میاد.به خاطر آناناسه..قبلا ام خورده اینجوری شده ولی چاره نداشتم دوباره بهش دادم چون سه روز بود غذا نخورده بود فقط اینو دوست داشت دوبار خورد.
حالا به خاطر این ویروسه اسهالم شده تندتند پوشک کثیف میکنه تا میاد پماد روش بمونه دوباره باید تمیزش کنی اثر نمیکنه..امشب رفتیم خونه بابام اینا..مامانم با یه حالت عصبانی..اخه این بچه چرا اینجوری شده..پوشکش نکن بازش بزار تا خوب بشه..در صورتی که اطراف مقعدشه بین اونجا اصن ربط به پوشک نداره...بابام، باید بهش ویتامین آد بزنی..خواهرم ،از پماد دختر من بزن این بهتره..مامانم، وازلین باید بزنی تو گوش نمیدی...شوهرم، اینو بشور تند تند تا خوب بشه..اون یکی خواهرم اینو هی نشور آب به آب شده پاش خوب نمیشه...بهش لیمو شیرین بده..ماست بده..خاکشیر بده...بابااااا...من درد خودم کممه..بخدا دیگه اشکم دراومده بود..به حرف کی گوش بدم کیو راضی نگه دارم

۹ پاسخ

اینجور مواقع نرو خونه مامانت اینا .قشنگم بگو بچم مریضه تو خونه خودم راحتم . وقتی بچه ادم مریضه ادم خودش مریض تر میشه حالا بیاد حرفای مزخرف بقیه رو هم بشنوه دیگه دیوونه میشه هییییچ جا خونه خود ادم نمیشه در این مواقع.

خداروشکر خانواده خودم هیچ کاری و دخالتی ندارن ولی امان از خلنواده شوهر رییسن

فقط به حرف پزشک گوش بده بقیه رو بیخیال

عزیزم وفتی میدونی نباید اناناس میدادی

اره بخدا دیدی رو مغز اعصابتن اینا خوبن خانواده من زیاد نظر نمی‌دن اول نگاه میکنن ببینم من چکار میکنم بعد اونموقع میبینن کار ساز نباشه وارد عمل میشن اما خانواده سگ شوهر بچه رو دستم گریه می‌کنه بعد یکی میگه این بچه چشه چرا گریه می‌کنه میگی نفهم گوشش درد می‌کنه خب دارو بده میگم ندیدی واقعا دارو دارم میدم میبینی باز ای بابا خب این چشمه چرا ساکت نمیشه یعنی کفرمو بالا میارن بوت میرا چرا ساکت نمیشی تو بلد نیستی ساکتش. کنی ک ی سری بچه ۲ ماهش بود افسردگی بعد زایمان دارم هنوز خوب نشدمم جوری عصبیم کردن ک داد زدم بسه سر فحش کشیدم تو صورتشون ب شوهرم بعدم ساعت ۳ نصف شب لباس پوشیدم تو بارون زدم بیرون گفتم این شما اینم بچه دیونم کردین

بعضی بچها اسهالشون اسیدیه
اینو دکتر پسرم گف
چ چیزی بخورن چ ن. همینن
تا وقتی ک اسهالشون قط بشه

خداروشکرخانواده من فرشته ان اماامان امان امان ازخانواده شوهرم دخالت ک میکنن ......

واقعا همینه خیلی سخته

آخ یعنی عذاب وجدانی که بقیه به آدم میدن بد ترین درده خیلی اذیت میشم منم برو تاپیک قبلی هامو بخون منم همین دردو دارم با دختر خاله مادرشوهرم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
خب بزارید از امروزم بگم براتون
ساعت ۴ صبح تب کرد ، سریع استامینوفن دادم ، تا ساعت ۶ آب بازی اینا کرد تا تبش اومد پایین ، ۶ خوابید تا ۷ یهو وحشتناک داغ شد که باز بروفن دادم ، بعد خوابش برد تا ساعت ۱۰ دوباره خیلیییی داغ شد، شیاف زدم براش اثر نکرد همینطور میرفت بالا. ساعت ۱۲ بروفن دادم باز رفت بالا ۳۹/۵ رو رد کرد ، ۱۲:۳۰ رسوندیم درمونگاه که دوباره دو سی سی دیگه بروفن دادن و سریع سرم زدن براش ، بعد اومدیم خونه مامانم اینا به امید اینکه بابام کمکم نگه داره چون تنها کسیه که بچم خیلی دوسش داره و به همه ترجیحش میده که نبود ، بچمم چسبیده بود به من دائم شیر میخورد و گریه میکرد ، تبش قطع شده بود خدارو شکر ، آنتی‌بیوتیک داد دکتر بهش و گفت اگه باز تب اینجوری کرد باید سریع آزمایش بده ، خب حالا شب شد به امید اینکه میرم خونه یکم استراحت میکنم شوهرمم هست باز بچه با اون راحته رفتیم خونه ، که دیدم مادرشوهرم اینا کلی مهمون دارن که شب میمونن، و خب با یه عالمه بچه و سر صدا ( تو یه ساختمونیم و خیلی صدا میره میاد )
هیچی برگشتیم خونه مامانم اینا ، که مامانم اینام جایی رفتن بعد رفتن من چون نمیدونستن که برمیگردم ، الان تنها نشستم اینجا ، بچه رو پامه دارم دایم تکون میدم
و داغونم ، چرا داغونم؟ چون خودمم مریضم و حالم بده، و وسط مریضیم بچمم مریض شده ، خیلی وقته نخوابیدم درست ، تهوع دارم ، سر درد ، ضعف و سر گیجه
مامان جوجه رنگی مامان جوجه رنگی ۱۵ ماهگی
سلام خانوما میاین یه لحظه ؟
من یه خواهر دارم پسرش 6 ماهه اس .پسر منم 15 ماهه اس .ولی خانواده ام پسر منو خیلی بیشتر دوست دارن .چون از اول پیش نودشون بزرگ شده وابسته ان بهش .ولی وقتی خواهرم میاد اونجا بچه منو اذیت میکنن نمیزارن آزادانه بگرده هی میگن بگیرش میوفته رو بچه .هی باید مواظبش باشم محدودش کنم .بچم اذیت میشه .به نظرم بهتره هر کی مواظب بچه خودش باشه خواهرم مواظب باشه منم همینطورولی فقط به بچه من میگن چون اون کوچیکه . الان همسرم ماموریته من خونه مامانم بودم .مامانم ایناهم مهمون داشتن زنگ زد به خواهرم گفت شماهم برای شام بیاید .منم پاشدم زود اماده شدم اومدم خونه خودمون .گفتم شب موقع هیئت رفتن بیان دنبالم باهم بریم .نگفتم بهشون به خاطر بچه ام میرم .گفتم کار دارم که میرم . به نظرتون کارم درسته ؟لطفا منطقی جواب بدید یه تعداد محدودی از دوستان هستن میان مثلا میگن من بودم دیگه اونجا نمیرفتم من بودم قیدشونو میزدم یا من بودم میزدم با خاک یکسانشون میکردم و... 😂😂از اینا نمیخوام جواب منطقی میخوام