خانما تو رو خدا حتما این تجربه تلخی که داشتم رو بخونید و درس بگیرید
اسهال به هر دلیلی که باشه باید بیشتر از دو یا سه روز دیگه طول نکشه و فوری معالجه بشه تو رو خدا با جون بچهاتون بازی نکنید یکی میگه دندونه یکی میگه مال شیر خشکاست یکی میگه ویروسه یکی میگه انگل گوارشیه هر چی که هست باید تا قبل از این اب بدن از بین بره معالجه بشه بچه من خودم همیشه گوارشش حساسه معمولا با کوچکترین میکروبی ویروسی این بچه اسهال شدید میشه چون که تو سن هفت ماهگی نمیدونستم ناخاسته و از سر نادانی بچه من با اینکه اشتهاش خوب بود شیرشو مرتب میخورد ولی چون شدت اسهال زیاد بود این بچه تشنج کرد بر اثر بی ابی بدن بچم سدیم خونش افت کرد تشنج کرد والان همش تحت نظر دکتره دارو مصرف میکنه توروخدا به حرف اینو اون گوش ندید هر چی که هست حتما فوری درمان کنید مخصوصا الان ویروس گوارشی پخش شده خیلی خطرناکه جدی بگیرید مرتب شده با سرنگ به بچتون او ار اس بدید که اب بدنش از دست نره و مثل من یک عمر پشیمون نباشید و منم ندونسته و اینکه تجربه اول بچه داریم بود این اتفاق پیش اومد خواهش میکنم شما مواظب باشید خیلی خطرناکه

۵ پاسخ

ان شالله دیگه تشنج سراغش نیاد و حالش خوب بشه عزیزم

متاسفانه همینطوره ، نوه ی عموی من چن روز مریض بود روز تاسوعا باهم یجا بودیم یهو صدا جیغشون اومد رفتیم دیدیم بچه تشنج کرده سریع بردن بستری کردن و گفتن بخاطر بی ابی بدنشه که چن روزه اسهاله

دختر من الان ۶ روزه اسهال‌ه
چهار روز اول خیلی شدید بود چیزی هم نمی‌خورد حتی اب میدادم بالا می اورد
سه بار سرم زدیم ولی از دیروز خداروشکر میخوره

ببخشید میپرسم تشنج چجوری بود توی بچه تون؟

عزیزم این شرایط برای اسهال شدیده

سوال های مرتبط

مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۱ سالگی
سلام.الهی که همه بچه ها سالم و روبراه باشن.
چون درمورد اسهال زیاد سوال دیدم خواستم چندمورد بذارم.
اول اینکه دوستان دفع به تعداد زیاد، بدون قوام همیشگی اسهاله.
دندون دراوردن اسهال نداره، فقط تعداد دفع یکم بالاتره.
بعد اسهال حتما حتما او ار اس به بچه ها بدید برای رفع کم ابی و مواد مغذی.
اگر بچه ده کیلو هست، یه صفر بذارید جلوش همونقدر بهش بدید.
مثلا صد سی سی او ار اس بعد دفع.او ار اس آماده رو‌بچه ها بیشتر دوست دارن‌.
اگر اصلا نخورد، بهش دوغ بدید.با ماست پروبیوتیک و نمک خودتون درست کنید‌.
زینک به بچه ها بدید.کته ماش و ماست.مرغ کبابی.سیب رنده شده طلایی.موز نرسیده.تخم مرغ ابپز،سیب زمینی پخته.
پروبیوتیک...از جمله پروبیبی، کیدی لاکت، کپسول یوموگی، پدی لاکت این ها رو هرجور که روی بشور نوشته مصرف کنید.
اگه خدایی نکرده بچه تب داشت، بی حال بود، کم اب شده بود بدنش زیر چشماش گود شده بود حتما حتما ببرید مرکز درمانی.
دکتر ها پیشنهاد میکنن زینک تا دوهفته بعد ادامه پیدا کنه.
شیر پاستوریزه هم نخورن بچه‌ها.
انشاءالله بلا دور باشه از همه.
مامان ‌‌‌ایلیا مامان ‌‌‌ایلیا ۱ سالگی
روی صحبتم بیشتر با ماماناییه که تازه مادر شدن، مادرایی که مثل اون روزهای خودم حس می‌کنن توی یک باتلاق گیر افتادن و قرار نیست هیچ وقت از توش دربیان و هیچ کسی نه درکشون می‌کنه نه می‌تونه کمکی بهشون بکنه، مامانایی که با وجود این که جوری عاشق نوزادشونن که تا قبل از اون عاشق کس دیگه‌ای نبودن ولی خسته‌ن و بی‌نهایت احساس تنهایی می‌کنن، می‌خوام بگم خیلی از ماها این شرایط رو تجربه کردیم، حالا بعضی‌ها کمتر بعضی‌ها بیشتر، من خودم تا سه ماه اول فقططططط نشسته بودم داشتم بچه شیر میدادم چون شیرم کم بود و دائم زیر سینه بود پسرم و واقعا حتی حموم رفتن هم برام سخت بود چه برسه به کارای خونه و آشپزی، این در شرایطی بود که بارداریم هم برنامه ریزی شده نبود و درست تو شرایطی که من درگیر دفاع ارشدم و مقاله و شروع دکترا و این مسائل بودم پیش اومد، با این که هیچ وقت ناشکری نکردم بابتش ولی خییییلی خییییلی سخت گذشت، فکر می‌کردم دنیا دیگه برام تموم شده و همه اهداف و آرزوهامو باید ببوسم بذارم کنار، ولی اگر بخوام منصف باشم هر چی جلوتر رفت بیشتر تونستم به روتین زندگی خودم قبل از به دنیا اومدن بچه نزدیک شم،
ادامه تو کامنت
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
اول شوهرم پریود مغزی شد ، یک هفته الکی باهام دعوا میکرد غر میزد تو اون حین بچمم اسهال بود و بهونه گیر ، بعد خودم پریود شدم به بهونه پریود سه روز رفتم خونه بابام ، بعد این ویروسه رو گرفتم پدرم دراومد از بدن دردش ، رفتم سرم اینا زدم ، سه روز کامل تو خونه با ماسک بودم بچمو بوس نمیکردم و اینا که نگیره ، ولی گرفت ، یهو تب کرد ، تب شدید که با هیچی پایین نیومد ، مجبور شدیم ببریم بیمارستان ، سرم زدن تا اومد پایین ، بعد آنتی‌بیوتیک داد دکتر بهش که بچه من آنتی‌بیوتیک نمیسازه بهش ولی مجبور بودم بدم تا تبش قطع بشه ، خلاصه دو روز دادم که اسهال شدید شد و پاش به شدت سوخت ، دیگه دیروز روز هفتم آنتی‌بیوتیک رو قطع کردم بلکه اسهالشم قطع بشه وضعیت پاهاش افتضاهه ، تو این حین به شدت بهونه گیر و وابسته و چسبیده به من بود چون از سرم و اینام ترسیده ده بود ، بعد وقتی خودمو بچم مریض بودیم هیچ‌کمکی هم نداشتم چون مامان بابام درگیر کارای خواهرم بودن که متأسفانه نامزدیش به هم خورد و اینا ، اصلا حواسشون یه من نبود ، وقتم نداشتن در واقع
خلاصه این شد که تو دو هفته چهار کیلو کم کردم ، الانم تهوع و سرگیجه دائم دارم با دمیترون زندم
خیلییییی وزنم کم شده ، شوهرم خودش لاغره ، میگه خوب شدی تازه ، ولی خودم میدونم وضعیتم افتضاه شده و نمیدونم چیکار کنم ، بچمم از بعد این ماجراها دیگه جایی نمیمونه که بتونم برم دکتر ، حتی اجازه نمیده درست غذا بخورم ، همش داره بهونه میگیره و بغلمه ، غیر از جسمی ، از نظر روحی و ذهنی هم خیلیییییی خستم خیلی و واقعا نمیدونم چیکار کنم ، خونم خیلی به هم ریخته حتی نمیتونم یا نمیرسم مرتب کنم
دلم میخواد گریه کنم
احساس میکنم دارم خفه میشم همش
مامان آقاشاهان مامان آقاشاهان ۱۷ ماهگی
سلام خانما
خیلی حرصیم از حرص زیاد دلم میخواد گریه کنم 😭

امشب رفتیم خونه پدرشوهرم اینا موقع برگشت یکم طول کشید تا من و شوهرم از خونه بیایم بیرون ، شاهان با مادرشوهر وپدرشوهرم زودتر رفته بودن توکوچه
اومدیم سوارماشین شیم دیدیم نیستن بعد یکی دودیقه از کوچه بغلی اومدن و پدرشوهرم با ذوق شروع کرد به تعریف کردن که گربه رو زمین خوابیده بود رفتیم دست زدیم بهش من اون موقع چیزی نگفتم و اومدیم خونه
ولی الان بشدت ناراحتم
واقعا نمیدونم چرا اینجوری میکنه میدونه من بدم میاد یه رفتارایی میکنه که آدم میخواد سرشو بکوبه به دیوار
اینم بگم که میدونم دست شاهانو زدن به گربه چون این کارومیکنه
مرغ وخروس داره بالا پشت بوم هروقت میریم اونجا به شاهان میگه بیا دست بزن یا خودش میگیره بزور میاره سمت شاهان که دست بزنه یا سرشونومیبره سمت لب بچه میگه بوس کن و شاهان بدش میاد هر سری داد میزنه که سمتش نیاره ولی انگار مرض داره
همش میگه میخوام نترسه ولی بیشتر داره بچه رو اذیت میکنه
یا جوجه مرغ عشقو برمیدارع میزاره رو پاهای بچه اونم خوشش نمیاد همش دستو پاشو تکون میده میگه نه نه
یا یبار بچه رو برده بود توکوچه کنار جوب تو عابرپیاده ول کرده بود
اصلا نمیگه این بچه نوپاست میخوره زمین رو آسفالت
(شاهان چهار دستوپا نرفته وقتی میوفته رو باسنش و رو دستاش نمیوفته مستقیم با صورت میوفته )


کلیم بحثم شده تاحالا باهاشون که نکنن این رفتارارو
شوهرم که هیچی نمیکه فقط من
واقعا حالم بده از دستشون 😔😔😔