۶ پاسخ

میگذره دیگههه 😁😁😁😁😫

گزارش بزنید

تصویر

چه خوب میزاره کلاه سرش بزاری؟

عین انیسا ک هر شب با ناله میخوابع 🥲🥹

عالی ازین به بعد ه‌وا خوبه ببرش بیرون تند تند

خداقوت

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی کوچولو مامان امیرعلی کوچولو ۱ سالگی
چون همگی پرسیدید چجوری دارم شیر شبشو قطع میکنم
مامانا صبوری میخواد فقط
پسر من خیییلی وابسته بود به سینه ینی هر یکساعت اینا بیدار می‌شد باید شیرش میدادم شیرم نمی‌خورد صرفاجهت عادت
دیدم بد کاریه نه من میتونم راحت بخوابم نه اون دندوناشم خراب میشه صبحانه هم درست نمیخوره پس باید قطع کنم
شب اول خیلی سخت بود شام سیرش کردم بعدم آب و شیرش دادم تکمیل بعد خوابوندمش بدون شیر قصه گفتم و اینا خوابید
نیم ساعت بعد بیدار که شد راهش بردم گریه کرد نکونش دادم بازم کیه میکرد شیشو اب کردم بهش یکم آب دادم آروم شد اینقدر نوازشش کردم بویش کردم بچه ها بیشتر از هر موقع نیاز به محبتتون دارن
هیچی دیگه خوابید بار دوم یک ساعت بعد بازم همینطوری راهش بردم رو پام تو تابش خوابید تا ساعت ۶ مقاومت کردم و همینطوری گذشت
شب دوم بهتر بود بیدار می‌شد یه دور راهش میبردم می‌خوابید
شب سوم که بیدار شد تا به پشتش میزدم یا بغلش میکردم می‌خوابید ساعتای ۴صبح فکر کردم گشنش باشه شیر ماجان تپ شیشه ریختم دادم خورد خیلی راحت خوابید تا ۷ صبح
میتونید از این روش هم استفاده کنید گاهی وقتا نه اینکه عادت باز به شیشه کنه
فقط برای همین چند شب که قطع بشه شیر شب
امشبم که شب چهارمه ۱۲ نیم خوابید الان بیدار شد ساعت ۲ درضورتی که امیرعلی هم نیم ساعت یا یکساعت بیدار میشده الآنم که بیدار شد تا بلند شدم راهش ببرم خوابید گذاشتم سر جاش
شیر هم براش آماده کردم که ساعتای ۶ صبح بهش بدم بخوره
مامان 🩵آبی مامان 🩵آبی ۱۴ ماهگی
مامانای عزیز، دلم می‌خواد تجربه‌ای رو که پریشب برام گذشت با شما به اشتراک بذارم، شاید برای کسی مفید باشه.
پریشب یکی از سخت‌ترین شب‌های عمرم بود. پسرم بر اثر تب بالا برای اولین بار دچار تشنج شد… واقعاً لحظه‌های وحشتناکی رو گذروندم، لحظه‌ای فکر کردم دارم بچه‌م رو از دست می‌دم.

از عصر بهش هر ۴ ساعت قطره استامینوفن می‌دادم، اما تبش پایین نمیومد. دماش ناگهان به ۳۹ رسید و همون موقع که می‌خواستم براش شیاف بذارم، چشم‌هاش به بالا رفت و بدنش شروع به لرزیدن کرد. سریع با اورژانس تماس گرفتم. راهنمایی کردن که در زمان تشنج حتماً بچه رو به پهلوی چپ بخوابونم، زیر سرش بالش بذارم تا آب دهان وارد راه تنفسی نشه و باعث خفگی نشه، و با دستمال دهانش رو خشک کنم.
یکی از نکات خیلی مهمی که بهم گفتن این بود که زمان دقیق تشنج رو یادداشت کنیم؛ چون این موضوع برای تشخیص و درمان خیلی مهمه.

بعد از چند دقیقه، اورژانس رسید. براش شیاف گذاشتیم و سریع بردیم بیمارستان. بستری شد تا تبش رو کنترل کنن. واقعاً لحظات سختی بود، اما خدا رو شکر تا ظهر حالش خیلی بهتر شد.

این رو هم بگم که ویروس رو از خواهرش گرفته بود. اونم سرماخوردگی داره، تب و سرفه هم داره.

این تجربه رو نوشتم تا یادآوری کنم که مراقب تب بچه‌ها باشید. نذارید تبشون بالای ۳۸ بره. اگر تب داشتند، مرتب کنترل کنید.
پاشویه با آب ولرم خیلی کمک می‌کنه. می‌تونید یک باند یا دستمال رو با آب ولرم خیس کنید و روی شکم، کشاله‌های ران و زیر بغل بذارید، این کار خیلی سریع دما رو پایین میاره.

امیدوارم هیچ مادری هیچ‌وقت چنین شب سختی رو تجربه نکنه. 🙏🏻❤️