حالتون قابل درکه همه مامان اولیا اوایلش براشون سخته همه چی کلن چالش سخت و دلچسبیه ولی روی بچت خجالت نکش رو در وایسی نداشته باش با هیچکس
دقیقا حرفات چقدرررر حرفای دل منه...شوهر منم بچه میخواست کلی حرف زد و خامم کرد من نتونستم قانعش کنم که بابا ماشرایط نداریم...حالا که بچه آوردیم یه شیر درست کردن رو هزار دفعه میگم آخرشم منت سرم میزاره میگه تو هیچی بلد نیستی تو صبور نیستی پس بقیه چیکار میکنن دوتا سه تا بچه دارن!!!یدونه ام گوشی میگیره دستش میره دراز میکشه...منم خسته بخدا از همه خسته ام یکی نیس نیم ساعت پسرمو نگه داره یه حموم برم...
واسه منم همین جور بود منم سر بچه اولم تجربه نداشتم اما سر بچه دومم زرنگتر البته گاهی اونام میبینن نمیذارم یه جاهایی تنهام میذارن که نیاز دارم بهشون ولی خیلی اعصابم راحتره
من کاملا میدونم چی میگی،إن شالله مثل ابر و باد این روزا بگذره سریع برات
درکت میکنم ولی یا نزار ببره یا خودتم دنبالش برو
حدومرزارو مشخص کن اجازه دخالت بیجا نده بهشون
چون فردا تو تربیتتم بدجوری دخالت میکنن
کاملا درک میکنم...پسرم کم مونده یساله بشه و هر روز میگم کاش بچه دار نمیشدم...
چون به طرز وحشتناکی زندگیم دگرگون شده
به نظرم مرگ یه بار شیون یه بار،هرجوری شده بچتو نزار اونا اروم کنن.با تندی با دعوا.بچه وقتی بالا میاره یا حالش بده فقط مادرش رو میخواد.منم تا بچم یه سرفه میکرد،خواهرشوهرم و مادرشوهرم میگرفتنش.یه بار گفت بده گفتم نه خودم بلدم،هرجوری و هرکاری کرد ندادم بچمو.همون شد که دیگه فهمیدن بچه سالم و مریض مال مادرشه،دایه نمیخواد
درکت میکنم عزیزم ، منم سر بچه اولم این مشکل و داشتم کم تجربه بودم دیگران هم نظر میدادن که اینکارو بکن اونکارو بکن بعد سر هر مسئله ای هی شوهرم میگفت تو مادری؟؟؟؟ مادری کردن و بیا از خواهرم و مامانم یاد بگیر و فلان انقد حرصی میشدم سر همین حرفاش که حد نداشت ولی سر دخترم زرنگ شدم اجازه دخالت به هیچکس و نمیدم دخترمم خیلی به خودم وابسته س واقعا راحتترم اگرم مریض میشه یا چیز دیگه هرکی نظرمیده رک بهش میگم شما چندسال بچه کوچیک نداشتی نمیدونی چی به چیه اگه کمک نمیکنین نظر هم ندین😅، شوهرمم خیلی خوب شده خداروشکر
عزیزم اولین کاری که میکنی خدو مرز تعیین کن واسه خانواده شوهرت الان بچه کوچیکه ۲روزه دیگه تو تربیتش دخالت میکنن بگو من بچه داری میکنم خستم با بچه میخوابم درو باز نکن کم کم بکن هفته ای یکی دوبار رفت و امدت رو
الهی بگردم 🥺🫂♥️
الان ما مثلاً اومدیم ۱۳بدر همه رفتن دنبال دلخوشی خودشون منم بچه داری میکنم شوهرم هرازگاهی میاد میگه خوش میگذره میگم واسه من چه فرقی داره انگار تو خونه ام دیگه بچه ها و من😒
درکت میکنم منم دقیقا همه این روزا رو گذروندم ومیگذرونم یه افسرده عصبی به تمام معنا شدم بریدم
منم سر بچه اولم همین مصیبتارو داشتم
خیلیییی فشار روم بود منم دوست داشتم بچم گریه میکنه خودم ارومش کنم
داغون شدم بعد مادر شدن نه وقتی داشتم به خودم برسم نه چیزی آخرشم گفتن تو بچه رو بد بار آوردی 😔
خانواده شوهر که نگم برات افریطه
درکت میکنم کاملا
درکت میکنم یعنی من الان تو راه برگشتم از مسافرت دهنم سرویس شد من مامانمو اوردم همرام که کمکم باشه هم زیارت . خب مامانم دستش درد نکنه خیلی کمکم کرد اما بچه شوهرم دهنمو سرویس کردن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.