۷ پاسخ

کاش منم یکی بود برام کار می‌کرد و آشپزی منم فقط بچه داری میکردم. ‌سخت نگیر همه چی میگذره .

خدایا شکرت مهساسرعقل اومد

والا بمون.همین که یه کم کمکت کنن به دنیا میارزه.من مامانم ۱۰ روز موند خونم بعد رفت.دیگه هم نیومد یه سر بزنه بهم ببینه من چه وضعی دارم.افسردگی گرفتم.گریه میکردم هر شب.یه دختر بزرگتر هم دارم.دلم براش کباب بود.نمیرسیدم یه غذا درست کنم.همش غذای بیرون یا حاضری.بیچاره شوهرم میگفت دلم برای پلو خورشت خونگی لک زده.خانواده شوهرم هم ایران نیستن.وگرنه خیلی با معرفت تر از مامان خودم بودن.اگه یکی هست کمک کنه بهت خیلی خوبه واقعا

عزیزم سعی کن بیشتر شیر خودتو بدی
هم مقوی تره هم زیاد میشه شیرت
و هم اینکه بچه زود پسش میزنه اگر به شیشه عادت کنه الانم ماشاالله ۱۰ روز شده همش با شیشه خورده

به نظرم تا ۴۰ روزگی بمون هم قشنگ به بچت برس واسش وقت بذار هم خودت استراحت کن

خب خداروشکر عزیزم فقط الان مهوا کوچولو هست میتونی بش شیر کمکی بدی اما عین دختر منم از یک ماه ک بگذره ممکنه یکیو انتخاب کنه منم واس همی شیرخشک رو قط کردم،حالا هر وقت خواستی برو شما ک خونت دور نیست عین ما طبقه بالایی همی الآنم میتونی بری هروقت خسته شدی برگردی پیش مادر شوهرت اینا یا حتی آخر هفته هم رفتی هر موقع نیاز ب کمک داشتی میتونی برگردی پیش شون ب خودت سخت نگیر سر این قضیه رفتن و موندن

به منم میمی بده بقولم🥹

سوال های مرتبط

مامان مهوا مامان مهوا روزهای ابتدایی تولد
میخام بنویسم واسه تموم کسایی که تازه زایمان کردن یا قراره زیمان کنن ولی مثل من بی تجربه هستن
روزی که مهوا زردی داشت و رفت روی ۱۷ دکتر گفت بستری بشه
از همه طرف فشار روم بود با هزارربهونه گریه کردم
شروع کردم شیر خشک دادم به مهوا هر ساعت صدتا تاپیک هم اینجا میزاشتم
هم کلی به جون شوهرم غر میزدم که من دلم نمیخاد بچم شیر خشکی بشه
من مامان خوبی نیستم فلان که شیر نمیدم به بچم
اون موقع خونه مادرشوهرم بودم حالا ب زور هم بود ۳ وعده غذای آماده بهم میدادن شیرم زیاد بود جوری که میریخت خب این خیلی بدتر میکرد حال منو
شیرم پر آغوز بود و سنگین و چرب زود سیرش میکرد واقعا زردیش اینجوری نمیومد پایین منم اصلا قبول نمیکردم
اینجا هم خیلی از دوستام گفتن
شیرخشک بده بعد ب جونم دعا کن
یا نمیدونم مگه مادر شدن فقط شیر دادنه اینقدر کار و زحمت داره این یکی توش گمه و کلی تجربه ... من هیچ کدوم رو گوش نکردم فقط غصه خوردم
تا اینکه زردیش خوب شد و دکتر اجازه داد شیرخودمم بخوره
حالا امروز ۱ هفته هس خونه خودمونم
طبیعتا کارم توی روز هزار برابر شده خوابم کمه کم
تا چند روز اول ک فقط آب میخوردم یا فوقش شربت ک غش نکنم
حالاهم ک مثلا اشتهام باز شده ی کم نهار ی کم شام
بازم نمیتونم درست حسابی غذا بخورم
با اینکه هر وعده دارم غذا میپزم خودم
همینه ک شیر آنچنانی ندارم
الان با تمایل خودم دارم به مهوا شیرخشک میدم
چون میبینم از توانم خارجه
ادامه کامنت