۹ پاسخ

رفتنی چهار قل بخون و آیه الکرسی
اومدنی هم اسفند دود کن تا رسیدی خونه
و نمک بچرخون دور سرتون

منم همیشه بعد مهمونی یه هفته مریض میشم

سلام فکرکنم توچشمیدبه خاطراون

عزیزم اسپری بینی بگیرید هر وقت کسی اومد یا رفت اسپری کنید خیلی جلو مریضی رو میگیره

ما هم همینجوری هستیم متاسفانه دلیلشم هم پیدا نکردیم😞

منم همینم حتی جرات نمیکنم برم بیرون سریع چشم میخورم

همه چی به خشگلی نیست حتماشیرین زبونیدوبامزه چشم ازراه دوستی میره اسپنددودکن سریع

تا میای اسفند دود کن

من هر جا برم بیام تهوع وسر درد میگیرم

سوال های مرتبط

مامان arvin مامان arvin ۴ سالگی
مامانا پسراتون آرومن؟
مهمونی میرید یا مهمون میاد اذیت نمیکنن؟
من که قید مهمونی رفتن و زدم امسال بزار همه از دستم ناراحت بشن از دست کارای پسرم اصلا روم نمیشه جایی برم جیغ میزنه داد میزنه با صدای بلند حرف میزنه فقط کافیه یه چیز بگه کسی صداشو نشنوه یا اشتباهی جوابشو بده داد میزنه نهههه من اینو نگفتم یا کسی بهش بخوره جیغ میزنه چرا بهم خوردی بدو بدو میکنه به همه چیز دست میزنه اصلا فرق شوخی و جدی و نمیفهمه مثلا یکی باهاش شوخی میکنه داد میزنه میگه اه چرا اینو بهم گفتی دیروز با دوستم حرف میزدم گفت اومدم خونه مادرشوهرم بچم رفته داره با بچها بازی میکنه من اصلا خبرشو ندارم با من کاری نداره یه لحظه دلم برای خودم سوخت من حتی خونه مامانمم میرم از اول تا آخر تو استرسم همش دارم به پسرم توضیح میدم که فلانی باهات شوخی میکنه فلانیدوست داره داره نازت میکنه نه فلانی منظورش این نبود بعد از مهمونی برمیگردیم به قدری پرم که شب کلا فقط دارم گریه میکنم خدایا دیگه 4 سالش شده بسمه بخدا دیگه بسمه😭
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم