۵ پاسخ

به سلامتی عزیزم😍❤️

بسلامتی و خوشی 🩵

یعنی ۳۷ پر نکردی ک سزارین کردی

عزیزم بسلامتی

به سلامتی و دلخوش
منم سزارین کردم خیلی راحت بودم
یکی دوتا شیاف زدم پمپم نداشتم
خدا راشکر خوب بود
سردردم نداشتم چون زیاد سرمو تکون ندادم ک بلند نکردم

سوال های مرتبط

مامان آلاء و آیه مامان آلاء و آیه ۱ ماهگی
مامان نون خامه ای🧁 مامان نون خامه ای🧁 روزهای ابتدایی تولد
#تجربه_زایمان
دیروز وقت سزارین داشتم بیمارستان نیکان اقدسیه پیش دکتر لیلا سعیدی
ساعت ۷و نیم صبح رفتیم پذیرش کارا رو انجام دادیم ساعت ۸ و ربع فرستادنم بلوک زایمان
واسم سوند وصل‌کردن تجربه سوند برای من وحشتناک بود
بشدت درد داشت و چندش بود، بعد فرستادنم اتاق عمل آمپول بی حسی اصلا درد نداشت بلافاصله پاهام داغ کرد و‌ سر شدم، عمل رو شروع کردن خیلی استرس داشتم از ترس میلرزیدم اما هیچیو متوجه نشدم شنیده بودم بعضیا موقع عمل حس تیغ کشیدن رو میفهمن اما من حتی اونم متوجه نشدم فقط موقعی ک‌بچه رو‌کشیدن بیرون انگار از دندم کشیدن بیرون ی حس بدی داشتم گفتم آی🥲 سریع نی نیو آوردن چسبوندن ب صورتم و آرامش بهم تزریق شد🥺😍
بعدش بردنم بخش و‌ چون آرامبخش داشتم و سر بودم دردی نداشتم
از سری ک‌در اومدم درد وحشتناکی‌اومد سراغم با پمپ درد و شیاف و‌مسکن هم کنترل نشد
من خیلی درد داشتم و هنوزم دارم. هیچکس مث من نبود
ماساژ شکمی رو ۵ ۶ دفعه انجام دادن حین سری و اصلا درد نداشتم و‌متوجه نشدم و برام خیلی خوب بود اصلا خونریزی ندارم الان از پریودی کمتره خونریزیم
در اخر دکتر سعیدی انقد قشنگ بخیه زده ک انگار ن انگار شکمم باز شده
مامان قند عسلم🫀 مامان قند عسلم🫀 ۳ ماهگی
تجربه سزارین
دیگه اونجا اونقدر از حال رفته بودم که دیگه هیچ حسی ب پسرم نداشتم فقط ارزو کردم خدایا عاشق پسرم بشم ی حس پشیمونی داشتم میون اون دردها من رو بیهوش کردن و ساعت ۱۱ونیم به هوش اومدم اونقدر میلرزیدم که با صدای لرزان فقط پسرمو صدا میزدم (گرشااا) (گرشاااا) حدودا نیم ساعت بود که میلرزیدم دست شوهرم و مامانمو محکم گرفته بودم کم کم حالم بهتر شد و برام شیاف گزاشتن من خونریزی هم کردم و شکمم رو هم فشار دادن که خیلی درد بدی بود
از فرداش که سوند رو برداشتن من شروع کردم به راه رفتن و خوردن مایعات گرم هر لحظه حالم بهتر میشد و تمام کارام رو خودم میکردم و الان هم تموم کارامو خودم میکنم با وجود مادرم تنها بخش دردناک زایمانم فقط وقتی بود که ۱ساعت ونیم درد طبیعی کشیدم حالا بعضی از مادرایی که طبیعی زایمان میکنن و کلی ساعت درد میکشن واقعا خدا بهشون قدرت و قوت بدنی داده امیدوارم همتون زایمان راحتی داشته باشید فقط از فاطمه زهرا کمک بخواین و خدا در پناه حق باشید❤️
مامان 𝑨𝒍𝒊🧸 مامان 𝑨𝒍𝒊🧸 ۳ ماهگی
🌸تجربه سزارین پارت پنجم🌸
همون موقع به خانم پرستار گفتم و اومدن دوتا شیاف هم برام گذاشت تا ساعت چهار اینا که وقت ملاقات تموم میشد با خانواده ام سرگرم بودم در اون حین بیحسی ام کامل رفت وقتی همه رفتن دردم شروع شد اما اونقدر که میگفتن و شنیدم بودم زیاد نبود واسه من مثل درد پریودی بود اما من پریودی های دردناکی هم داشتم خلاصه درد غیر قابل تحملی نبود با شیاف و سرمای که بهم وصل میکردن من اوکی بودم.خب شاید ساعت ده شب و باید یک چیزی میخوردم و از تخت میومدم پایین که قسمت سخت سزارین از نظر من فقط اون لحظه ای بود که خوابیده بودم و باید مینشتم لبه تخت این خیلی واسم سخت بود خلاصه با کمک همراهمیم بلند شدم نشستم لبه تخت یکم بابونه و نبات خوردم پرستار اومد سوند رو خارج کن اصلا درد نداشت سوزش هم نداشت من چون از وقتی از اتاق عمل اومده بودم تکون نخورده بودم و کلا به پشت دراز کشیده بودم موقعی که تکون خوردم و نشستم خون ریزی کردم همین باعث شد شکمم رو فشار بدن چون به دکترم سپرده بودم تو بیحسی انجام بدن که همین کار رو هم کرده بودن اینو یادم رفت بگم موقعی که میخواستم برم پخش از ریکاوری اونجا هم شکمم رو فشار دادن درد نداشت موقعی هم وارد پخش شدم فشار دادن چون هنوز بیحسی داشتم اونم قابل تحمل بود خب داشتم میگفتم چون خون اومد ازم پرستار چند بار شکمم رو فشار دادم خب واقعا دردناک بود اما چند ثانیه فقط دردش میشد
مامان 𝑨𝒍𝒊🧸 مامان 𝑨𝒍𝒊🧸 ۳ ماهگی
🌸تجربه سزارین پارت هفتم🌸
خب چند ساعتی بعدم دکتر اومد بالای سرم ازم شرح حال گرفت بهشون گفتم میتونم مرخص بشم گفتن بعد عمل باید ۴۸ ساعت بیمارستان باشی اما اگه به رضایت خودت خواستی ترخیص بشی مشکلی نیست منم به رضایت خودم ترخیص شدم و یک سری داروهاهم گفتن که استفاده کنم الان نمیشه گفت درد ندارم طوری هست که میگیره ول می‌کنه اما قابل تحمله فقط همین پهلو به پهلو شدن نشستن بلند شدن برام خیلی سخته قدم هم که میزنم اصلا نمیتونم کمرم رو صاف نگه دارم
خلاصه دیشب هم حموم کردم و بخیه هام رو باز کردم و شستم یک مقدار بعد حموم دردم زیاد شد که آخر شب بود و من خوابم برد😐😐😐
الآنم شکر خدا حالم خوبه دردی که دارم قابل تحمل هست واقعا چیز وحشتناکی نیست بازم میگم واکنش هر برن فرق میکنه
من از سزارین راضی بودم بازم میگم از زایمان طبیعی بهتره در هر صورت بخوای مادر شی دردش هم باید تحمل کنی،،واسه پسرمم دعا کنید که زود بیاد پیشم سی هفت هفته و سه روز زایمان کردم پسرم کامل رسیده بود چون آبش کم بوده باید زیر اکسیژن باشه فقط پارت بعدی هم در مورد بیمارستان و دکترم میگم