خانومایی ک منو دخترمو میشناسن میدونن چقد من همیشه از دست دخترم شاکی ام😂 اینارو اینجا میتویسم بعد چند مدت میام میخونم مثل خاطره میشه 😂😂 دخترمن از صبح ک بیدار میشه دنبال بهونس گریه کنه بعدشم انقد خرابکاره تا چشم منو دور میبینه میره بهذجون دیوار ها میافته یا رژ میگیره به سر و صورتش و وسایلا میزنه عصرا ۳ تا ۷ میره مهد ۷ میاد گشنه خسته فقط جیییییغ گریه!!!! انقد اخلاقش بده اصلا باهاش بازی نمیکنم دوس ندارم بازی کنم خسته میشم حوصلمم نمیکشه! اما واسش پرستار خصوصی میگیرم بیاد بشینه باهاش بازی کنه: الان وقتی میگم فضولی میکنه در این حده که مامانم هر دفعه میاد (شهر دیگه س) نمیاد خونه من میره خونه ی اون یکی خواهرم که اونم دخترش از مایا یک سال کوچیکتره. سری اخر ک تولدم بود و همه خونه خواهرم رفتیم باز!!! شوهرم میخاس چایی بخوره مامانم انقد خسته بود از دست شلوغی های دخترم به شوهرم گفت نمیخاد چایی بخورین سریع تر بلند بشیم بریم. ازون موقع بهم بر خورده میگم دیگه مامانم اومد منم نرم!!! همیشه میرم پیششون همی میگن چقد فضوله!! امروز صبح زنگ زده مامانم میگه مایا اروم تر نشد؟؟؟ خب اخلاقشه دگ انتظار دارن یه روز صبح بیدار بشه اصلاح بشه. خلاصه شلوغی های دخترم از یه طرف حالمو میگیره حرفا و قضاوت های بقیه جور دیگه

۱۳ پاسخ

کاش خودت وقت میزاشتی براش
چندبار که پرستار اومد ببین چیکارا میکنه چه بازیایی انجام میده توهم همونا رو یاد بگیر انجام بده
با تو بچه حالش خوب میشه
وقتی ببینه پدرمار براش وقت میزارن بهش احترام میزارم مهم میدوننش اونم بیشتر گوش میده بهتون احترام متقابل میزاره
من الان که دوتا بچه دارم .وقتی این یکی رو شیرمیدم میخوابه میگم خب الان بریم با مانا بازی کنیم برای مانا وقت بزاریم که بدونه مهمه برام و تازه وارد جای اونو نگرفته .هرکسی جای خودشو داره .اینجوری به داداشش حسادتم نداره که بخواد اذیتش کنه .
و میرم یه بازی کوچیکم بکنم راضی میشه دخترم

دقیقا مثله دختره من.مطمئن باش دوسش دارن ولی خودمون ک میدونیم بچهامون شیطونن.من حس میکنم چون مدام خونه هستن اینجورن انرژیشون تخلیه نمیشه

پسر من خیلی اخلاقش خوب بود یک ماه رفت مهد به شدت لجباز و لوس و بهانه گیر شد نذاشتمش مهد دیگه الان خدارو شکر بهتر شده

آهن و دی دخترت و چک کن عزیز دلم بعد برو اینستا پیج خانم غلامی یا خانم اسماعیلی مشکلت و بگو کمکت میکنه

حالا فک کن توی این شرایط ما مادرا باید چقدر خودمون رو قوی کنیم ،اینکه ناراحتیم و میایم یجا دردو دل میکنیم خوبه سبک میشیم ولی انقد باید روی خودمون کار کنیم تا زمان برامون سخت نگذره

عزیزم تو تنها نیستی ،بچه ها توی خونه ان اسمشون مشخصه بچه ان، باید بچگی کنن،متاسفانه الان شرایط طوری شده طفلکی مدام خونه ان، مادرا هم بخاطر شرایط سخت زندگی و مشغله وقت لازم رو ندارن ،من خودم مادرم درکت میکنم،دختر منم وقتی دخترعموم میان انقد ذوق و شیطونی میکنه بعد اونا محلش نمیذارن دلم میسوزه براش، مادرشوهرم بهش میگه بچه بد، هی میگم نگید به بچه ،یعنی فکر کن بخاطر همین رقت اومدم خیلی کم کردم ولی دخترم لج میگیره باباش میبرمش چون طبقه پایینن

بنظرم بچت هر چی هم باشه اجازه نده بقیه برچسبهایی مثل فضول بودن و غیره رو به بچه ات بزنن

عزیزم این چیزایی که میخوام بگم خواهرانه میگم و چون میدونم براتون مهمه😊

شیطنت و خرابکاری بچه ها تو این سن طبیعیه و اقتضای سنشونه منتها از ی حدی که فراتر بره ینی توجه میخواد بازی میخواد اونم نه پرستار

توجه و بازی از طرف پدر ومادرش میخواد..

شما خیلی هزینه کردین براش پرستار و مهد و....ولی به نظرم یکیشو حذف کنید و فقط خودتون وقت بزارین بازی کنید خاک بازی اب بازی بپر بپر بغلش کن بوسش کن باهم برین بیرون ی بستنی بخورین از طرف خودتون ارضاش کنید

دقیقا دخترت مثل پسرمن بد قلقه هیچکسم نمیتونه درک کنه مگه کسی که مثل ما بچه فوقالعاده شر و بدقلق و جیغ جیغو داشته باشه هم خانواده من هم همسرم پسرمو دوست دارن ولی از دستمون آسی شدن نمیخوان زیاد باهامون معاشرت کنن پسر منم تو ماشین بیشتر اوقات میخوابونیمش یه مدت دکتر بهش پدیا بست اسلیپ داد ولی اخر شبا میخورد نهایت تا 4صبح میخوابید بعد بیدار میشد دوباره بهونه گیری خلاصه منم اسیرم باهاش هیچ راهی هم نداره تا بزرگ شه و درک کنه منم تو خونه همش دعوا گریه جیغ بهونه تازه کار من سخت ترم هست یک دختر 10ماهه دارم الانم باردارم شرایطم فوقالعاده وخیمه ولی مجبوریم کنار بیاییم باهاش ان شاءالله در آیند موفق باشن

وای چ حوصله ایی داری اصلا تحمل ندارم بااین مدل بچه ها بشین فک کن ببین باید چی کارکنی وگرنه از لحاظ اعصاب داغون میشی

پرستار خصوصی یعنی چی؟!!!!اسباب بازی و پرستار جای شمارو نمیگیره.باید اول رابطتت رو باهاش درست کنی ک بعد یکم ب حرفت گوش کنه و رابطتت فقط با تایمی ک براش میذاری کنارش بچگی کنی،درست میشه
ولی من چندتا تاپیکاتو خوندم بنظرم تا دیر نشده خودت برو پیش مشاور.رفتار اون بچه بازتاب رفتار و اخلاق خودته

عزیزم دختر منم تو همی سن دقیق همینطوره کاش حال داشتم برم از دیوار اتاقش عکس بدم بخدا ک گاز زده 😐دیوار رو هرچی دفتر میخرم میبینم وسطا کارکشید رو دیوار رژ کشید باز حیرونم کجا قایم کنم خلاصه ک زیاده نمیشه تایپ کرد شما تنها نیستی بقیم هی میگن چرا فضوله ویانا ک تو شهر غریب تنهاس تو خونه چرا فضوله

ای دختر مام همینیم دقیقا با این تفاوت که خانواده همسرم همش میگن شلوغه فضوله دوسش دارن ولی بازم میگن

سوال های مرتبط

مامان ارش وآیلین❤️🤩 مامان ارش وآیلین❤️🤩 ۳ سالگی
پسری که از ساعت ۶ صب بیدار بوده و خونه رو ترکونده دوبار حموم اب بازی رفته کل وسیله های اشپز خونه رو ریخته کف حال و همه کشو لباس هارو خالی کرده لباساروریخته ته اتاق .
خسته بودم واقعا دیگه حتی ظهرم نخابید من یه ساعت خابیدم پاشدم واای یه بسته ماکارونی رو نرم نرم کرده ربخته تو خونه ، خونه ای که تازه جاروبرقی کشیده بودم .
همسرجان از سرکار یه ساعت پیش زنگ زد گف دوساعت دیگه میام ینی تقریبا۱۰یا ۱۰:۳۰ شب من ساعت۹ شام بچرو دادم درازش کردم ب بدختی درازش کردم اونم از جایی خسته بود از بازی و خرابکاری هاش سریع خابش برد 😁🖐️
همسر هنوز نیومده ،
بچرو خابوندم ..
پاشم خونه هارو مرتب کنم تا همسر میاد شام بخوریم و خلوت کنیم 🤭🦧

راسی خیلی خوشحالم از این بابت که پسرم امروز کلی خرابکاری کرد اما اصلا دعواش نکردم ، بچس خب باید بازی کنه ، حالا یکی دوساعت طول میکشه جمع کردن ولی خونه جمع میشه 😁🤌

پسرم خابیده و من خوشحالترینم بابت امروزی که خوب گذشت ❤️🙏
«فردا روز مهمیه برام حتما خوب بگذره»
مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
سلام خانومای گل... نمیدونم این چه داستانیه یعنی هر موقع که پسرمو میبرم بیرون یا خانه بازی فرداش از دماغم میزنه بیرون دیروز بردمش خانه بازی از صبح بیدارشده میگه گلوم میسوزه دلم درد میکنه دقیقا یه هفته پیش هم بردمش خانه بازی فرداش همین موضوع بعد بردمش دکتر گفت ویروسه نمیدونم این چه ویروس کوفتیه که هر وقت بیرون میریم بچه ی منو میگیره یعنی بچه های دیگه رو تو کوچه هر روز میبینم ماشاللههزار ماشالله سر حال و سرزنده دارن بازی میکنن و دست و پاهاشون همه کثیف و خیس عرق غبطه میخورم چرا بچه یمن اینجوریه... یعنی بیرون نبرمش مثلا خیر سرم میبرم حالو هواش عوض شه بدتر ببخشید این حرفو میزنم شرمنده میرینه تو حالم منتظرم دکترش بیاد ببرمش دکتر بخاطر گلو و دلدردش... اوففففف یعنی از صبح تا حالا زهرمارم شده انقد که این بچه غر زده نق زده گریه کرده داروهاشو که سری قبلداده بودو بهش دادم اصلا بگو یه ذره تاثیر من هر سری با دکترش باید قرار داد ببندم با این وضعیت.. والا به خدا گرفتاری شدیما... 🤦🏻‍♀️😖😥😮‍💨😮‍💨😮‍💨