دلم خیلی گرفته کاش میشد برم یجا ی دل سیر گریه کنم
دلم گرفته از بداخلاقی کردن صبور نبودن مامان بی حوصله و بی نشاط بودن برای بچه هام
دلم گرفته ازبنکه یادم رفته یروزی برای وجود همین بچه دعا کردم با دنیا اومدن دندون دراوردن چهار دست و پا رفتنش غذا خوردنش راه رفتنش چقد ذوق کردم چقد قربون صدقش رفتم بوسش کردم بغلش گردم ولی حالا که بزرگ‌شده یادم رفته همه اینارو یادم رفته که محبت و مهربونی فقط واسه بچه وقتی که کوچولوا نیس برای همیشه هست
از خودم دلگیرم که چرا بچم مدام سرزنش میکنم گیر میدم بهش دعواش میکنم گاهی کتک میزنم دستم بشکنه
خدایا منو ببخش که با امانتت درست رفتار نمیکنم
کاش منم مامان مهربون و صبوری باشم برای بچه هام😔😥😢

وای خدای من منم یه مدت خیلی به بچم سخت میگرفتم بخصوص برای درسش یا کار بد کوچیکی انجام میداد جیغ میزدم خلاصه حالم خیلی بد بود ولی خدارو شکر یکم از زایمانم گذشت الان بهتر شدم

تاپیک آخر منو بخون ب زندگی امیدوارمیشی

تو تنها نیستی عزیزم،واسه همه پیش میاد،انشاالله خدا کمکمون کنه بتونیم بیشتر صبوری و مهربونی کنیم😊

عزیزم میدونم درکت میکنم
همیشه حموم رفتی غسل صبر بریز 3صلوات یه آیت الکرسی بخون