چه ربطی داره عزیزم هرکسی شرایطش یه جوریه چرا ناکافی باشی خدای نکرده حالت بد میشد خاطره بد میموند برات خوب بود؟ مهم اینه الان مادر خوبی هستی برا بچه ت نمیدونم چرا ما استاد اینبم خودمون حال خودمون رو خراب کنیم
ول کن بابا والا حس خاصی نبود همش جو الکیه
والا من از اون لحظه هسچینفهمیدم همه وجودم بی حالی وتنگینفس بود و استرس
دفعه بعدی قطعا بیهوشی رو انتخاب میکنم
اوووو آنقدر هم که فکر میکنی لحظه خاصی نیست
به هرحال توام اولین بار چه بچه ات رو دیدی کلی حس خوب داشتی
مهم همینه که جفتتون سالم و سلامت از بیمارستان اومدید
بعدم تو کلی مشکلات بارداری و زایمان و شب بیداری و... از سر گذروندی
اینا کم چیزیه؟!
بگم بی حسی زدن برام ،از شدت استرس خوابم برد باورت میشه؟ فقط صدای گریش رو انگاری شنیدم .از خستگی و استرس خوابم برده بود🤣
وای من بیهوش بودم
صدبارم برگردم عقب بازبیهوشیه
حالاببینی ی نبینی چ فرقی داره بهترازی عمر کمردرده
من ک خیلی میترسیدم دکترگف فقد بیهوش
اصن بدون بیهوشی نمبزاشتم عملم کنن
خیلی هم حس خوبی بود
واسه من بی حسی زدن ولی بچرو نیاوردن ببینم با اینکه بیمارستان خصوصی گرفتم
من دوتا بچه دارم یکی بی حسی بود دیدمش یکی هم بیهوشی والا هیچ فرقی نداش از نظر من بیهوشی خیلی برای مادر بهتره از لحاظ روحی
مهم الانه که حس خوب داشته باشی که بدی به بچت
آخه اینا غصه هس که تو میخوری
الان به چی فکر میکنی عزیزمن ساعت ۲ نصف شب
منم که سز اورژانسی شدم وسطش حالم بد شد یه آمپول زد تو شونه م داشتم میمردم اون وسط
اصلا نفهمیدم کی بچه رو آوردن پیشم بعدش فیلم شو دیدم 😐 باورت میشه
بگیر بخواب تا بچه ت خوابیده
کله سحر باید بلند شی 😂
خب الان چه فرقی میکنه لحظه اول ببینی یا چند ساعت بعد درهر صورت دیدار اوله و قشنگیش هم سر جاشه چ گیرایی میدین به خودتون ها
وا ای چ فکرای الکیه ول کن منم بیهوش شدم سر بچه بعدیمم اسرار دارم بیهوش کنم ببین تو تا به هوش بیای بچه تو بغلته و تا وقتی بزرگ بشه تو بغل تو هست و تو کلی حس خوب میتونی ازش بگیری اون سوزن بیحسی میدونی بعدش چقدر کمردرد داری و اذیت میشی
😑😑منم میخاستم بیهوش بشم چون مشکل کمر داشتم گفتم سوزن نزنن دیسکم بدتر بشه
اما دکترم گفت مشکلی پیش نمیاد بی حسم کردن 🤦♀️🤦♀️🤦♀️هم بچرو آوردن کنار سرم صورتشو ندیده پنیک شدم بیهوشم کردن
توراخدا غصه چیو میخوری. مهم الانه که مادری میکنی براش. اونجا هیچ اتفاقی نیوفتاد. مهم همون دیدارت که بعد که دیدیش بغلش کردی. حالا هروقت بود اشکال نداره
من بی حسی بودم الان باید به خودم افتخار کنم؟؟اینا چه حرفیه میزنی گلم؟؟الان چون من نتونستم زایمان طبیعی کنم باید خودمو سرزنش کنم؟؟مهم اینه که تو مادر اون بچه ای و الان به وجودت احتیاج داره
منم بی حسی بودم ولی اون وسط قشنگ حس میکردم ک دارن شکممو میبرن و انگاری درد داشتم، بعد خاب اور زدن بهم بازم اونقدی بچه رو ندیدم😂🤦🏻♀️
من بعد از هشت ساعت درد طبیعی رفتم اتاق عمل با بی حسی بچه رو درآوردن اون وسط وقتی صدای بریدن شکم رو میشنیدم ترسیده بودم چون امادگی ذهنی نداشتم براش بعدشم بچم رو بهم نشون ندادن چون باید میرفت زیر اکسیژن بعدشم از روز دوم چنان سردرد و گردن دردی داشتم تا چهار پنج روز که گریه میکردم نمیتونستم تا دسشویی برم ،بخدا هیچی از دست ندادی الکی گریه نکن 😒
اصلا این حرفونزن قشنگم
به خودت افتخارکنکه ۹ماه تونستی یه کوچولورو با تمامسختی ها درونت نگه داری وسالم فارغ بشی وکنار فرزندت باشی
اصلا مهم نیست قشنگم
مهم الانه که کنارهمین
وای چرا خودتو سرزنش میکنی خب منم لحظه اول ندیدمش بیهوش کامل بودم هیچوقتم خودمو سرزنش نکردم
عزیزم مشکلت چیه چه حمله پانیک بهت دست میده
چون منم در روز چندبار ی همه پانیک بهم دست میده دارو میخورم
اگه دوست داشتی بگو😘
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.