۴ پاسخ

دخترمنم همیحجوره
میرررره

هیرادم دقیقا همینه
چند روز پیش وسط خیابون داشت دستمو ول میکرد به زور گرفتم بغلم بدو بدو اومدم سمت خونه
هیراد هی گریه میکرد
همه داشتن نگاه میکرد
یکی اومد گفت خانم بچه رو کجا میبری چی شده
گفتم بابا بچمه میگه دستمو ول کن برم وسط خیابون
فکر میکردن بچه رو دزدیدم 😐

من میبرم دوسه روژ یکبار ولی تا میام خونه میگم چه گهی خوردم رفتم بازم آدم نمیشم حوصلمون سرمیره میریم تا سرکوچه برمیگردیم😭🤣

دقیقا مثه دخترمن فقط میگه خودم راه برم توهیچی نمیمونه براخودشم همونجور میره من دیروز ۵دیقه بردمش تاجلو در ینی اندازه صدسال خسته شدم اونقد ک دوییدم دنبالش مراقب بودم ک ماشین نیاد نیفته

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
گاهی اینجوریم ک وقتی بچه های هم سن هانا رو میبینم ک برا خواب شون اذیت نمیکنن، ارومن، تو ماشین راحتن و جون ب لب نمیکنن ادمو یا باهاشون میری بیرون انگار ن انگاز ک بچه همراته و ب خریدت میرسی ن اینکه تا دو قدم اونورتر ب غلط کردنت راضی میشی، لباس اینام نداری ولی بازم وقتی میدونی تو بازار چیکارا ک نمیکنه میگی جهنم لباسم نمیخوام
میگم کی میشع هانام کمتر اذیت کنه، شوخیاشو کار ندارم ولی جیغ و داد و گریع هاش واقعا نمیکشم گاهی
الان دیشب تو ماشین یهو شروع کرد ب جیغ خوابش میومد چون و نمیخوابید تو ماشین تا رسیدیم خونه هزار بار لعنت کردم خودم
خوابشم نیاد یا تو ماشین خوراکی باید بدم بهش یا گوشی ک اروم باشه و گرنع بازم جیغ و داد میزنه
جاییم ک میرم تا یکی دو ساعتی ک کسی نبایو نزدیکش بشه و گرنع گریه میکنه و ..‌
بازارم ک میرم میگه منو ولم کنید برم هرجا میخوام دست بزنی مغازه رو میریزع رو سرش
بعد مثلا بچه کوچیک تر هانا میره بیرون قشنگ دست باباشو میگیره و راه میره ن دادی ن فریادی ‌و...
ناشکری نمیکنم ولی خوب میدونید دلم پوسید تو خونه ب وقتیم ک جایی میریم باز ی جورایی کوفتم میشه
جرئت نکردم ببرمش پارک تا حالا وقتی اینجوریه
عکاسیم ک رفتیم عکاسی رو دوتا عکاسب کرد نیم ساعت بیشترم علاف شدیم و اخرم نشد عکس بگیریم و برگشتیم ...