۱۲ پاسخ

راستی این روزا رو کلا تو پارک میگذرونیم تا ارین مشغول بشه و سراغ شیر خوردن نگیره
حتی صبح ساعت ۷ صبح هم رفتیم تو پارک چون بشدت بهونه گرفته بود و گ یه میکرد
امشبم ساعت ۱۱ از پارک برگشتیم
دورش هم شروع کردیم خاله هام با بچه هاش میان باهاش بازی میکنن،آخه من اومدم شهرستان خونه مامانم

منم فکرم شده از شیر و پوشک گرفتن خیلی سخته واقعا ‌.مخصوصا شیز که پسر من خیلی وابسته ی

منم میخام بگیرمش هی ببرمبچرخونم یادش بره خداخودش کمکمون کنه

سلام عزیزم پسر منم فقط یه وعده شب قبل خواب و یه وعده ۷ یا ۶ صبح که بیدار میشه میخوره باز میخوابه
شما اول صبح ساعت ۶ یا ۷ که گرسنش بشه چی بهش میدید بجای شیر؟

سلام عزیزم خسته نباشی منم امشب دومین شبیه که از شیر گرفتم واقعا سخته چطوری میخوابونی؟ بعدظهر هم میخوابه؟ خوراکی اینا چی میدی؟

خدا براتون حفظش کنه
من این روزارو تنهایی گذروندم تا صبح میزاشتم رو پام تکون میدادم نهایتش یه هفتس اذیتش آرین که سر سه روز یادش رفت

قدو‌وزنش چقدره؟؟!
از شیر گرفتی غذا خوب خورد امروز؟!

دقیقا منم دو روزه. دارم کیاشا میگیرم ولی شبا رو میدم بهش قبل از خواب فقط یه وعده
من دست تنها واقعا اذیت شدم
مخصوصا امروز خیلی گریه کرد و اذیت شد

یه دفعه ای گرفتی از شیر؟

از الان زود نبود میگن تا دوسالگی باید بخوره

ان‌شاا...واقعا مامانا فرشته ان‌ باور می‌کنی بغضم گرفت برای اینکه منم باید از شیر دخترم بگیرم دلشو‌ ندارم😭😭

ان شالله امشب راحت بخوابه
معمولا سه شب اذیتی داره

سوال های مرتبط

مامان آوا کوچولو💐 مامان آوا کوچولو💐 ۱ سالگی
سلام مامانها و خانمهای گل🌺🌸 خدا قوت ب همگی..
.
اوا شیر خیلی کم می‌خورد بیشتر بازی می‌کرد یکبار سعی کردم از شیر بگیرم نتونستم خودمم دلم تنگش میشد اومدم شیر دادم چنان لبخند رضایتی از خوردنش زد ک دلم ریخت🤩 چند روز بعد دیدم اذیت میکنه ی روز کلا بدون شیر خوابید یعنی موقع خواب بغلش نمیکردم ک بهونه سینم نگیره.. دو شب گذشت شب سوم ب قدری حال روحیم بد بود..حم از موعدم گذشته بود هم به خاطر شیر ندادن حالم خوب نبود هم موقع سالگرد پدرمه.. بعد خوابیدن اوا آنقدر گریه کردم تا آروم شد...شوهرم دلداریم داد 🌸همش خوردن اوا رو تجسم میکردم ک بهم میخندید با موقع شیر خوردن با صورتم بازی میکرد من دستش پس میزدم. یادم افتاد چقدر انتظار میکشیدم ک بدنیا بیاد بهش شیر بدم همش میگفتم اتفاقی نیوفته نتونم اون حس رو تجربه کنم یهو همشون اومدن جلو چشمم و حالم بد کردن 😭😥اول آخر باید از این مرحله گذر میکردیم ولی عجیب حال روحی بدی داره... انشالله ک سلامت باشن و از بزرگ شدنشون لذت ببریم...